شیطان پیشوای متعصبان است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیطان پیشوای متعصبان است - نسخه متنی

جواد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
سيد جواد حسيني
شيطان پيشواي متعصبان است
تعصّب، وابستگي غير منطقي به قوم يا عقيده باطل و يا عادات و رسوم خاص است كه اين حالت پرده ضخيمي بر ديده و عقل انسان ايجاد مي‌كند و انسان را از درك حقايق و تشخيص حق و باطل، و مصلحت و مفسده محروم مي‌سازد.
هنگامي كه خداوند به فرشتگان دستور داد براي آدم عليه السلام سجده كنند، همگي اطاعت كردند، جز شيطان. حضرت علي عليه السلام درباره راز اين سرپيچي مي‌فرمايد:
«اِعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيةُ فَافْتَخَرَ عَلي آدَمَ بِخَلْقِهِ وَتَعَصَّبَ عَلَيهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ اِمامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَسَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ اَساسَ الْعَصَبِيةِ؛ 1
تكبّر و تعصّب به او دست داد و بر آدم عليه السلام به خاطر خلقت خويش افتخار كرد و از جهت اصل و ريشه خود نسبت به او تعصّب ورزيد. پس [به همين دليل] اين دشمن خدا، پيشواي متعصبان و سر سلسله مستكبران است و كسي است كه بناي تعصّب را پي ريزي كرد.»
تعصب ناروا و مذموم آثار زيانبار فراواني دارد كه به اهم آنها اشاره مي‌شود:
1. از دست دادن ايمان
رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله فرمود: «مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَ الْاِيمانِ مِنْ عُنُقِهِ؛ 2 هر كس تعصب [ناروا] بورزد يا ديگران به خاطر او تعصّب بورزند، رشته‌هاي ايمان را از گردن خود باز كرده است.»

2. محشور شدن با اعراب جاهلي
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «مَنْ كانَ فِي قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِيةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ يوْمَ الْقِيامَةِ مَعَ اَعْرابِ الْجاهِلِيةِ؛ 3 هر كس در دلش به اندازه [دانه] خردلي عصبيت باشد، خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليت [دوران قبل از اسلام] محشور مي‌كند.»

3. عذاب آخرت
علي عليه السلام فرمود: «اِنَّ اللَّهَ يعَذِّبُ السِّتَّةَ بِالسِّتَةِ الْعَرَبَ بِالْعَصَبِيةِ وَالدَّهاقِينَ بِالْكِبْرِ وَالْأُمَراءَ بِالْجَوْرِ وَالْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ وَالتُّجَّارَ بِالْخِيانَةِ وَأَهْلَ الرَّساتِيقِ بِالْجَهْلِ؛ 4 خداوند شش گروه را به خاطر شش چيز عذاب مي‌كند: عرب را به خاطر تعصّب، اربابان را به خاطر تكبّر، حاكمان را به خاطر ستم، و فقيهان را به خاطر حسد، تجّار را به خاطر خيانت واهل روستاها را به خاطر جهل و ناداني.»

4. مطرود شدن
پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله فرمود: «لَيسَ مِنَّا مَنْ دَعا اِلي عَصَبِيةٍ وَلَيسَ مِنَّا مَنْ قاتَلَ عَلي عَصَبِيةٍ وَلَيسَ مِنَّا مَنْ ماتَ عَلي عَصَبِيةٍ؛ 5 از ما نيست كسي كه [مردم را] به تعصّب دعوت كند و از ما نيست كسي كه به خاطر تعصّب [ناروا] بجنگد و از ما نيست كسي كه با تعصّب [مذموم] بميرد.»

5. بازماندن از درك حقايق
اشاره شد كه تعصّب، وابستگي غير منطقي به قوم يا عقيده باطل و يا عادات و رسوم خاص است كه اين حالت پرده ضخيمي بر ديده و عقل انسان ايجاد مي‌كند و انسان را از درك حقايق و تشخيص حق و باطل، و مصلحت و مفسده محروم مي‌سازد.
از اينرو قرآن در جواب مشركين مكّه كه مي‌گفتند: «ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروي مي‌كنيم.» مي‌فرمايد: «أَوَ لَوْ كَانَ ءَابَآؤُهُمْ لَا يعْقِلُونَ شَيا وَ لَا يهْتَدُونَ ‌»؛ 6 «آيا اگر پدران آنها چيزي نمي‌فهميدند و هدايت نيافتند [باز از آنها پيروي مي‌كنند] !»
اين جملات نشان مي‌دهد كه مشركان مكّه از درك اين مسئله كه پدران آنها چيزي نمي‌فهميدند و گمراه بودند، عاجز بودند.

6. از بين رفتن اتّحاد و انسجام جامعه
در آيه 113 بقره خوانديم كه يهود بر اثر تعصّب، مسيحيان را بي موقعيت مي‌شمردند و مسيحيان يهود را. اين حالت بين اقوام و طوائف ديگري كه گرفتار تعصّب هستند نيز به وجود مي‌آيد. اگر جامعه‌اي از مجموع چنين اقوامي تشكيل شده باشد كه تعصّب در بين آنها حرف اوّل را بزند، انسجام و اتحاد نخواهد يافت.
به همين جهت است كه استعمارگران تلاش مي‌كنند بين ملّتهاي اسلامي تعصّب منفي و مذموم را تشديد كنند و انسجام اسلامي را خدشه دار نمايند. در داخل كشور نيز همواره تلاش كرده اند با ايجاد تعصّب بين اقوام مختلف و گروهها و احزاب گوناگون وحدت ملّي را از بين ببرند.

7. ايجاد كينه
علي عليه السلام در اين باره فرمود: «فَاللَّهَ اللَّهَ فِي كِبْرِ الْحَمِيةِ وَفَخْرِ الْجاهِلِيةِ فَاِنَّهُ مَلاقِحُ الشَّنَئانِ وَمَنافِخُ الشَّيطانِ الَّتِي خَدَعَ الْاُمَمَ الْماضِيةَ وَالْقُرُونَ الْخالِيةَ حَتّي اَعْنَفُوا فِي حَنادِسِ جَهالَتِهِ وَمَهاوِي ضَلالَتِهِ؛ 7 خدا را خدا را [در نظر بگيريد] ! در مورد تكبر ورزي از روي تعصّب و افتخار جاهلي كه تعصّب و حميت [ناروا] زادگاه كينه است و محل دميدن شيطان كه با آن امّتهاي گذشته و روزگاران قديم را فريب داده است تا اينكه در تاريكيهاي ناداني و گمراهي او پنهان شدند.»

8. كفر
در بخشي از آيات خوانديم كه اكثر امتهاي گذشته بر اثر تعصّب و لجاجت در مقابل پيامبران قرار گرفتند و از راه حق و هدايت دور گشتند و طريق كفر و ضلالت را در پيش گرفتند.
و در يكي از اين آيات خوانديم كه: «و اين گونه در هيچ شهر و دياري پيش از تو پيامبر انذار كننده‌اي نفرستاديم، مگر اينكه ثروتمندان مست و مغروران گفتند: ما پدران خود را بر آييني يافتيم و به آثار آنان اقتدا مي‌كنيم.» 8
چنان كه شيطان نيز بر اثر تكبّر و تعصّب راه كفر را در پيش گرفت.

9. درد و رنج
قبل از ورود پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله به مدينه، سالها دو قبيله «اوس‌» و «خزرج‌» بر اثر تعصّبهاي كور درگير و گرفتار رنج و زحمتهاي فراوان بودند؛ ولي با مسلمان شدن اين دو طائفه، تعصبها به برادري و مهرباني تبديل گشت و رنجهاي چندساله از بين رفت.
پي نوشت:
1) نهج البلاغة، خطبه 192؛ منتخب ميزان الحكمة، ص 350، ح 4279.
2) الكافي، كليني، ج 2، ص 308، ح 2؛ منتخب ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، دار الحديث، 1382 ش، ص 350، ح 4276؛ پيام قرآن، ناصر مكارم شيرازي، مدرسه امير المؤمنين عليه السلام، ص 212، ح 5.
3) الكافي، ج 2، ص 308، ح 3؛ منتخب ميزان الحكمة، ص 350، ح 4277؛ پيام قرآن، ص 211.
4) الكافي، ج 8، ص 162، ح 17، به نقل از: پيام قرآن، ص 211.
5) منتخب ميزان الحكمة، ص 350، ح 4277؛ پيام قرآن، ص 350.
6) بقره/170.
7) نهج البلاغة، خطبه 192.
8) زخرف/22.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره98.
/ 1