بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اکبر اسد عليزاده صحبت كردن و ارتباط با نامحرم از جمله لوازم ضروري ارتباط، صحبت كردن است. اسلام صحبت كردن لازم و ضروري زن و مرد نامحرم را در امورات و كارهاي روزمره زندگي مانند: خريد و فروش، تعليم و تعلم، پرس و جو، آن هم با رعايت كامل حدود شرعي حرام نميداند. سؤال: نظر اسلام درباره صحبت و ارتباط ميان زنان و مردان نامحرم با يكديگر چيست؟ از جمله لوازم ضروري ارتباط، صحبت كردن است. اسلام صحبت كردن لازم و ضروري زن و مرد نامحرم را در امورات و كارهاي روزمره زندگي مانند: خريد و فروش، تعليم و تعلم، پرس و جو، آن هم با رعايت كامل حدود شرعي حرام نميداند؛ چنان كه در روايت ميخوانيم كه رسول خداصلي الله عليه وآله سخن گفتن با زنان نامحرم را ممنوع كردند، مگر اينكه ناچار باشند، كه در اين هنگام بيش از پنج كلمه سخن گفتن را با نامحرم روا ندانستند. (1) در روايت ديگر ميخوانيم رسول خداصلي الله عليه وآله از گفتگو و اختلاط با زنان نامحرم نهي كرده، فرمودند: «فَمَا مِنْ رَجُلٍ خَلَا بِامْرَأَةٍ إِلَّا كَانَ الشَّيطَانُ ثَالِثَهُمَا؛ (2) هيچ مردي با زن نامحرمي خلوت نميكند، مگر اينكه شيطان سومين آنهاست [تا آنها را آن گونه كه ميتواند وسوسه كند و به فساد برانگيزد] .» و امير المؤمنين عليه السلام پيوسته از گفتگو و اختلاط با زنان نامحرم نهي ميكردند؛ (3) چنان كه در روايتي فرموده اند: «عِبادَ اللَّهِ اِعْلَمُوا... مُحادَثَةُ النِّسَاءِ تَدْعُوا اِلَي الْبَلاءِ وَ يزيغُ الْقُلُوبَ وَ الرَّمْقُ لَهُنَّ يخْطَفُ نُورَ اَبْصارِ الْقُلُوبِ وَ لَمْحُ الْعُيونِ مَصائِدُ الشَّيطانِ؛ (4) اي بندگان خدا! بدانيد كه... گفتگو با زنان [نامحرم] سبب نزول بلا خواهد شد و دلها را منحرف ميسازد. و پيوسته به زنان چشم دوختن نور ديده دلها را خاموش ميگرداند و همچنين با گوشه چشم [به زنان] نگاه كردن از حيلهها و دامهاي شيطان است.» و همچنين فرموده اند: «مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لَا يمْلِكُهَا [حَبَسَهُ اللَّهُ] بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيا أَلْفَ عَامٍ؛ (5) هر كس با زن نامحرمي شوخي كند، براي هر كلمه كه با او در دنيا گفته است، خداوند او را هزار سال زنداني ميكند.» دست دادن يكي ديگر از لوازم ارتباط، دست دادن و مصافحه است. اين مسئله در ارتباط ميان دختر و پسر و زن و مرد نيز امكان پذير است؛ زيرا چه بسا صحبت و انس و الفت به اين كار منجر ميگردد و اسلام چنين عملي را حرام و خلاف شرع ميداند. رسول خداصلي الله عليه وآله در اين باره ميفرمايد: «مَنْ صافَحَ امْرَأَةً حَراماً جاءَ يوْمَ الْقِيامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ يؤْمَرُ بِهِ إِلَي النَّارِ؛ (6) هر كس با زن نامحرمي دست دهد، روز قيامت زنجير شده محشور ميگردد. سپس امر ميشود تا او را به آتش جهنم بيندازند.» هرگونه تماس غير شرعي با نامحرم حرام ميباشد و خطرناكترين چيزي است كه جامعه را به نابودي ميكشاند و سبب نزول بلاها و دردهاي بي درمان ميشود، عفت فردي و عمومي را به خطر مياندازد، و جامعهاي لاابالي، فاسد و بي ايمان از نوع فرهنگ غربي به وجود ميآورد. رعايت پيمانهاي الهي ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعايت حدود شرعي بر خلاف فرهنگ ديني و اعتقادي ماست و پشت پازدن به پيمانهايي است كه با خدا بسته ايم و متعهد شده ايم كه فقط او را بپرستيم، عملي بر خلاف قانون او انجام ندهيم و در برابر امر و نهي خدا تسليم باشيم. پس «أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ»؛ (7) «به عهدي كه با خدا بستيد، وفا كنيد.» «اِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً»؛ (8) «همانا از عهد و پيمان سؤال خواهد شد.» خداوند متعال با انتقاد شديد از رفتارهاي يهود و نصاري كه كتمان حق ميكردند و پايبند به عهد و پيمان خود نبودند، ميفرمايد: «بَلَي مَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَي فَاِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُتَّقينَ اِنَّ الَّذِينَ يشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ اَيمَانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً اُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لَا يكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لَا ينْظُرُ اِلَيهِمْ يوْمَ الْقِيامَةِ وَ لَا يزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛ (9) «آري كسي كه به عهد خدا وفا كند و پرهيزكار باشد، پس خداوند متقيان را دوست ميدارد. و آنان كه عهد خدا و سوگند خود را به بهايي اندك بفروشند، اينان در آخرت [از بهشت] بهرهاي ندارند و خداوند در روز قيامت با آنان سخن نگويد و [با نظر رحمت] به آنان نمينگرد و پليدي گناه را از آنان پاك نگرداند و آنان [در آتش جهنّم] عذاب دردناك خواهند داشت.» در روز قيامت پس از آنكه دستور ميدهند فاسقان از صف نيكوكاران جدا شوند، خداوند متعال، خطاب به پيمان شكنان و پيروان شيطان ميفرمايد: «اي فرزندان آدم! آيا با شما عهد نبستم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست و اينكه مرا پرستش كنيد [و امر مرا اطاعت كنيد] كه اين راه مستقيم [و سعادت ابدي] است؟ مگر اين شيطان نبود كه گروههاي بسياري از شما انسانها را به گمراهي و فساد كشيد، آيا هنوز هم درك نميكنيد؟ [همه اين هشدارها را به شما داديم و نپذيرفتيد] اينك اين جهنمي است كه همواره وعدهاش را به شما [فاسقان و پيروان شيطان] مي داديم. [حال] امروز سوزش آن جهنم را بچشيد، به كيفر [فسق و فجور] و كفري كه ميورزيديد. امروز است كه بر دهان آن فاسقان و كافران مهر خاموشي مينهيم و دستهايشان با ما سخن ميگويند و پاهايشان به آنچه كرده اند، گواهي ميدهند.» (10)
زيانهاي ارتباط نامشروع روابط زنان و مردان نامحرم و مخصوصا دختران و پسران بدون رعايت ضوابط شرعي، زمينهاي براي انجام اعمال منافي عفت و زناست و چنان كه ميدانيد، ايام جواني دوره شور و احساسات جنسي و نشاط جسمي است كه با بيدار شدن قواي مختلف جسمي، توجه به مسائل عاطفي و جذابيتهاي ظاهري و فريفتگي جنس مخالف زيادتر ميشود. با آن ميل و كشش شديد جنسي كه مقتضاي طبيعت سنّ جواني است، چنين روابطي از نگاههاي آلوده و صحبتهاي هوس انگيز و... طبيعتاً خالي نخواهد بود! به هر حال، اين ارتباط هيچ جاي توجيه ندارد، جز اينكه عامل گسترش فساد اخلاقي است كه عواقب خطرناكي براي جامعه انساني به همراه دارد. براي آگاهي به چند نمونه اشاره ميكنيم:
1. از بين رفتن نسلها از امام صادق عليه السلام سؤال شد: «لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ الزِّنا قَالَ لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ وَ ذَهَابِ الْمَوَارِيثِ وَ انْقِطاعِ الْأَنْسَابِ لَا تَعْلَمُ الْمَرْأَةُ فِي الزِّنَا مَنْ أَحْبَلَهَا وَ لَا الْمَوْلُودُ يعْلَمُ مَنْ أَبُوهُ وَ لَا أَرْحَامَ مَوْصُولَةٌ وَ لَا قَرَابَةَ مَقْرُونَةٌ...؛ (11) چرا خداوند، زنا را تحريم كرده است؟ فرمود: براي اينكه اين عمل مفاسد زيادي را ايجاد ميكند، قانون ارث [و ارتباط مالي پدر و فرزند] را نابود ميسازد، ريشه نسبها را قطع ميكند، زن بدكار نميداند از نطفه چه كسي باردار شده و فرزندش هم پدر و بستگان پدري خود را نميشناسد و نميداند نزديكان قانوني او كيستند... .»
2. ايجاد بيماريهاي جنسي دانشمندان و پزشكان بزرگ جهان معتقدند كه ارتباط نامشروع با زنان و مردان آلوده، سلامت بدن را از بين ميبرد و آدمي را به امراض مقاربتي گرفتار ميسازد. به جهت اختصار، به دو نمونه اشاره ميكنيم: الف. دكتر اوستاس جسر ميگويد: «اگر مردي براي ارضاء غريزه جنسي با زنان متفرقه و آلوده به فساد ارتباط داشته باشد يا دختري از مردي كه در خيابان يا محلّ رقص با او آشنا شده فريب خورد، آن وقت آن پسر يا آن دختر با خطر حتمي روبه رو شده اند؛ دو بيماري عمده دستگاههاي تناسلي او را مورد تهديد قرار ميدهد. يكي «سوزاك» كه بيماري ناراحت كنندهاي است كه اگر معالجه نشود، ممكن است منجر به عقيم شدن گردد. و ديگري «سفليس» كه هر گاه در مراحل اوليه تشخيص داده نشود و به موقع معالجه نگردد، ممكن است شخص مبتلا را فلج و ناقص كند و يا منجر به مرگ شود.» (12) ب. دكتر گاندي ميگويد: «ارتباط نامشروع و فحشا، بنيان اخلاق و دين را خراب ميكند. همه مردم بايد دقت كنند كه چگونه نژاد بشر از «سفليس» و يا از بيماريهاي ديگر مقاربتي، به سوي نابودي ميرود. اين، بدترين مجازات تبهكاريهاي انسان است كه تا آخر عمر عذاب بكشد. هزاران پزشك با انصاف عقيده دارند كه اگر اين ارتباط و فحشا باقي بماند و شيوع يابد، اميدي به پايداري نژاد بشر نيست. دواهايي كه براي معالجه مرض «سفليسم داده ميشود، با اينكه ممكن است پس از مدتي درد را تسكين دهند، خود بيماريهاي وحشتناك به وجود ميآورند و نتيجه آن را نسلهاي بعدي ميبينند كه به خاطر گناهان پدران ناپرهيزكار خويش عمري با درد و رنج بسر ميبرند.» (13) 3. جنايت، آدم كشي و مفاسد اجتماعي حكمتِ ديگر حرمت ارتباط نامشروع، اين است كه اين امر باعث قتل و جنايت ميشود و جامعه را به فساد و تباهي ميكشاند و مصائب سنگيني را براي افراد و جامعه به بار ميآورد. چه بسيار زنان و مرداني كه از حريم عفت منحرف گشته اند و بر اثر عمل ناپسند خويش به دست ديگران كشته شده اند. حضرت امام رضاعليه السلام در اين باره ميفرمايد: «حُرِّمَ الزِّنَا لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ الْاَنْفُسِ وَ ذَهَابِ الْاَنْسَابِ وَ تَرْكِ التَّرْبِيةِ لِلْاَطْفَالِ.؛ حرمت زنا براي اين است كه باعث فساد [از قبيل] كشته شدن افراد و از بين رفتن ريشه نسبها و ترك تربت فرزندان ميگردد.» (14) در گزارشي آمده است: «ابوالفضل هفده ساله، محصل سال چهارم دبيرستان، سر مادرش را بريد. اين پسر وقتي در كلانتري پدرش را ديد، گفت:اي بي غيرت! سپس گفت: كاري كه وظيفه پدرم بود، من انجام دادم؛ چون او غيرت نداشت، او ميدانست كه مادرم با رضا سر و كار دارد، ولي به روي خود نميآورد. عصر ديروز تصميم گرفتم كه اين لكه ننگ را از دامنم پاك كنم و با همين تصميم ساعت يازده شب شام خورده، به منزل آمدم و پس از آنكه همه به خواب رفتند، سر مادرم را با چاقو بريدم.» (15) و موارد فراوان ديگر، مانند: شكسته شدن حريمها، بي حرمتي به عفت زنان، انحرافات فردي و اجتماعي زنان و مردان، آلوده شدن بسياري از دامنهاي پاك، متلاشي شدن خانوادهها، نداشتن انگيزه براي ازدواج و تشكيل خانواده، افزايش طلاق،... و بالاخره آيندهاي پوچ و در نهايت از دست دادن زندگي جاويد بهشتي كه خداوند به بندگان مؤمن وعده داده است و خلاصه تمام آنچه كه هم اكنون بسياري از جوامع انساني به خصوص جوامع غربي به آن دچارند، از عواقب شوم همين نوع روابط است و اين نقطه شروع بحرانهاي عظيم اجتماعي و فجايع انساني و جنايتهاي بسياري است كه حتي در حال حاضر به صورت سازمان يافته و متأسفانه قانوني در جهان انجام ميگيرد! بنابراين، براي جلوگيري از آثار شوم اين نوع ارتباطها، لازم است، در آغاز هر ارتباطي ميان دختران و پسران تعهدي به صورت رسمي - هر چند موقت و در زمان محدود - ايجاد شود؛ لذا كساني كه ميخواهند با هم رفاقت يا رابطهاي داشته باشند، به هر دليل و بهانهاي كه باشد، حتي اگر در آينده قصد ازدواج داشته باشند، بايد تعهدي رسمي به صورت عقد دايم يا موقت، طبق دستور شرع مقدس اسلام ميانشان وجود داشته باشد و تنها در اين حالت، ارتباط، دوستي و... آنها جايز و بدون اشكال است؛ اما در غير اين صورت، اين ارتباط با مشكل مواجه خواهد شد. كوتاه سخن اينكه تعاليم حيات بخش اسلام، راه درست و متعادل را به انسان نشان داده و به نيازهاي طبيعي انسان توجه كامل داشته و در نتيجه، براي آن راه مناسبي پيشنهاد كرده است. در آيات و روايات بسياري بر اين نكته تأكيد شده كه «زندگي مشترك زن و مرد بايد بر اساس تفاهم، محبت و عشق باشد»؛ چنان كه خداوند در قرآن توصيه ميكند كه مسلمانان محور زندگي را بر اظهار علاقه و محبت به يكديگر قرار دهند. (16) همچنين ميفرمايد: «زن و شوهر لباس يكديگرند و بايد مايه آراستگي و زيبايي و لباس عفاف يكديگر باشند.» (17) جوانان بايد توجه داشته باشند كه امروزه دستهاي پنهان دشمن در كمين آنهاست تا در فساد و انحراف و اعتياد گرفتارشان سازد و آنان را از اهداف بلندشان باز دارد. 1) نَهي رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله اَنْ تَتَكَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَيرِ زَوْجِهَا وَ غَيرِ ذي مَحْرَمٍ مِنْها اَكْثَرَ مِنْ خَمْسِ كَلِماتٍ مِمَّا لا بُدَّ لَها مِنْهُ. (من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 3، ح 4968) 2) دعائم الاسلام، نعمان بن محمّد تميمي، دارالمعارف، مصر، 1385 ق، ج 2، ص 214، ح 788. 3) مستدرك الوسائل، ج 14، ص 273، باب 83، ح 2. 4) تحف العقول، حسن بن شعبة حرّاني، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1404 ق، صص 149 و 150. 5) وسائل الشيعه، ج 20، ص 198، باب 106، ح 25418. 6) همان. 7) نحل / 91. 8) اسراء / 34. 9) آل عمران / 86 و 77. 10) يس / 60 - 65. 11) همان، ج 20، ص 337، باب 17، ح 25755. 12) سيري در فلسفه احكام، سيد فضل الله تهامي، صص 259 - 260. 13) همان، ص 259. 14) بحار الانوار، ج 76، ص 24، باب 69، ح 19؛ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 92. 15) سيري در فلسفه احكام، ص 255. 16) ر. ك: روم / 21. 17) ر. ك: بقره / 187. منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره79