بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
واحد نوجوان وجوان معاونت تبليغ حوزه علميه قم شيوه هاي نوين بيان احكام قسمت پيشين مقدمه تدريس و آموزش احكام براي نوجوانان و جوانان لازم و ضروري است، اما اگر مربي آموزش لازم را نديده و از توان بالائي در اين زمينه برخوردار نباشد، تدريس و آموزش احكام براي دانش آموزان حالتي خشك و خسته كننده به خود ميگيرد؛ به طوري كه آنان براي فراگيري احكام و مسائل شرعي علاقه چنداني از خود نشان نميدهند. در سيره و روش عملي معصومين عليهم السلام - كه بهترين راهكار در اين زمينه است - ميتوان به وضوح نوآوري و استفاده از شيوههاي مختلف در ارائه احكام الهي را مشاهده نمود. به عنوان مثال، سلمان فارسي ميگويد: همراه با رسول خدا صلي الله عليه و آله در سايه درختي نشسته بوديم، حضرت شاخهاي از آن درخت را تكان دادند - به طوري كه برگ هايش ريخت - و بعد فرمودند: آيا نميپرسيد كه چرا اين كار را انجام دادم؟ و سپس ادامه دادند: «مؤمن وقتي نماز ميخواند گناهانش همچون برگهاي درخت ميريزد.» 1 يكي از مهمترين اصول آموزش و تدريس احكام ايجاد انگيزه و علاقه در كودكان، نوجوانان و جوانان است، چرا كه ممكن ست برخي از دانش آموزان - كه در جلسات احكام شركت ميكنند - داراي انگيزهاي ضعيف و يا حتي بي انگيزه براي فراگيري احكام باشند، از اين رو مربي محترم بايد در همان جلسات نخستين بويژه جلسه اول چنان انگيزه و علاقهاي براي فراگيري احكام ايجاد كند كه دانش آموزان تشنه بيان احكام توسط او باشند. هيچ گاه نبايد احكام الهي را براي كودكان و نوجوانان در الفاظي پيچيده و دور از ذهن بيان نمود، چرا كه اميرالمؤمنين عليه السلام ميفرمايد: «البلاغة ما سهل علي المنطق وخف علي الفطنة؛ 2 سخن رسا آن است كه به آساني بر زبان جاري شود و براحتي فهميده گردد.» دوري از بكارگيري اصطلاحات پيچيده فقهي كه به علت نامانوس بودنشان كودكان و نوجوانان را در فهميدن به زحمت مياندازند و در نتيجه آنان بيان احكام را درسي ناخوشايند ميپندارند، يكي از رموز موفقيت در اين عرصه است. اميرالمؤمنين عليه السلام در اين زمينه چه زيبا فرموده اند كه «احسن الكلام ما لا تمجه الاذان ولا يتعب فهمه الافهام؛ 3 آراستهترين سخن آنست كه براي گوشها، نا خوشايند [و نا آشنا] نباشد و فهم آن براي فهمها رنج آور نبوده [و افراد در فهم آن به زحمت نيفتند.] » استفاده از شيوهها و روشهاي نو و جذاب ميتواند، مربيان محترم را در رسيدن به هدف فوق ياري رساند.
حضرت امام رضا عليه السلام در اين باره چه زيبا فرموده اند كه: «هر كس در پي كاري از راه و روش آن رود نميلغزد و اگر بلغزد راهكار رهائياش را نيز بيابد.» 4
قالبها و شيوههاي آموزش احكام در اين نوشتار براي بالا بردن سطح كيفي آموزش احكام و موفقيت بيشتر در آن، به بيان چند قالب و شيوه آموزشي احكام كه متناسب با شرايط روحي و سني كودكان، نوجوانان و جوانان باشد ميپردازيم.
1- بيان احكام در قالب سؤالهاي هوشي كليه مسائل شرعي كه چند شرط يا مورد دارند را ميتوان با اين شيوه، عرضه نمود. نحوه اجراي برنامه در اين شيوه به اين صورت است كه چند مورد يا چند شرط يك حكم شرعي بيان ميشود و به گونهاي سؤال طراحي ميشود كه نوجوانان و جوانان با بيان حتي يك شرط يا مورد از شروط و موارد مطرح شده به جواب برسند. اين شيوه از چند جهت مفيد است: 1- موجب مشاركت مخاطبان در بحث ميشود. 2- موجب تكرار شروط و موارد گفته شده توسط مخاطبان ميشود و اين تكرار باعث بهتر جاگرفتن مباحث در ذهن نوجوانان و جوانان است. 3- بچهها براي پيدا كردن جواب، به مربي يا بزرگترهاي خانواده و يا رسالههاي عمليه مراجعه ميكنند و زمينه خوبي براي بيان احكام در جلسه بعد و ماندگاري مساله در ذهن فراهم ميگردد. در ذيل به چند نمونه از اجراي برنامه به اين شيوه اشاره ميشود: نمونه اول: علي و جواد از اصفهان به تهران رفته اند، در هنگام فرا رسيدن وقت نماز ظهر و عصر، علي نماز ظهر و عصر خود را دو ركعتي - يعني شكسته - ميخواند ولي جواد چهار ركعتي. چرا؟ - شايد فكر ميكنيد جواد خانهاش در تهران است و پدر و مادرش در آنجا زندگي ميكنند، اما اين طور نيست. - يا فكر ميكنيد جواد براي فرار از انجام دستور الهي به تهران ميرود، اما اين طور نيست. همه جوابهاي شما درست است اما هيچكدام از اينها نيست، پس چرا جواد نماز خود را چهار ركعتي ميخواند؟ ها اشاره شده است. (موارد مبتلا به ديگر را مخاطبين با كمك مربي مطرح مينمايند) . نمونه دوم: فاطمه براي ديدن دوستش زهرا به خانه او رفت. هنگام فرا رسيدن وقت نماز، فاطمه تيمم كرد و زهرا وضو گرفت. چرا؟ - شايد فكر ميكنيد براي زهرا آب به قدر وضو بوده ولي براي فاطمه نه، اما اينطور نيست. - يا ممكن است بگوييد فاطمه بر اثر كهولت سن (پيري) و يا ترس از جانور و يا دزد تيمم كرده، اما اينطور نيست. - يا به نظر ميرسد كه به وسيله استعمال آب مرض يا عيبي در فاطمه پيدا ميشود، يا مرضش طول ميكشد، يا شدت پيدا ميكند، يا به سختي معالجه ميشود، اما اين طور نيست. همه جوابهاي شما درست است، اما هيچكدام از اينها نيست. پس چرا فاطمه تيمم كرده است؟ جواب: در هفت مورد به جاي وضو ميتوان تيمم كرد، در اين جا فقط به چهار مورد آن اشاره شده است.
2- شيوه توضيحي در اين شيوه، نكتههايي از احكام كه كودكان، نوجوانان و جوانان آنها را نميدانند ولي مدعي دانستن آنها هستند، توضيح داده ميشود. نمونههايي از اين نكتهها در ذيل آورده ميشود. نكته اول: بعضي از مراجع بزرگوار تقليد مانند امام رحمه الله چگونگي مسح سر را - حتي در حال اختيار نه اضطرار - به ده صورت جايز ميدانند: 1- با دست راست 2- با دست چپ 3- از بالا به پايين 4- از پايين به بالا 5- با داخل و كف دست 6- با بيرون و پشت دست 7- با ساعد و فاصله ميان مچ دست تا آرنج
8- به صورت طولي و عمودي 9- به صورت عرضي و افقي 10- به صورت زيگزاگ. 5 نكته دوم: برخي گمان كرده اند اگر هنگام مسح سر، دست وضو گيرنده با رطوبت وتري پيشاني او تماس پيدا كند و مخلوط شود، وضوي او باطل است و حال آن كه طبق نظر اكثر مراجع مساله دو صورت دار د: 1- اگر مسح پا با همان قسمت از دست كه با آب پيشاني تماس پيدا كرده و مخلوط شده است انجام شود، در اين صورت وضو باطل است. 2- چنانچه مسح پا با قسمت ديگري از دست كه با آب پيشاني تماس پيدا نكرده و مخلوط نشده است انجام شود، وضو صحيح است. 6 (مثلا كف دست تماس پيدا كند ولي انگشتان تماسي نداشته باشند كه در اين صورت با انگشت ميتواند مسح كند) . نكته سوم: هنگامي كه از مردم پرسيده ميشود اگر بچهاي مهر نماز را از جلوي نمازگزار بردارد وظيفه نمازگزار چيست؟ گاه پاسخ ميدهند: بايد به پشت دست يا ناخن هايش بويژه ناخن شست سجده كند و نماز بخواند و حال آنكه مرحوم امام رحمه الله و بسياري از مراجع ديگر ميفرمايند كه وظيفه او به ترتيب زير است: اول: اگر چيزي كه سجده بر آن صحيح است مثل كاغذ و... همراه دارد به آن سجده كند. دوم: اگر چيزي در دسترس نباشد و وقت نماز هم تنگ نباشد بايد نماز را بشكند و مهر تهيه كند و نماز خود را بخواند. سوم: اگر وقت تنگ است به حدي كه اگر نماز را رها كند، نماز قضا ميشود، بايد به لباسش كه از پنبه يا كتان است سجده كند. چهارم: اگر لباسش از چيزي غير از پنبه يا كتان است بايد به آن سجده كند. پنجم: اگر آن هم ممكن نباشد، به پشت دستش سجده كند. ششم: اگر آن هم امكان ندارد، بايد بر چيزي معدني مانند انگشتر عقيق سجده كند. (پس چيزي به نام ناخن شست براي محل سجده در اين مورد وجود ندارد) . قابل توجه: در فرض مساله، اگر فرصت هست و مهر به فاصله نزديكي مثل يك يا دو قدمي پرت شده است، نمازگزار بايد بدون گفتن ذكر و با رعايت جهت قبله (در صورتي كه امكان دارد) و نگفتن ذكرهاي نماز به طرف مهر نماز حركت كند و سپس به نزديك آن كه رسيد، نمازش را ادامه دهد و هنگام سجده، بر آن سجده كند. 7 شايان ذكر است در صورتي كه بخواهيم اين نكتهها را براي نوجوانان و جوانان بازگو كنيم در حالي كه حضور بزرگترها در بين آنها در اكثريت است، حتما ماخذ و نشاني آنها را در نظر داشته باشيم تا پذيرش اين گونه مسائل برايشان پيچيده و سخت نباشد، گرچه به تجربه ثابت شده است كه شنيدن اين نكات براي فراگيران بسيار جاذب و جالب است و انگيزه بسيار زيادي براي ادامه بيان احكام در آنها ايجاد ميكند. البته اين نكته را براي دانش آموزان يادآور ميشويم كه هر مقلدي بايد پس از آگاهي يافتن از فتوي و نظر مرجع تقليد خويش و مطابق بودن آن با نكتههاي ياد شده، به آن عمل كند، مگر در مواردي كه اين نكات مورد اتفاق نظر همه مراجع تقليد بوده است.
3- شيوه القاء غيرمستقيم (بيان احكام در قالب داستان) با توجه به شرايط سني، زمان و مكان، در بيان احكام براي كودكان و نوجوانان گاه روش مستقيم و گاهي روش غيرمستقيم كارآئي بيشتري دارد. با توجه به سيره عملي معصومين عليهم السلام در استفاده از روش غيرمستقيم (به عنوان نمونه: آموزش غيرمستقيم وضو به يك پيرمرد توسط امام حسن و امام حسين عليهما السلام) و تاكيد فراوان روان شناسان بر اين روش و گفتههايي همچون «الكناية ابلغ من التصريح؛ كنايه [و غيرمستقيم گويي] از صراحت، رساتر است» ، استفاده از روش غيرمستقيم در بيان احكام مورد تاكيد و ترغيب قرار ميگيرد. استفاده از شعر، خاطره، شرح حال ديگران، معما، فيلم، نمايش، داستان و مانند آن ميتواند از مصاديق روشهاي غيرمستقيم بيان احكام به شمار آيد. در اينجا به جهت اختصار فقط به روش داستاني ميپردازيم. روش داستاني از دلنشينترين روشهاي ارائه احكام شرعي به كودكان و نوجوانان است. اكثر احكام مورد نياز كودكان و نوجوانان را ميتوان به اين شيوه عرضه كرد. نوعا نتيجه گيري از مطالب و احكام مطرح شده در قالب و شيوه داستاني، به عهده خود كودكان و نوجوانان گذاشته ميشود. بعنوان مثال در داستان زير به آموزش سه نكته مهم براي كودكان و نوجوانان پرداخته شده است: 1- نحوه تطهير نمودن و آب كشيدن عضوي كه زخم شده و يا به هر نحو ديگري نجس شده است. 2- نجس شدن جائي از بدن - كهتر ميباشد - با تماس پيدا كردن با اشياء نجس. 3- بكار گرفتن فكر و حس كنجكاوي بچهها براي جواب دادن به مساله سوم كه به صورت سؤال در پايان داستان آمده است.
داستان سعيد و انگشت كوچكش سعيد در حالي كه مادرش مشغول خياطي بود، به او رو كرد و گفت: مادر! اجازه بده بروم با بچه همسايه بازي كنم. مادر گفت: چون پسر همسايه كم ادب است اجازه نميدهم، سعيد گفت: پس اجازه بده او به منزل ما بيايد، مادر با بي حوصله گي گفت: فرقي نميكند، نه نه نه، هنوز نميدوني معناي نه يعني چه؟ در همين حال بود كه حواس مادر سعيد پرت شد و نخ از سوزن خياطي بيرون آمد، مادرش سخت درگير نخ كردن سوزن گشت و او آهسته آهسته از اتاق بيرون آمد و بعد از طي كردن پلههاي ايوان، خودش را به نردباني كه زير درختهاي انگور حياط بود رساند. نردبان را برداشت و به سينه ديوار گذاشت كه بچه همسايه را صدا بزند. پاهايش را بلند كرد، از پله اول گذاشت پله دوم و از پله دوم هم بلند كرد به جاي پله سوم گذاشت پله چهارم، دست هايش را گرفت لبه ديوار، ميخواست ياالله بگويد كه از آن بالا كله شد پايين و انگشت كوچك پايش حسابي زخم شد و پايش درد گرفت. سعيد گريه كنان و لنگان لنگان آمد وارد اتاق شود كه مادر گفت: نيا كه فرش را نجس ميكني. سعيد گفت: پس چه كنم؟ مادر گفت: برو پاتو آب بكش و بعد بيا. تا مادر اين جمله را گفت، گويا يك پتك صدمني محكم تو فرق سعيد كوبيدند. برق از چشمانش پريد، شروع كرد به گريه و ناله و التماس كه مامان جون! من پايم را دوست دارم و نميخواهم با آب بكشم. سعيد كه در هيچ كاري از خود دقت نشان نميداد، اينجا هم فكر كرد كه حالا بايد پايش را قطع كند و يك طرف ترازو بگذارد و يك طرف ديگر هم به جاي سنگ كيلو آب بگذارد و پايش را با آب كيلو كند. مادر با هزار زحمت يادش داد كه چگونه بايد پاي نجس را آب بكشد. خلاصه، سعيد پايش را شست و آمد درب اتاق كه داخل شود، اما دوباره صداي مادر بلند شد كه: نيا كه پايت نجس ميشود. سعيد كه حسابي گيج شده بود اعتراض كرد و گفت: اول گفتي فرش نجس ميشود، حالا ميگوئي پايت نجس ميشود؟ مادر رو به سعيد كرد و گفت: چون علي كوچولو نم پس داده و قبلا فرش را مين گذاري كرده، فرش نجس است، اگر بيايي پايت نجس ميشود. سعيد كه اينجا هم بناي مخالفت داشت گفت: نه، من خودم ديدم پدر روي همين فرش نماز ميخواند، پس يا فرش نجس نيست يا اگر فرش بگفته شما نجس است، پس نماز پدر باطل است. اما بچه ها! فرش نجس بود، نماز پدر سعيد هم درست. چرا؟
4- شيوه پرسش و پاسخ يكي از راههاي ايجاد انگيزه، بيان معارف ديني به روش پرسش و پاسخ است به طوري كه با طرح سؤال، انگيزه جواب خواهي در وجود كودكان و نوجوانان ايجاد شود و با آوردن جواب آن، در مسير تربيتي و ديني هدايت و آماده عمل به احكام مورد نيازشان شوند. در كلاسداري كودكان و نوجوانان و بخصوص جوانان، جذب كردن مخاطب پيش از بيان احكام بسيار اهميت دارد و جذب نمودن اين قشر غالبا زمينه سازي ميخواهد. بكارگيري روش پرسش و پاسخ اين زمينه را به شكل مطلوبي فراهم ميسازد. بعلاوه، اين روش يكي از بهترين روشها براي استفاده به موقع از توان فكري و اندوختههاي علمي متربيان نيز هست. توجه به اين نكته ضروري است كه در اين شيوه آموزشي، تدريجي سؤال نمودن و حركت از مطالب آسان و مورد نياز به سوي نكات مهمتر در بيان احكام كاملا ضروري است و حتما بايد سطح فكر، قدرت فهم و شرايط سني، علمي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي كودكان و نوجوانان را در نظر گرفت. در اينجا فرض را بر بيان احكام براي نوجواناني قرار ميدهيم كه تازه پا به سن بلوغ ميگذارند، و به عنوان نمونه سؤالاتي را با معيارهاي فوق مطرح نموده و در جوابها از نكات تربيتي و احاديث ائمه عليهم السلام و سخنان بزرگان دين نيز استفاده مينمائيم تا ضمن بيان احكام، از موعظه و نصيحت آنها نيز غافل نشده باشيم.
نمونهها نمونه اول: بلوغ به چه معناست؟ بالغ يعني رسيده، چي رسيده؟ وقت تكليفش رسيده؛ يعني مسؤوليت بزرگي پيدا كرده، ارزش پيدا كرده كه مورد خطاب «يا ايها الذين آمنوا» قرار گيرد، همانطور كه حضرت زهرا عليها السلام وحضرت علي عليه السلام، پدر، مادر، معلم وخواهر و برادر بزرگتر را با اين آيه خطاب ميكنند. از اين پس شما هم خانم و آقا شدهاي و مورد خطاب خداوند هستي، يعني يك مخاطب «يا ايها الذين آمنوا» فاطمه زهرا عليها السلام و يكي پدر و يكي مادر و معلمت و يكي هم تو هستي و از اين نظر با بقيه هيچ فرقي نداري. حالا كه به سن تكليف رسيدهاي، حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: وقت خودت را به سه قسمت تقسيم كن: 1- عبادت؛ 2- كار؛ 3- استراحت و بازي. 8 يكي از علماي بزرگ دين به نام سيد بن طاووس به فرزندش ميفرمايد: «فرزندم! خدا را شكر كن كه افتخار عبادت به درگاهش را به تو داده است و هر سال در چنين روزي كه مكلف شدهاي جشن بگير و خدا را شكر كن.» 9 نمونه دوم: مكلف كيست؟ كسي كه بايد به گلبرگ تكليف عمل كند، گلي را در نظر بگيريد كه پنج برگ دارد، مكلف معناي اين 5 برگ را بايد بداند. 1- واجب؛ يعني چه؟ يعني بايد، مثل حجاب و نماز كه انجام آنها لازمه رسيدن به سعادت است. 2- حرام؛ يعني؟ ممنوع و نبايد، مثل غيبت و دروغگوئي كه انجام ندادن وترك آنها باعث رسيدن به سعادت و خوشبختي است. 3- مكروه؛ يعني؟ ناپسند، مثل خوردن غذاي داغ كه انجام دادنش مانع رسيدن به درجات برتر سعادت است. 4- مستحب؛ يعني؟ بهتر، مثل شستن دستها پيش از غذا كه انجام آن درجات سعادت و جايگاه بهشتي انسان را افزايش ميدهد. 5- مباح؛ يعني؟ مساوي، مثل دوچرخه سواري و راه رفتن كه سرانجام آن تاثيري در تسريع يا كندي حركت به سوي سعادت انسان ندارد. نمونه سوم: شرايط تكليف كدام است؟ الف - بلوغ: رسيدن به توان جسمي لازم براي انجام تكليفهاي الهي؛ ب - عقل: كه مبناي محاسبه همه تكليفهاي الهي و كيفر و پاداش اعمال است؛ ج - قدرت: امام علي عليه السلام ميفرمايد: نماز هنگامي بر مكلف واجب ميشود كه درك كند. (دختر 9 ساله و پسر 15 ساله) و روزه هنگامي بر او واجب ميشود كه طاقت داشته باشد. 10 نمونه چهارم: دخترها و پسرها اولين روز تكليف شرعي خود را چگونه بايد بدست آورند؟ هر سال قمري 354 روز و 6 ساعت است كه 10 روز و 18 ساعت كمتر از سال شمسي ميباشد. با كم كردن 96 روز و 18 ساعت از 9 سال شمسي، 9 سال قمري كه تقريبا 8 سال و 8 ماه و 23 روز شمسي ميباشد بدست ميآيد و با كم كردن 161 روز و 6 ساعت از 15 سال شمسي، 15 سال قمري كه تقريبا 14 سال و 6 ماه و 18 روز شمسي خواهد بود بدست ميآيد. 5- شيوه يادگيري فردي يا قالب مسابقات حضوري قالب مسابقه يكي از شادترين و جذابترين شيوههاي بيان احكام است و تدوين آسان و اجراي شاد آن باعث ميشود جلسه احكام براي مربي و متربي دلپذيرتر برگزار گردد. كودكان و نوجوانان دوست دارند با آنها به زبان ساده، گيرا، صميمي، دوستانه و سينه به سينه سخن گفته شود، از نظر شخصيتي از حساسيت فوق العادهاي برخوردارند، بسيار جستجوگر و خريدار سخنان تازه و رفتارهاي عاطفي اند، دوست دارند به آنها فرصت سؤال كردن، جواب دادن، اعتراض و گاه مخالفت داده شود. قالب مسابقه از جمله قالبهاي سخن گفتن بازبان آن هاست و به علت شرايط سني خاص، زمينه پذيرش رواني آنها را نسبت به ساير روشها بيشتر ميكند. براي كودكان و نوجوانان، سخن گفتن بسيار مهم است و در اين شيوه به اين نياز آنها به شكل دلپذيري پاسخ داده ميشود و پذيرش احكام را برايشان مطلوب ميسازد. نمونههاي متعددي از مثالهاي اين شيوه را در مرحله سوم از اين سلسله مقالات تحت عنوان «مسابقات احكام» ذكر نموديم و نحوه اجراي آن را توضيح داديم.
6- شيوه تقرير و تحرير يا بيان احكام در قالب جزوه درسي با توجه به اينكه كودكان، نوجوانان و جوانان از نخستين ساعات ورودشان به مراكز پيش دبستاني تا آخر دانشگاه، تقريبا همه دروس آموزشي خود را به صورت مكتوب در كتاب يا جزوه دريافت ميكنند و ذهن آنها با اين شيوه انس گرفته است، يكي از بهترين قالبها براي ارائه احكام به كودكان و نوجوانان، قالب جزوه يا كتاب درسي است. تهيه متن درسي با در نظر گرفتن امكان عمل، نياز زمان تدريس، سطح فكر، قدرت فهم و شرايط سني و جنسي، علمي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي كودكان و نوجوانان، يكي از شاخصههاي مهم براي بالا رفتن كيفيت آموزش و تدريس احكام است. صحبت كردن و بيان نمودن احكام براي كودكان و نوجوانان بدون متن درسي، هرگز برايشان جدي نخواهد بود، زيرا آنان اين درسها را با درسهاي مدرسهاي خود مقايسه ميكنند و با خود به اين باور ميرسند كه آنچه در كتاب و مدرسه خوانده اند درس است و بقيه صحبت و حرف ميباشد. نكات ضروري براي تهيه و تدوين اينگونه جزوات را در مرحله دوم از اين سلسله مباحث بيان كرديم و در اينجا فقط 3 درس را به عنوان نمونه مباحث احكام مورد نياز و قابل فهم كودكان و نوجوانان كه ويژگيها و شرايط مذكور نيز در آنها رعايت شده باشد، ارائه مينماييم. نمونهها: درس اول: احكام سلام كردن 1- سلام كردن به ديگران مستحب، ولي جواب آن واجب است. 2- سلام كردن به كسي كه در حال خواندن نماز ميباشد مكروه است. 3- اگر كسي به نمازگزار سلام كند، بايد پاسخ او را بدهد. 4- كسي كه نماز ميخواند جايز نيست به ديگران سلام كند. 5- سلام را بايد فورا جواب داد و اگر كسي عمدا جواب سلام راتاخير بيندازد گناه كرده است. 6- اگر دو نفر همزمان به يكديگر سلام كنند بر هر يك واجب است كه جواب سلام ديگري را بدهد. 7- مستحب است در غير حال نماز جواب سلام را بهتر از آن بدهند. 11 پاسخ دهيد: آيا ميدانيد كه چرا در حال نماز نبايد به ديگران سلام كرد ولي سلام ديگران را بايد جواب داد؟ درس دوم: احكام قرآن 1- قرآن هميشه بايد پاك و تميز باشد و نجس كردن خط و ورق قرآن، حرام است و اگر نجس شود بايد فورا آن را آب كشيد. 2- رساندن جايي از بدن به نوشته قرآن براي كسي كه وضو ندارد حرام است. 3- در نوشته قرآني فرقي بين آيات و كلمات بلكه حروف و حتي حركات آن نيست. 4- در چيزي كه قرآن بر آن نوشته شده است، بين كاغذ و زمين و ديوار و پارچه، فرقي نيست. 5- اگر نوشته قرآني در قرآن هم نباشد، لمس كردن آن حرام است. 6- دست كشيدن به نوشته قرآن از پشت شيشه يا پلاستيك نازك اشكال ندارد. 7- دست كشيدن به ترجمه قرآن اشكالي ندارد مگر اسم خداوند مانند كلمه «خدا» كه بدون وضو دست كشيدن به آن حرام است. 12 درس سوم: احكام صدقه 1- صدقه يك كار مستحبي است كه در آيات و روايات تاكيد بسياري نسبت به آن شده و ثواب بيشماري براي آن بيان گشته است. 2- صدقه در دنيا مانع پيشامدهاي ناگوار و در آخرت موجب بخشش گناهان بزرگ است و حسابرسي قيامت را آسان ميكند. 3- فرزندم! انسان بايد در پرداخت صدقه قصد قربت داشته باشد، يعني تنها براي رضاي خدا آن را بپردازد و از هرگونه ريا و خودنمائي به دور باشد. 4- بازپس گرفتن صدقه داده شده جايز نيست. 5- بهتر است صدقه را پنهاني بدهند مگر آنكه بخواهند ديگران هم تشويق شوند. 6- گدائي كردن و رد كردن گدا (چيزي به او ندادن) ، هر دو مكروه است. 13 پاسخ دهيد: پس گرفتن صدقه چه حكمي دارد؟ ادامه دارد... پي نوشت: 1) قرآن و تبليغ، ص 174. 2) معجم الالفاظ غررالحكم، ص 111. 3) همان، ص 464. 4) بحار الانوار، ج 71، ص 340. 5) عروة الوثقي، ج 1، ص 209، مساله 24. 6) دفتر امام خميني رحمه الله، بخش استفتاءات. 7) توضيح المسائل مراجع، ص 554، مساله 1087؛ العروة الوثقي، ج 1، ص 723. 8) بحارالانوار، ج 77، ص 73. 9) كتاب برنامه سعادت، ص 113، ترجمه كتاب كشف البهجة لثمرة المهجة از سيد بن طاووس. وي در يكي از فرازهاي اين كتاب خطاب به فرزندش «محمد» چنين ميگويد: «چون به سن و سالي كه خداوندجل جلاله تو را به كمال عقل مشرف فرمايد برسي و صلاحيت مجالست و مكالمه و مواجهه با حضرتش را به تو عنايت فرمايد و اهميت دخول در ساحت قدس حضرتش را به اطاعت و بندگي به تو مرحمت نمايد، آن روز را در نظر بگير و تاريخ آن را محفوظدار و آن را از افضل اوقات و بزرگترين اعياد خود قرار ده و در هر سال در آن روز تجديد شكر الهي نما و در راه حضرتش صدقه بده و بيش از پيش به خدمات و طاعات خداوند جل جلاله كه عقل گرانبها را به تو عنايت فرموده است و به شرف دنيا و آخرت تو را دلالت و راهنمائي فرموده است، قيام نما.» همچنين سيد بن طاووس، به آماده نمودن دختر خويش قبل از بلوغ اشاره مينمايد و در ادامه خطاب به فرزندش (محمد) ميگويد: «بدانكه من خواهرت (شرف الاشراف) را كمي قبل از بلوغ حاضر نموده و آنچه را درباره او به نظرم رسيد، از شرافت دادن خداوند او را به اذن در خدمت و اطاعت خود، از كم و زياد براي او بيان نمودم كه شرح آن را در كتاب «البهجه لثمرة المهجة» ذكر كردهام.» (برنامه سعادت، ص 112) 10) مكارم الاخلاق، ص 222. 11) العروة الوثقي، ج 1، ص 715، مساله 17 تا 41. 12) توضيح المسائل، مساله 135 تا 137؛ العروة الوثقي، ج 1، مساله 189 تا 191. 13) تحرير الوسيله، امام خميني رحمه الله، ج 2، ص 90 تا 92، مساله 1- 10. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره37.