بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ابوالفضل هادي منش زيبايي عيب پوشي اي بنده خدا! در برشمردن عيب کسي به گناهش شتاب مکن شايد گناهش بخشيده شود، و به نفس خودت اطمينان نداشته باش [که بهتر از او باشي]. 1. زيباترين اخلاقها: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أَنَّهُ قالَ: «أشْرَفُ أخْلاقِ الْکَريمِ تَغَافُلُهُ عَمَّا يَعْلَمُ 171 ؛ شريف ترين اخلاق فرد بزرگوار، چشم پوشي او از آنچه [در مورد ديگران و اشتباهاتشان] مي داند، است.» 2. عدم شتاب در عيب جويي ديگران: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أَنَّهُ قالَ: «يا عَبدَاللهِ! لاتَعْجَلْ فِي عَيْبِ عَبْدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ وَ لاتأْمَنْ عَلَي نَفْسِکَ 172 ؛ اي بنده خدا! در برشمردن عيب کسي به گناهش شتاب مکن شايد گناهش بخشيده شود، و به نفس خودت اطمينان نداشته باش [که بهتر از او باشي].» 3. پيامد چشم پوشي: عن امير المؤمنين عليه السلام أنَّهُ قالَ: «تَغافَلْ يُحْمَدُ اَمْرُکَ 173 ؛ چشم پوشي کن تا کارت پسنديده شود.» زشتي عيب جويي 1. کينه توزترين مردم: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أنَّهُ قالَ: «أمقَتُ النَّاسِ الْعَيَّابُ 174 ؛ کينه توزترين مردم، عيب جو است.» 2. عيب جويي؛ نشانه خودپسندي: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أنَّهُ قالَ: «عَجِبْتُ لِمَنْ ينْكِرَ عُيُوبَ النَّاسِ وَ نَفْسُهُ أکْثَرُ شيْءٍ مَعايباً وَ لايَبْصُرُها 175 ؛ در شگفتم از کسي که عيوب مردم را زشت مي پندارد در حالي که عيبهاي خودش بيشتر است اما نمي بيند.» 3. بزرگترين عيبها: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أنَّهُ قالَ: «أکْبَرُ الْعَيْبِ أنْ تَعِيبَ غَيرَکَ بِما هُوَ فِيکَ 176 ؛ بزرگترين عيبها اين است که عيبي را در ديگران برشماري که در خودت هم هست.» 4. پيامد سوء عيب جويي: عن اميرالمؤمنين عليه السلام أنَّهُ قالَ: «مَنْ لَمْ يَتَغافَلْ وَ لايَغُضُّ عَنْ کَثِيرٍ مِنَ الأمُورِ تَنَغَّصَتْ عِيشَتُهُ 177 ؛ هر کسي [از اشتباهات ديگران] چشم پوشي نکند و از بسياري [از اشتباهات در] کارها [ي ديگران] نگذرد، زندگيش تباه مي شود. نکوهش عيب جويي مردي روستايي، پيوسته خدمت امام صادق عليه السلام مي آمد، اما مدتي امام او را نديد. حضرت از حال او جويا شد. شخصي که در محضر امام بود خواست از مرد روستايي عيب جويي کند و به اين وسيله از ارزش او نزد امام بکاهد. گفت: «آن مرد، دهاتي و بي سواد است و چندان آدم مهمي نيست.» امام فرمود: «شخصيت انسان در عقل او و شرافتش در دين او و برتري اش در تقواي اوست. زيرا مردم از نظر نسل يکسانند و همه از بني آدم هستند و مزاياي مادي ارزش آفرين نيست.» آن مرد از سخنانش شرمنده شد و ديگر چيزي نگفت. 178 در گفتن عيب دگران بسته زبان باش با خوبي خود عيب نماي دگران باش پي نوشت: 171) غرر الحکم، ج 2، ص 450. 172) همان، ج 6، ص 459. 173) همان، ج 3، ص 315. 174)همان، ج 2، ص 381. 175) همان،ص 416. 176) همان، ص 432. 177) همان، ج 5، ص 455. 178) بحار الانوار، ج 47، ص 215. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 71.