واحد نوجوان و جوان معاونت تبليغ حوزه علميه قم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

واحد نوجوان و جوان معاونت تبليغ حوزه علميه قم - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
واحد نوجوان وجوان معاونت تبليغ حوزه علميه قم
شروع ها
بسياري از مربيان محترم براي تنوع بخشيدن و ايجاد جذابيت در كار خود، بيشتر از معماها و جك‌ها و ضرب المثل‌ها و.... استفاده كرده و كمتر از آيات و روايات اهل بيت عليهم السلام بهره مي‌گيرند در حالي كه هدف از اجراي اين گونه برنامه‌ها، انتقال مفاهيم قرآني و روايي بوده است.
پيشگفتار
يكي از وظايف مربيان و مبلغان ديني آشنا ساختن كودكان و نوجوانان با قرآن و معارف اسلامي است. از جمله راه‌هاي تبيين و انتقال مفاهيم ديني براي اين گروه با توجه به ويژگي‌هاي جسمي، روحي و رواني آنان، اجراي برنامه‌هاي شاد و جذاب مي‌باشد. با همه تلاشي كه مربيان دلسوز در اين زمينه انجام داده اند، با كمال تاسف كمتر متني كه انتقال دهنده شيوه‌هاي جذاب و موفق آنان در اجراي برنامه‌ها باشد به چشم مي‌خورد.
از سوي ديگر بسياري از مربيان محترم براي تنوع بخشيدن و ايجاد جذابيت در كار خود، بيشتر از معماها و جك‌ها و ضرب المثل‌ها و.... استفاده كرده و كمتر از آيات و روايات اهل بيت عليهم السلام بهره مي‌گيرند در حالي كه هدف از اجراي اين گونه برنامه‌ها، انتقال مفاهيم قرآني و روايي بوده و ايجاد تنوع و جذابيت، تنها راهي براي ايجاد آمادگي و رفع خستگي است.
اينك كه به لطف خداوند متعال مديريت نوجوان و جوان معاونت تبليغ و آموزش‌هاي كاربردي حوزه علميه قم با هدف پژوهش براي نوآوري و طراحي قالب‌ها و سبك‌هاي نو جهت آموزش مربيان و تربيت ديني نوجوانان و جوانان و تغذيه فكري آن‌ها، كار خود را آغاز كرده است، بر آن شديم تا با استفاده از تجربيات مبلغان موفق در آموزش مفاهيم قرآن و مجريان توانمند در اجراي برنامه‌هاي نوجوانان و جوانان، روشي نو ارائه كنيم تا در ضمن شاد و جذاب بودن، حداكثر آشنايي با آيات قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام ايجاد شود.
استفاده از تجربيات مربيان و مبلغان ارجمند ما را براي ارائه طرح‌ها و سبك‌هاي جديدتر ياري خواهد داد، از اين رو هماره نظرات و پيشنهادات مربيان محترم را با آغوش باز مي‌پذيريم. همچنين با توجه به اين كه شيوه‌اي كه اكنون ارائه مي‌شود ابتكاري است، چنانكه ضعف و خطايي مشاهده گرديد، با توصيه‌هاي شما مربيان محترم اصلاح خواهد شد.
آموزش يا تغيير رفتار
از جمله ويژگي‌هاي اين روش اين است كه صرفا به سخن گفتن در يك جمع اكتفا نشده است، بلكه به برانگيختن افراد نسبت به انجام يك كار يا بازداشتن آن‌ها از يك عمل توجه شده است.
با اجراي اين روش حتما كودكان و نوجوانان داراي انگيزه «عمل‌» يا «ترك عمل‌» خواهند شد؛ مثلا كودك و نوجوان به انفاق، كار، تحقيق، خدمتگذاري، ايثار و... برانگيخته شده و يا از اموري همچون گناه، تنبلي، ترس و عقب نشيني دست خواهد كشيد.
شرايط موفقيت
موفقيت مربي كودك و نوجوان و جوان در بكارگيري اين سبك مشروط به داشتن توانائي‌هاي زير است:
1 - آشنايي با معارف گسترده دين؛ هر چه مربي با معارف ديني (آيات قرآن و روايات معصومين عليهم السلام) آشناتر باشد، ميدان سخن و بيان براي او بازتر خواهد بود. اين مهمترين شرط موفقيت در اين عرصه است.
2 - آگاهي از روحيات كودكان، نوجوانان و جوانان و «كشش ها»، «گرايش ها» و زمينه‌هاي «اثرپذيري‌» و شيوه‌هاي «اثرگذاري‌» بر آن‌ها، كه دانش روان شناسي آگاهي‌هاي مفيدي در اين زمينه ارائه مي‌دهد.
3 - آگاهي از اشعار، ضرب المثل‌ها، تمثيلات و تسلط بر ادبيات و توان استفاده به موقع از اين گونه تعبيرات.
4 - شناخت زمان؛ از آنجا كه نيازهاي كودكان و نوجوانان در هر عصر و شرايطي متفاوت است، مربي موفق كسي است كه با درك بهتر نيازهاي آنان، برنامه‌اي مفيد و جهت دهنده و مرتبط با زمينه‌هاي موجود تهيه، تنظيم و اجرا كند.
5 - توانايي جلب توجه كودكان و نوجوانان به مطالب با بكارگيري آداب و فنون كلاسداري.
6 - توان تاثيرگذاري از راه تحريك عواطف و برانگيختن نفوس كودكان و نوجوانان.
7 - توانايي اقناع و باوراندن مساله.
قانع كردن جوانان نياز به استفاده از برهان و دليل دارد ولي كودكان و نوجوانان با جلب توجه نمودن آنان به سخن، مطالب را خواهند پذيرفت. البته مطالب ارائه شده به اين گروه نيز بايد مستند و مستدل باشد ولي بيان دليل و برهان‌هاي طولاني و خشك براي آن‌ها خسته كننده و غيرضروري است.
تنظيم محتوا
روش‌هاي زيادي جهت اجراي برنامه‌هاي شاد و جذاب براي نوجوانان و جوانان وجود دارد. آنچه در اين نوشتار مطرح مي‌شود، يكي از اين روش هاست كه با عنوان روش «تنظيم محتوا» ارائه مي‌گردد.
الف - اهميت «تنظيم محتوا»
همه مربيان معتقدند كه اشكال عمده برخي از برنامه‌هاي مخصوص نوجوانان و جوانان دو چيز است: 1 - محتواي ضعيف. 2 - نامرتب بودن مطالب ارائه شده.
مجري قوي و توانمند كسي است كه محتوايي غني، سودمند، جالب، سازنده و نو را در قالبي پيوسته، مرتبط و منسجم ارائه كند.
ضعيف بودن محتوا حاصلي جز هدر رفتن وقت و نيرو نخواهد داشت و نامرتب بودن مطالب موجب مي‌شود كه مربي داراي معلومات قوي و دانسته‌هاي فراوان، هنگام روبرو شدن با نوجوانان و جوانان نداند از كجا بايد شروع كرد.
قرار دادن هر مطلب در جاي خود و تنظيم منطقي مجموعه سخن، يك هنر است.
امام علي عليه السلام فرمودند: «احسن الكلام مازانه حسن النظام و فهمه الخاص و العام؛ 1 بهترين سخن آن است كه نظام نيكو آن را آراسته باشد و خواص و عامه مردم آن را بفهمند.‌»
با يك تشبيه مي‌توان اجراء يك برنامه و كلاس خوب و بد را اين گونه بيان كرد:
- كلاس و اجراء خوب مثل ترتيب 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 (مرتب)
- كلاس و اجراء بد مثل 2، 1، 4، 3، 6، 5، 7 (بي ترتيب)
- كلاس و اجراء بدتر مثل 2، 1، 3، 2، 1، 6، 7 (بي ترتيب و با تكرار)
ب - مراحل برنامه
اسكلت و چهارچوب يك برنامه جامع براي كودكان و نوجوانان در روش ابداعي، از پنج مرحله تشكيل مي‌شود كه در واقع تنظيم شايسته و ترتيب مناسب مباحث مي‌باشد. در اينجا شماي كلي هر يك از مراحل را آورده و تبيين و توضيح هر يك از آن‌ها را به محل خود موكول مي‌كنيم.
مرحله اول: شروع‌ها
در پنج دقيقه اول برنامه بايد با شگردهاي مختلفي مخاطب را جذب كرد. شروع برنامه مي‌تواند با بسم الله، بيان نعمت‌ها، پرسش، نكات اخلاقي، تشبيهات، همخواني سوره، سلام و احوالپرسي و يا خواندن شعر باشد. براي اين مرحله، شيوه‌ها و شرايط شروع با هر يك از موارد ياد شده را در مباحث بعدي توضيح خواهيم داد.
مرحله دوم: شيوه‌هاي ارائه آيات و روايات
در مرحله دوم پيام اصلي ارائه مي‌شود. براي اين مرحله شيوه‌هاي متنوعي را كه مي‌توان آيات و روايات را با آن‌ها بيان كرد تا حتي الامكان تنوع حاصل شود مطرح خواهيم كرد.
مرحله سوم: رفع خستگي
در مرحله سوم فرض بر اين است كه مخاطبين خسته شده اند و بايد خستگي آن‌ها را زدود. براي اين مرحله قالب‌هاي متنوع رفع خستگي مثل مسابقات، متن‌هاي ادبي، ميان پرده‌ها و اشعار را معرفي خواهيم كرد.
مرحله چهارم: احكام
براي اين مرحله قالب‌هاي ارائه احكام مث ل قالب‌هاي هوشي، داستان، عمل به احكام و سؤال و جشن تكليف را توضيح خواهيم داد.
مرحله پنجم: تكاليف و دعا
در اين مرحله فرض بر اين است كه كلاس تمام شده و بايد براي روز بعد تكليف داد و دعا كرد. شيوه‌هاي ارائه تكليف مثل توزيع برگه‌ها، حديث با تصوير مناسب، تهيه مسابقات، عمل به احكام و انجام تكليف ابتكاري و نيز شيوه‌هاي دعا متناسب با هر قشر و گروه از مخاطبين از قبيل گل‌ها و پرندگان، الفاظ زيبا، اشياي اطراف، نكات اعتقادي و دعاهاي وارده مثل دعاي امام زمان عليه السلام را براي اين مرحله تبيين خواهيم كرد.
نمودار مرحله اول:
شروع ها: 1- بسم الله 2- پرسش‌ها 3- نكات اخلاقي 4- تشبيهات 5- همخواني سوره 6- سلام و احوالپرسي 7- بيان نعمت‌ها و پيام اعضاء 8- شعر
مرحله اول: شروع‌ها
جز براي برخي مجريان و اجراءها كه نيازي به بيان مطالبي به عنوان شروع نيست، اغلب بايد مربي مطالبي را به عنوان شروع و مدخل كلاس بياورد تا كودكان و نوجوانان هم به موضوع، هم به سخنران و هم به اهميت بحث توجه پيدا كنند. شروع از نظر تناسب با گوينده، موضوع، جلسه و مخاطبان بايد تنظيم و اجراء شود. آنچه خوب است در شروع‌ها رعايت شود عبارتند از:
1 - متناسب با مقتضاي حال و موقعيت كلاس باشد؛ مثلا اگر جلسه قرآن است، شروع آن هم يكي از نكات قرآني باشد.
2 - طبيعي و دور از تصنع باشد.
3 - در صورتي كه فراگيران از سن كمتري برخوردارند، نكات ارائه شده در شروع كاملا محسوس و قابل تصور باشد.
4 - شروع، طولاني و ملال آور نباشد. به قول امام علي عليه السلام «آفة الكلام الاطالة؛ آفت سخن، طولاني كردن آن است.‌»
5 - مرتبط به بحث باشد.
6 - در صورتي كه مخاطبان جوانان هستند، آرام، سنگين و باوقار شروع شود و اگر كودكان بودند بسيار شاد و جذاب باشد.
7 - در شروع‌ها ضمن خودداري از دادن وعده‌هاي غير عملي و لاف‌هاي گزاف، از خودستايي يا اظهار ناتواني و عجز پرهيز شود.
8 - تهيه و تنظيم شروع‌ها كه پنجره‌اي به روي مباحث اصلي در مرحله دوم به بعد مي‌باشد، پس ازتكميل مواد اصلي در مرحله دوم انجام شود تا بهتر بتوان مطالب مرتبط به اصل موضوع را در شروع بيان كرد.
اينك به توضيح مختصري درباره هر يك از شروع‌ها مي‌پردازيم.
الف - شروع با «بسم الله الرحمن الرحيم‌»
روش ساده و كاملا سنگين و متين اين است كه برنامه را با «بسم الله الرحمن الرحيم‌» شروع كرده و بلافاصله وارد اصل موضوع شويم. اين روش در شرايط زير مفيدتر است:
1 - ايام سوگواري يكي از ائمه عليهم السلام باشد.
2 - فرصت كافي و به اندازه براي هيچ گونه شروع ديگري نباشد.
3 - مخاطبين ما خواهران يا برادران دبيرستاني باشند.
4 - اولين برنامه ما در اين مكان باشد.
5 - از فرهنگ، روش و سنت‌هاي اجتماعي آن محيط اطلاعي نداشته باشيم.
6 - در بين نوجوانان و جوانان حضور بزرگسالان در اكثريت باشد.
7 - تكرار شيوه‌ها و روش‌هاي متنوع، دلزدگي ايجاد كرده باشد.
8 - امكان استفاده از تخته يا وايت برد وجود داشته باشد.
9 - مدتي است براي كودكان، نوجوانان و جوانان برنامه نداشته ايم و به هر دليل امكان استفاده از هيچ شيوه ديگري برايمان فراهم نيست.
شكل‌هاي مختلف شروع با نام خدا
مي توانيم شروع را با يكي از موارد ذيل انجام دهيم:
1 - بسم الله الرحمن الرحيم
2 - به نام خداوند مهربان، حافظ و دوستدار كودكان
3 - به نام خدائي كه هر كجا باشيم با ما است.
4 - به نام آن كه گل را رنگ و بو داد // ز شبنم لاله‌ها را آبرو داد
5 -‌اي نام تو بهترين سرآغاز // بي‌نام تو نامه كي كنم باز
6 - به نام آن كه هستي را رقم زد // نشان خويش بر لوح و قلم زد
7 - به نام خداوند جان آفرين // حكيم سخن در زبان آفرين
8 - به نام آن كه باشد مهربانتر // براي ما ز بابا و ز مادر
ب - شروع با پرسش‌ها
يكي از بهترين روش‌ها براي استفاده به موقع از توان فكري و اندوخته‌هاي علمي، استفاده از شيوه سؤال و جواب است. هرگاه بر جمعي وارد شديد و به هر علتي ترتيب اندوخته‌هاي شما به هم خورده بود، بهترين شيوه براي شروع، استفاده از پرسش‌ها است. سؤال‌ها بايد به گونه‌اي باشد كه اگر به شما جواب هم ندادند خود سؤال بار تربيتي يا علمي داشته و بدون پيام نباشد. اين شيوه جهت شروع غالبا در صورتي مفيد است كه:
1 - موضوع جلسه پرسش و پاسخ باشد.
2 - مخاطبين ما جوانان دبيرستاني يا دانشگاهي باشند.
3 - با اين شروع بخواهيم حدود سطح معلومات و دانش آن‌ها را در موضوع مورد سؤال مشخص كنيم.
4 - توان جواب گويي به سؤالاتي كه احيانا همراه با بعضي از جواب‌ها مطرح مي‌شود، براي مربي وجود داشته باشد.
5 - امكان كنترل جلسه بعد از طرح سؤال براي مربي وجود داشته باشد.
6 - اگر هيچ كدام از مخاطبين جواب ندادند، براي مربي استعداد ادامه برنامه‌اي جذاب وجود داشته باشد.
7 - اطلاع كافي درمورد مطرح نبودن چنين سؤالي در اين مكان وجود داشته باشد. (در غير اين صورت تا سؤال كرديم فورا يكي جواب مي‌دهد. اشكال كار اين جاست كه به جاي اين كه مخاطبين در پايان جلسه به ما بگويند: «احسنت‌» ، ما ناچاريم همان اول برنامه به او بگوييم: «احسنت‌» و اين يعني يك شروع ناموفق.)
8 - اگر مخاطبين ما عده‌اي خواهر و بقيه برادران بودند، از اين شيوه براي شروع جدا خودداري كنيم.
نمونه‌ها
1 - اگر در موقعيت گناه قرار گرفتيد چگونه خود را راضي مي‌كنيد كه گناه نكنيد؟
2 - در ساعت دقت كنيد. از حركت عقربه‌هاي آن، چه نتيجه‌اي مي‌گيريد؟
3 - اگر روز قيامت يكي از شهدا از ما سؤال كند كه تو براي برقرار ماندن دين خدا چه كردي، چه جواب مي‌دهيم؟
4 - اگر شخصي را مي‌شناسيد كه به وسيله دوستان و اشخاص ناباب منحرف شده است چه مي‌كنيد؟
5 - اگر كسي پشت سر شما يا در حضورتان از شما بد بگويد چه مي‌كنيد؟
6 - اگر قرار باشد ويژگي‌هاي شخصيتي خود را بيان كنيد چه مي‌نويسيد؟
7 - اگر براي اولين بار جلوي دوربين صدا و سيما قرار بگيريد چه پيامي براي مردم داريد؟
8 - اگر شما يك نويسنده بوديد، اولين كتابي كه مي‌نوشتيد در چه زمينه‌اي بود؟
9 - در برابر عمل ناشايست يك انسان نادان چگونه بايد عمل كرد؟
10 - اگر دوست شما خطائي انجام دهد، شما چگونه او را از اشتباهش آگاه مي‌كنيد؟
11 - آنگاه كه به زمان جنگ با دشمن مي‌انديشيد، عامل اصلي پيروزي مردم را در چه مي‌بينيد؟
12 - اگر در بين گروهي قرار گرفتيد كه هيچ كدام به مسائل ديني اهميت نمي‌دهند چه مي‌كنيد؟
13 - اگر يك دعاي مستجاب داشته باشيد از خدا چه مي‌خواهيد؟
14 - اگر تنهاي تنها در يك بيابان قرار بگيريد چه مي‌كنيد؟
15 - هدف شما در زندگي چيست و نوع برنامه‌ريزي شما چگونه است؟
ج - شروع با نكات اخلاقي
بيان نكات زيبا و دلنشين اخلاقي در كلاس‌ها و مجالسي كه حضور كودكان و نوجوانان در اقليت بوده و حضور بزرگسالان در اكثريت است، بهترين شروع براي جمع بين اين دو گروه است، به طوري كه كودكان و نوجوانان مي‌فهمند و جوانان و بزرگسالان مي‌پسندند. در اين قسمت با بيان يك نكته اخلاقي كلاس را شروع مي‌كنيم. اين نوع شروع در موارد زير مفيدتر است:
1 - فرصت خيلي كم بوده و مي‌خواهيم نتيجه فوري بگيريم.
2 - پيشنهاد نموده اند كه قبل از برنامه تخصصي يا بيان نكات سنگين علمي، يك نكته بيان شود تا همه استفاده كنند.
3 - وقت و فرصت هست ولي هوا مناسب نيست؛ زياد سرد است يا زياد گرم.
4 - دانش آموزان در موقعيتي نيستند كه بيشتر از پنج دقيقه توان گوش دادن به برنامه ما را داشته باشند. مثلا در برنامه صبحگاهي روي پا ايستاده اند و يا خود را براي امر مهمتري آماده كرده و حوصله سخن شنيدن ندارند مثل اين كه لحظاتي ديگر امتحان داشته، يا برنامه دعا يا تلاوت قرآن دارند.
5 - هر لحظه احتمال دهيم كه اين فرصت از دست ما گرفته شود؛ مثل اين كه همگي منتظر اتوبوس در اردو هستيم و نهايتا گفته مي‌شود كه براي رفع خستگي يك نكته بفرمائيد.
6 - بنا باشد در كلاس ما نكات اعتقادي و اخلاقي يا سيره عملي ائمه عليهم السلام تدريس شود.
نمونه‌ها
1 - ابن عباس نقل مي‌كند كه پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله سوار بر مركبي از راه مي‌گذشت، مرا كه كودك بودم ديد، به اطرافيان فرمود: «اين غلام را همرديف من سوار كنيد.‌» وقتي سوار شدم پيامبرصلي الله عليه وآله در حالي كه دست خود را به پشت من گذاشته بود فرمود: «يا غلام خف الله يكفيك؛ پسركم از خدا بترس [كه ترس از خدا] تو را كافي است.‌»
2 - براي اين كه اگر در موقعيت گناه قرار گرفتيم بتوانيم خود را حفظ كنيم، شناخت دو عامل كافي است:
عامل اول - شناخت گناه: گناه تير زهرآلود شيطان است. در روايت داريم كه: «النظر سهم مسموم من سهام ابليس؛ نگاه [آلوده] تيري زهرآگين از تيرهاي شيطان است.‌» آيا هيچ انسان عاقلي خود را در معرض تيرهاي زهرآلود و كشنده قرار مي‌دهد؟
عامل دوم - شناخت خدا: خداوند را اين گونه بشناسيم كه «هو معكم اينما كنتم‌» ؛ «هر كجا باشيد خدا با شماست.‌» ، «ان الله معنا»؛ «خدا با ما است.‌» ، «ان الله معكم‌» ؛ «خدا با شماست.‌» ، «الم يعلم بان الله يري‌» ؛ «آيا نمي‌داند كه خداوند مي‌بيند؟»
وقتي دعوت حضرت نوح عليه السلام از طرف مردم پذيرفته نشد و اراده خداوند بر اين تعلق گرفت كه قوم نوح را عذاب كند، به او فرمود: «واصنع الفلك باعيننا»؛ « [اي نوح!] كشتي بساز.‌» يعني اگر مردم تو را به خاطر ساختن كشتي مسخره مي‌كنند غصه نخور؛ چون در مقابل ديدگان علم ما كار مي‌كني و ما تو را مي‌بينيم.
3 - به امام صادق عليه السلام خبر دادند، كه فلاني به شما فحش داده است. امام برخواسته، وضو گرفتند، دو ركعت نماز خواندند و فرمودند: خدايا من از او گذشتم. تو رحيم‌تر هستي، تو هم از او بگذر.
امام صادق عليه السلام در مسجد الحرام در حال طواف كعبه بودند. يكي از حاجي‌ها عباي امام صادق عليه السلام را محكم گرفت و گفت: كيسه پول من گم شده و 1000 دينار در آن پول بوده و شما برداشته اي. هر چه امام با او صحبت كرد كه: شايد كسي ديگر برداشته، شايد در خانه جاگذاشته‌اي و شايد اشتباه مي‌كني، فايده‌اي نداشت. حضرت فرمودند: حالا كه فكر مي‌كني من برداشته‌ام، دنبال من بيا. او را به منزل برد و در يك كيسه 1000 دينار گذاشت و به او تحويل داد. آن شخص همين كه وارد منزل شد، كيسه پولش را در خانه يافت. فورا خدمت امام صادق عليه السلام آمد، عذرخواهي كرد، كيسه پول را پس داد و گفت: من اشتباه كرده‌ام. حضرت خطاب به او فرمودند: «ما اهل بيت اگر چيزي را به كسي داديم ديگر از او پس نمي‌گيريم.‌»
د - شروع با تشبيهات
يكي از ظريف‌ترين و در عين حال اثر گذارترين شروع‌ها، استفاده از تشبيهات است. به تجربه ثابت شده است كه القاء غير مستقيم بهتر و زودتر اثر مي‌گذارد. اين هنر سابقه طولاني دارد و در طول تاريخ، اهل ذوق و هنر از اين روش براي بيان بهتر مطالب استفاده كرده اند.
اگر چيزي براي كسي ارزش شد - اگر چه خلاف ارزش باشد - به راحتي نمي‌شود او را وادار كرد تا دست از ارزش هايش بردارد. در اين شيوه خوب و بد، و ارزش و ضدارزش توسط مربي كنار هم گذارده مي‌شود و حق انتخاب و قضاوت به عهده خود مخاطب است؛ نه اين كه مربي حكم كند كه اين كار را به عنوان يك ارزش بپذير و يا به عنوان ضد ارزش ترك كن.
در القاء غير مستقيم آنچه كمك زيادي به مربيان عزيز مي‌كند تشبيهات است. اين شيوه جهت شروع غالبا در صورتي مفيد است كه:
1 - مربي با تمرينات و مطالعه تمثيلات توان بكارگيري به موقع تشبيهات را در خود ايجاد كرده باشد.
2 - كاملا موضوع درس با شروع آن مشابهت و مناسبت داشته باشد.
3 - مربي اطلاعات كافي و فراواني نداشته و در القاء مطالب علمي، خود را ضعيف بداند.
4 - مخاطبين افرادي باشند كه به هر دليل از مذهب و دليل‌هاي قرآني و روائي فاصله گرفته و با اصول اعتقادي خود ميانه خوبي نداشته باشند.
5 - الگوهاي مخاطبين و فضاي كلاس متمايل به الگوهاي غير سنتي و علاقمند به الگوهاي غربي شده باشد.
6 - متربيان ما غير كودكان باشند و موضوع مورد تشبيه و درس، از مسائل و مشكلات روز و فعلي آن‌ها باشد.
نمونه‌ها
1 - حجاب، حافظ ارزش‌ها
براي القاء اين مطلب كه «حجاب حافظ ارزش هاست.‌» از اين تشبيه‌ها مي‌توان استفاده كرد:
الف) تا زماني كه سر شيشه عطر بسته است عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولي به محض اين كه چند ساعتي سرشيشه عطر برداشته شود عطر داخل آن مي‌پرد و تنها شيشه خالي بدون عطر مي‌ماند كه كسي بدان ميلي ندارد. حجاب همانند سر شيشه عطر است كه بوي خوش و زيبايي و حلاوت و طراوت خواهرها را حفظ مي‌كند و با برداشتن حجاب، آن زيبايي و حلاوت از بين مي‌رود. رمز زيبايي خواهران مسلمان هم همين حجاب است. 2
ب) هر چه ارزشش بيشتر باشد در نگهداري و حفظ آن بيشتر دقت مي‌شود. شلغم را كه ارزش ندارد روي گاري مي‌فروشند و قيمت آن دو تا ده تومان است، اما طلا را چون ارزش دارد در حجاب و پوشش و جعبه قرار مي‌دهند.
2 - حجاب، عامل آسودگي
براي تبيين اين نكته كه حجاب عامل آسودگي و راحتي است نه موجب مشقت، مي‌توان از تشبيه زير استفاده كرد:
چرا به دور خانه هايتان ديوار مي‌كشيد؟ اگر درب‌هاي خانه تان چوبي باشد چرا آن‌ها را آهني مي‌كنيد و اگر ديوارها كوتاه باشد چرا بلند مي‌كنيد؟ آيا اين همه براي راحتي شماست يا براي ناراحتي؟ حجاب همچون ديوار خانه و مانند درب آهنين است. حال اگر ديوار خانه هايتان بلند بود و كوتاه كرديد، يا درب، بسته بود و باز كرديد، آيا اين موجب راحتي، آرامش و آسايش شما خواهد بود يا موجب ناآرامي؟ همان طور كه درب‌ها، ديوارها و... براي راحتي اهل خانه‌ها است، حجاب هم براي راحتي و آسودگي بانوان است. اگر اسلام براي زن حجاب آورده براي راحتي و آسودگي او است، نه براي مشقت او. مشقت در بي حجابي و بد حجابي است.
3 - انسان و انتخاب راه
براي تبيين اختيار انسان در انتخاب آگاهانه راه سعادت يا شقاوت، مي‌توان از تشبيه زير استفاده كرد:
مواد اوليه آفتابه‌هاي پلاستيكي و مواد اوليه گل‌هاي پلاستيكي هر دو يكي است. اين مواد را در اختيار دو نفر مي‌گذاريد. يكي با آن‌ها گل مي‌سازد. جايش كجاست؟ بهترين جاي مجلس و منزل. و يكي با آن‌ها آفتابه درست مي‌كند. جايش كجاست؟ بدترين جاي منزل. انسان‌ها مواد اوليه وجودشان يكي است. يكي در اين دنيا از مواد اوليه وجود خودش گل مي‌سازد و امام خميني قدس سره مي‌شود. يكي ديگر از همين مواد اوليه صدام مي‌سازد. قرآن كريم مي‌فرمايد: انسان در انتخاب راه آزاد است. «انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا». اما اين را هم بايد بدانيم كه از وجود خودمان هر آنچه ساختيم، با دست خودمان جايگاه خود را در اين دنيا و آخرت انتخاب كرده ايم.
ه - شروع با همخواني سوره
بهترين وسيله براي ايجاد آرامش روحي در كودكان و نوجوانان همخواني آيه يا سوره‌اي كوتاه از قرآن كريم با صداي بلند است. بلند خواندن باعث صفاي دل و زدوده شدن ناراحتي‌ها مي‌شود. از پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه وآله سؤال كردند: يا رسول الله! چرا بهتر است صلوات را بلند بفرستيم؟ حضرت فرمودند: هر گاه دسته‌اي از مسلمانان شعار و جمله‌اي را با هم با صداي بلند ادا كنند، در آن لحظه از توجه به خود خارج شده، و اگر ناراحتي يا كدورت و حسادتي از يكديگر داشته باشند، در آن لحظه فراموش مي‌كنند و هر چه صداي اين شعار بلندتر باشد، صفا و محبت و وحدت در دل‌ها بيشتر مي‌شود.
روش شروع با همخواني آيه يا سوره‌اي كوتاه از قرآن در هر حال خوب است، ولي در موارد زير مفيدتر است:
1 - كلاس حالت آشفته‌اي دارد و قبل از شروع برنامه، سر و صدا زياد است و حاضران صحبت مي‌كنند.
2 - موضوع كلاس جنبه قرآني دارد. (مانند: قرائت، تجويد، توضيح و تفسير يا علوم و معارف قرآني)
3 - اجراء كلاس در مسجد يا محل مقدس ديگري است.
4 - كلاس يا اجراي ما با صبحگاه همراه است.
5 - خود مجري و مربي از صوتي دلنشين برخوردار است. در اين صورت بهتر است مربي به صورت تكخوان بخواند و آن‌ها تكرار كنند؟
6 - كلاس براي خواهران است و عنايت دارند كه با قرآن شروع شود.
نمونه‌ها
1 - بعد از خواندن سوره والعصر، فرمول آن را در يك جمله كوتاه روي تخته مي‌نويسيم و يا شفاها بيان مي‌كنيم. فرمول سوره والعصر چنين است:
ايمان + عمل صالح + سفارش به حق + سفارش و توصيه به صبر سعادت
2 - با ضبط صوت و نوار سه بار تكرار، سوره‌اي كوتاه را به صورت ترتيل با هم بخوانند و نكته‌ها و پيام‌هاي آن را مربي بيان كند.
و - شروع با سلام و احوالپرسي
يكي از مؤثرترين و در دسترس‌ترين ابزارهاي ارتباط با قشر كودك، نوجوان و جوان، روش احوالپرسي فردي يا گروهي است. اگر اين شيوه به صورت مطلوب اجرا شود از كارائي بالايي برخوردار است و بهترين روش براي شروع و خوش درخشيدن مربي در ذهن كودكان و نوجوانان مي‌باشد.
انواع و اقسام احوالپرسي و سلام بستگي به روحيات مختلف و متفاوت مربيان (روحاني يا غير روحاني، خواهر يا برادر) دارد كه هر كس با هنر ذاتي كه خداوند در وجود او به وديعه گذاشته است، از اين روش شروع استفاده مي‌كند.
اين نوع شروع در صورتي مفيد است كه:
1 - اولين كلاس يا جلسه مربي در اين مكان و با اين گروه باشد.
2 - مدتي از جلسات قبل گذشته باشد.
3 - از مربي خواسته باشند خود را معرفي كند و كمي درباره روحيات و روش كاري خود توضيح دهد.
4 - سن مخاطبين كم بوده و در بين آن‌ها حضور بزرگسالان در اقليت باشد. در غير اين صورت بعد از كسب اجازه از بزرگترها، با كودكان احوالپرسي مي‌كنيم.
ز - شروع با بيان نعمت‌ها و پيام اعضا
در اين نوع از شروع، كلاس را با بيان نعمت‌هاي «محسوس‌» و قابل دسترس و ديد شروع مي‌كنيم. اين روش غالبا در صورتي مفيد است كه:
1 - سن مخاطبين كم و تعداد آن‌ها خيلي زياد باشد.
2 - تخته و ساير ابزارهاي كمك آموزشي وجود نداشته باشد.
3 - فضاي اجراي برنامه باز باشد.
4 - توان استفاده از آنچه به عنوان نعمت در دسترس مربي است، وجود داشته باشد مثل گلدان، هوا، آب، نور و...
5 - امكان بردن يكي از نعمت‌هاي الهي به سر كلاس و صحبت كردن در مورد آن وجود داشته باشد.
6 - امكان ديدن و رسيدن صدا به همه وجود داشته باشد.
7 - موضوع كلاس بيان حقوق اعضاء و پيام اعضاء بدن باشد. (آنگونه كه امام سجادعليه السلام در رساله حقوق فرموده اند مانند: حقوق قلب، چشم، دست و....)
نمونه‌ها
1 - نعمت چشم
اگر ساختماني را فرض كنيم كه تمامي شخصيت‌هاي سياسي دنيا در آن جمع شده اند، جهت محافظت از آن‌ها در قسمت‌هاي مختلف اين ساختمان، اعم از داخل سالن‌هاي ساختمان، درب ورودي ساختمان، پشت پنجره‌ها و درب‌هاي روي پشت بام، محافظ مي‌گذارند و آسمان منطقه‌اي كه اين ساختمان در آن واقع شده توسط هواپيما محافظت مي‌شود. چرا؟ چون اين افراد بزرگترين شخصيت‌هاي كشورهاي جهان بوده و آدم‌هاي مهمي هستند.
چشم انسان هم مهم است، از اين رو خداوند براي آن محافظهاي متعددي قرار داده است.
الف: محافظ داخل ساختمان چشم؛ «اشك‌» ، كه توسط لوله فاضلابي دائما اشك چشم در حال عوض شدن است.
ب: محافظ درب چشم؛ «مژه ها» كه چشم را از گرد و غبار محافظت مي‌كنند.
ج: محافظ پشت درب چشم؛ «پلك ها» كه چشم را از گرما و سرما محافظت مي‌كنند.
د: محافظ روي پشت بام ساختمان چشم؛ «ابروها» كه عرق‌هاي پيشاني را به دو طرف صورت هدايت مي‌كنند.
ه: «خطوط پيشاني‌» كه محافظان آسمان چشم مي‌باشند و از داخل شدن عرق‌هاي سر - كه سموم دفع شده بدن هستند - به داخل چشم جلوگيري مي‌كنند.
به اين نكته توجه كنيد: اگر وارد خانه خود شديد و مشاهده نموديد كه بسته‌اي كادو شده و روي آن نوشته شده: «تقديم به شما.‌» اولين سؤالي كه به ذهن مي‌آيد چيست؟ چرا؟
لحظه‌اي همگي چشم‌هاي خود را ببنديد، اين چشمان بسته شما هديه‌اي كادو شده از طرف خداوند است. حالا اين كادو را باز كنيد. به نظر شما ارزش آن چقدر است؟ به بزرگي همه دنيا. چرا؟ چون همه دنيا را با آن مي‌بينيم.
به نظر شما ما در برابر خدائي كه چنين نعمتي را به ما هديه كرده چه وظيفه‌اي داريم؟
امام سجادعليه السلام در رساله حقوق خود مي‌فرمايد:
«حق چشم تو اين است كه از هر آنچه بر تو روا نيست ديده فرو بندي و آن را در مقامي پست فرو نيفكني جز در آن هنگام كه بتواني از چيزي عبرت اندوزي يا دانش كسب كني. به درستي كه چشم دريچه عبرت آموزي است.‌»
2 - نعمت دهان و زبان
آيا مي‌دانيد اگر دهان نداشتيم چه مي‌كرديم؟ چگونه با هم صحبت مي‌كرديم؟ يك دقيقه با دهان بسته زندگي كنيد. حالا اگر زبان نداشتيم چه مي‌كرديم؟ مزه غذاها و ميوه‌ها را چگونه مي‌چشيديم؟ دستگاه خلقت آن را در نظر بگيريد. چگونه زير دندان له نمي‌شود؟ تنها عضوي است كه كمتر دچار درد و بيماري مي‌شود. ما در برابر اين نعمت بزرگ الهي چه وظيفه‌اي داريم؟
3 - نعمت بدن
هر آنچه در اداره يك كشور وجود دارد، در كشور پهناور بدن ما نيز موجود است.
مغز انسان اداره اطلاعات، چشم و زبان اداره صدا و سيما، دست‌ها و بازوان اداره كار و امور اجتماعي، شكم اداره بسيج اقتصادي، پاها اداره راه و ترابري و انگشت شصت اداره آموزش و پرورش بدن است.
راستي مي‌دانيد كه اگر همه انسان‌ها اين نعمت انگشت شصت را نداشتند نصف كارهايشان را به سختي انجام مي‌دادند و نيمي از كارها تعطيل مي‌شد؟ اگر انگشت شصت نبود، بندكفش را به راحتي بازو بسته نمي‌كرديم، چوب كبريت را نمي‌توانستيم بگيريم، جعبه كبريت به راحتي در دست ما نگه داشته نمي‌شد و استفاده از قلم و گچ برايمان مشكل بود. حالا شما بفرماييد ما در برابر اين نعمت بزرگ چه وظيفه‌اي داريم؟
ح - شروع با خواندن شعر
مربيان محترم براي تكميل موفقيت در راه رسيدن به هدف اصلي خود كه قرب الهي، رشد و كمال معنوي و جذب نونهالان و كودكان و نوجوانان مسلمان به اسلام و معارف اسلامي است، نياز به ابزارهاي جذاب، گيرا و مناسب با فضاي كودكان، نوجوانان و جوانان دارند. شعر و سرود - كه وسيله است نه هدف - يكي از عوامل و روش‌هاي مؤثر در نشر معارف الهي و تعليم و تربيت مي‌باشد. دلنشيني كلام در شعر و جاذبه شگفت انگيز آن، دل و جان كودكان و نوجوانان را تسخير مي‌كند. در استفاده از شعر براي شروع حتما بايد براي هر قطعه شعري كه خوانده مي‌شود سؤالي را قبل از آن طرح نمود تا بعد از قرائت شعر، مخاطبان به آن سؤال پاسخ دهند.
خواندن شعر در شروع‌ها در صورتي مفيدتر است كه:
1 - در همان لحظه اول احساس شود كه شاگردان خسته هستند. در اين صورت براي رفع خستگي آن‌ها از شعر استفاده مي‌شود.
2 - ساعت آخر يا بعد از دو يا سه كلاس مختلف، مخاطبين يك ساعت در اختيار ما هستند.
3 - مي‌خواهيم هوش و استعداد مخاطبان را بسنجيم نه معلومات آن‌ها را. (ميزان معلومات را مي‌توان با شروع از طريق پرسش‌ها سنجيد.)
4 - از برنامه‌هاي روحاني يا مربي قرآن و معارف يك حالت خشكي و بي روحي در ذهن مخاطبان نقش بسته باشد. (اين اطلاعات را از مربيان آن‌ها قبل از شروع كلاس به دست مي‌آوريم.)
نمونه‌ها
1 - اين سؤال قبل از خواندن شعر چند بار تكرار مي‌شود: «در اين شعر چند بار اسم گل و غنچه آمده است؟
اين سؤال هوشي است و مراد ما اسم گل و غنچه است كه يك «گل ياس‌» و يك «غنچه‌» آمده است و حال آن كه اكثر آن‌ها فكر مي‌كنند ما كلمه گل را مي‌گوييم. لذا ممكن است تا 26 گل هم بگويند. اين نمونه شعرها براي نوجوانان و جوانان در سن راهنمايي و دبيرستان خوب است و جواب صحيح يك گل و يك غنچه مي‌باشد.
گل زهرائي
گل احمد گل خوشبوي زهراست // به چشم دل فقط اين غنچه زيباست
همه گويند اين گل همچو ياس است // دلم گويد كه حرفي بي اساس است
گل زهرا گل تنهاي تنهاست // گل زهرا ز عالم‌هاي بالاست
گل زهرا گل كوثر نشان است // گل زهرا گل هفت آسمان است
گل زهرا نشان از طور دارد // به سينه عالمي از نور دارد
گل زهرا گل الله سرشت است // گل زهرا گل باغ بهشت است
گل زهرا گل سوز و گداز است // گل زهرا گل عطر نماز است
گل زهرا ندا داده كمالش // دلا بنگر همه محو جمالش
گل زهرا گل ايثار و جود است // گل زهرا گل صورت كبود است
گل زهرا گل زرد است و نيلي // نشان دارد ز شلاق و ز سيلي
بسوزم از برايت ‌اي گل زرد // كه زينب مانده بود و گريه مي‌كرد
در صورتي كه اين شعر را قبلا خوانده باشيد و مخاطبان جواب را بدانند، مي‌توانيد بيت زير را به اول آن اضافه كنيد كه در اين صورت جواب سؤال شما، 102 غنچه و يك گل ياس مي‌شود.
گل به گل چينم و تعريف كنم كوي تو را // صد و يك غنچه بچينم ندهد بوي تو را
2 - قبل از خواندن شعر سؤال شود: «چند اصطلاح ورزشي در شعري كه خواهيم خواند به كار برده شده است؟» يا بعد از خواندن شعر سؤال مي‌كنيم: «چند بار كلمه توپ در شعر آمده بود؟»
اين شعر ويژه نوجوانان دوره ابتدايي و راهنمايي و به خصوص پسرها است.
خواهي نخوري ز «تيم‌» ابليس شكست // بايد به «دفاع‌» از دل و ديده نشست
چون «شوت‌» شود به سوي دل «توپ‌» گناه // «دروازه‌» دل به روي آن بايد بست
بر دامن گل دست توسل نزديم // از حرف به «ميدان‌» عمل «پل‌» نزديم
افسوس كه فرصت به تماشا بگذشت // صد «گيم‌» تمام گشت ما «گل‌» نزديم
بگذشت زمان و دست به كاري نزديم // بر گردن لحظه‌ها مهاري نزديم
صد «توپ‌» زدي تمام را كردي «اوت‌» // صد «پاس‌» گرفته «آبشاري‌» نزديم
ادامه دارد...
پي نوشت:
1) غرر الحكم، ج 1، ص 206.
2) كتاب تمثيلات، ج 1، ص 22.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره26.
/ 1