سير آزادي در انديشه شرقي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سير آزادي در انديشه شرقي - نسخه متنی

اکبر اسد علیزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
اکبر اسدعليزاده
سير آزادي در انديشه هاي شرقي
در آغاز ظهور اسلام و تشكيل حكومت اسلامي توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله، شايد اولين چيزي كه بيش از هر امر ديگري مورد توجه اسلام و پيامبرصلي الله عليه وآله قرار گرفت، مساله آزاديهاي مشروع بود...
مساله آزادي در فرهنگ بومي و ديني مردمان مشرق زمين نيز از ديرباز مورد توجه انديشمندان و صاحب نظران اين سامان بوده است، كه نمونه هاي روشن و كهن آن را مي توان در برخي از آثار به جامانده از سده هاي پيش از ميلاد و مسيح يافت. چنان كه در «مزديسنا (آيين زرتشت) به حدي بر آزادي اراده تاكيد شده كه اين آيين را، آيين آزادي اراده خوانده اند. (1) اين بحث بعد از ميلاد مسيح همچنان مورد توجه انديشمندان و محققان و محافل علمي اين مرز و بوم بود. به گفته «فرانس روزنتال » ، «قديمي ترين تعريف آزادي در خاور نزديك در يك اثر سرياني كه به شخصي به نام «ميشل يابازوذ» نسبت داده شده و در حدود سال هشتصد ميلادي تاليف گرديده است، به چشم مي خورد. » (2)
در آغاز ظهور اسلام و تشكيل حكومت اسلامي توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله، شايد اولين چيزي كه بيش از هر امر ديگري مورد توجه اسلام و پيامبرصلي الله عليه وآله قرار گرفت، مساله آزاديهاي مشروع بود، چرا كه دين اسلام، دين آزادگي و رهايي بشر از هر گونه بردگي و بندگي غير خدا و مبارزه با هواپرستي است. اولين شعار اسلام كلمه طيبه «لا اله الا الله » است كه مشتمل بر اصول و مباني اسلامي و در بر دارنده نفي تمام وابستگي ها و اثبات آزادگي و بندگي حضرت حق تعالي مي باشد. بدين ترتيب اولين نفخه آزادي اسلام به وسيله همين جمله دميده شد. اين جمله آزاديهاي گوناگوني مانند آزادي از بت پرستي و مظاهر شرك، بردگي و رقيت، هواپرستي، شخصيت پرستي، نفس اماره و... را در بردارد.
بحث آزادي در حوزه تفكر اسلامي - در وجه فلسفي و كلامي آن - در قالب دو اصطلاح «اختيار و اراده » مطرح شد و در برابر انديشه آزادي و اختيار انسان، مذهبي بنام «جبر» در زمان حكومت معاويه و آل مروان در ميان مسلمانان گسترش يافت. هرچند سلطه اموي در اشاعه انديشه جبر موفق بود ولي در برابر آنان امامان معصوم عليهم السلام هر كدام در زمان خود و همچنين علويان و ديگر مسلمانان با هدايت و ارشاد امامان عليهم السلام، به دور از سياستهاي وقت، انديشه آزادي و اختيار بشر را در اعمال و سرنوشت خود، در ميان جوامع اسلامي رواج داده و به شدت از جبري گري و عقيده جبر انتقاد مي نمودند.
در برخي از ادوار تاريخ اسلام، مخصوصا در اواسط دوره بني اميه، اين مساله (اختيار و آزادي) علاوه بر جنبه هاي كلامي و فلسفي، اهميت سياسي نيز پيدا كرد؛ زيرا نظريه هاي مدافعان اختيار و آزادي بشر كه انسان را داراي اراده آزاد و در كارهاي خود توانا مي دانستند، خطري براي فرمانروايان بني اميه به شمار مي رفتند، بخصوص كه اين عقيده بيشتر از طرف ايرانيان عنوان مي شد.
از اين رو امويان - كه طرفدار جبر بودند - سخت در پي آزار و كشتار طرفداران اختيار برآمدند. چنانكه «معبد جهني » كه از مخالفان نظريه جبر بود در سال 70 هجري به فرمان خليفه «هشام بن عبدالملك » كشته شد. پس از او «غيلان بن مسلم دمشقي » و «جعد بن درهم » نيز به خاطر دفاع از آزادي اراده انسان، به دست خالد بن عبدالله قسري والي عراق و خراسان كشته شدند. (3)
هر چند در فلسفه سياسي اسلامي قديم، بحث آزادي، كم و بيش مطرح بود، لكن در دوران معاصر به دليل شرائط و مقتضيات جديد، وجه سياسي آزادي در فلسفه سياسي اسلام برجسته تر شده، و توجه خاصي به مصاديق آزادي سياسي معطوف است.
پي نوشت:
1) ر. ك: عبدالهادي حائري، آزاديهاي سياسي و اجتماعي از ديدگاه انديشه گران، (مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهي، 1374 ه ش) ص 14.
2) فرانس روزنتال، مفهوم آزادي از ديدگاه مسلمانان، ترجمه منصور ميراحمدي، (قم: انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، نوبت اول، 1379 ه ش) ص 41.
3) ر. ك: حميد عنايت، جهاني از خود بيگانه، (تهران: انتشارات فرمند، 1353 ه ش) ص 60؛ آيت الله جعفر سبحاني، جبر و اختيار، (قم: مؤسسه امام صادق عليه السلام، چاپ اول، 1381 ه ش) صص 20 - 23.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره53.
/ 1