بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آيت الله العظمي جعفر سبحاني صراحت و قاطعيت پيامبران در تبليغ معني قاطعيت، استبداد در رأي نيست و اين دو مطلب از دو مقوله اند. استبداد، خودرأيي و خودمحوري است و مستبد نه تنها مشاوره نمي كند، بلكه مشاوره را براي خود نقص مي پندارد؛ در حالي كه قاطعيت با مشاوره كمال هماهنگي را دارد... از ويژگيهاي رهبران الهي صراحت و قاطعيت است. اين دو خصلت در رهبران بشري كمتر ديده مي شود؛ آنان در اعلام مواضع و اهداف خود غالباً از روش پنهان كاري بهره مي گيرند و صراحت و قاطعيت در مواضع و اهداف را از موانع پيروزي خود به شمار مي آورند ولكن در روش پيامبران و رهبران بزرگ الهي، صراحت در گفتار و قاطعيت در عمل از اصول سياست آنان به شمار مي رود؛ آنان با صراحت و قاطعيت، آرمانهاي الهي و برنامه هاي سماوي خود را اعلان مي كردند و آماده شنيدن اعتراض مخالفان و برخورد خصمانه دشمنان بودند. البته در مسائل نظامي كاملاً محتاطانه برخورد كرده، اصل پنهان كاري را رعايت مي كردند؛ ولي سخن ما در طرح اهداف كلي و اعلان مواضع اصولي است كه در اين مورد، با صراحت و قاطعيت كامل، رسالت الهي خويش را ايفا مي كردند؛ مثلاً در مسئله توحيد و اينكه خدايي جز خداي جهان نيست، همگي به اتفاق كلمه و با صراحت هر چه تمام تر مي گفتند: «اُعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيرُهُ »؛ «خداوند را بپرستيد كه معبودي جز او براي شما نيست. » قرآن اين جمله را از پيامبراني مانند: نوح، هود، صالح و شعيب عليهم السلام نقل مي كند. 1 قرآن درباره برنامه كلي پيامبران چنين مي فرمايد: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ »؛ 2 «و ما براي هر امّت و اجتماعي پيامبري ارسال كرديم كه (همگي مي گفتند:) خدا را بپرستيد و از پرستش بت اجتناب ورزيد.» چه صراحت و قاطعيتي بالاتر از اينكه موسي و هارون عليهما السلام در برابر فرعون قرار گرفتند و هدف رسالت خود را چنين بيان كردند: «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَني إِسْرائيلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناكَ بِآيةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ السَّلامُ عَلي مَنِ اتَّبَعَ الْهُدي اِنَّا قَدْ اُوحِي اِلَينَا اَنَّ الْعَذَابَ عَلَي مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلّي »؛ 3 «بني اسرائيل را با ما بفرست (و از قيد و بند آزاد ساز) و آنان را شكنجه مكن! ما با معجزه اي از طرف پروردگار به سوي تو آمده ايم و درود بر پيروان هدايت! به ما وحي شده است كه عذاب الهي بر تكذيب كنندگان (آيين خدا) و روي گردانان (از برنامه هاي الهي است) .» اين آيات نشان دهنده صراحت در گفتار و اعلان مواضع و اهداف است و نشان مي دهد كه انبياء در مورد عمل و تحقق بخشيدن به اهداف و برنامه ها، كاملاً قاطع بودند؛ مثلاً آن گاه كه ابراهيم عليه السلام مصلحت مي بيند كه بتخانه عظيم بابل را به صورت تل بزرگي از چوب درآورد و به بت پرستان عملاً ثابت كند كه آنها مبدأ كاري نيستند، با قاطعيت تمام تصميم مي گيرد كه به اين كار جامه عمل بپوشاند و حتي تصميم خود را به برخي از آنان گوشزد مي كند و مي فرمايد: «وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرين »؛ 4 «به خدا سوگند! آن گاه كه از شهر بيرون رويد، در مورد بتهاي شما تصميم مي گيرم.» البته معني قاطعيت، استبداد در رأي نيست و اين دو مطلب از دو مقوله اند. استبداد، خودرأيي و خودمحوري است و مستبد نه تنها مشاوره نمي كند، بلكه مشاوره را براي خود نقص مي پندارد؛ در حالي كه قاطعيت با مشاوره كمال هماهنگي را دارد و آن اينكه هر گاه مطلب از همان لحظات نخست روشن باشد و يا پس از مشاوره با اهل فن، جوانب امر روشن گردد، در اعلان و اجراء آن ترديد به خود راه ندهد و با قاطعيت كامل وارد كار شود و موانع احتمالي را با تكيه به قدرت الهي ناديده بگيرد. قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّه »؛5 «با آنان به مشاوره بپرداز و هر موقع تصميم گرفتي، بر خدا تكيه كن!» پي نوشت: 1) اعراف / 59، 66، 73، 85. 2) نحل / 36. 3) طه / 47 - 48. 4) انبياء / 57. 5) آل عمران / 159. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 81