ضرورت تبليغ دين از رسانه هاي نوين نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ضرورت تبليغ دين از رسانه هاي نوين - نسخه متنی

حجت الله بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
حجت الله بيات
ضرورت تبليغ دين از رسانه‌هاي نوين
با توجه به موقعيت رسانه ملي در ايران، شناسايي جايگاه ويژه آن در سپهر رسانه‌اي جهان براي تبيين اهداف انقلاب و ترويج ارزشهاي اسلامي در داخل و خارج از كشور از اهميت ويژه برخوردار است...
مقدمه و اهميت موضوع
امروز وسايل ارتباط جمعي (راديو، تلويزيون و اينترنت) از مهم‌ترين لوازم زندگي ما شده اند و بدون هيچ مانع و محدوديتي مرزهاي جغرافيايي را در مي‌نوردند و از مهم‌ترين راههاي كسب آگاهي و اطلاعات و از فراگيرترين، عمومي‌ترين و توانمندترين منابع معرفتي بشر به شمار مي‌روند.
اين ابزارهاي تبليغي كه با رشد فزاينده‌اي در حال تعدد و تكثرند، برآن اند كه با تهيه و پخش برنامه‌هاي متنوع و جذاب و بهره گيري از غرائض، احساسات و حتي فطريات انساني در رقابتي شكننده، عرصه را بر فرهنگهاي رقيب، تنگ كنند و با در اختيار گرفتن افكار مخاطبان و تغيير نگرش در آنان رفتارشان رانيز كنترل نمايند.
موضوع رسانه‌هاي نوين، عملكرد و آثار آنها را هر گونه كه بررسي كنيم، بي شك موضوعي بسيار مهم است و ما بايد به عنوان متوليان دين جامعه، موضع خود را روشن و حكم تعامل با آن را تبيين كنيم؛ زيرا از دو حالت خارج نيست:
الف. اين پديده نو مي‌تواند در خدمت تبليغات ديني قرار گيرد و اسلام نيز نسبت به بهره گيري حداكثري از آن تأكيد دارد.
ب. اين تكنولوژي كه سحرگونه، افكار و رفتار مخاطبان خود را تحت تأثير قرار مي‌دهد، دستاورد دشمنان ماست كه از نظر اسلام به ضرورت مقابله با آن خواهيم رسيد.
اين مقاله، با مروري بر اقتضائات رسانه‌هاي نوين، ضرورت تعامل حداكثري با آنها و لزوم تعليم و تعلم و فنون بهره گيري از آنها را براي تبليغ دين و رسالت حوزه علميه را در بهره گيري حداكثري از ظرفيتهاي اين ابزارهاي مدرن تبليغي يادآوري مي‌كند.
رسانه‌هاي نوين
مي‌دانيم كه رسانه‌هاي مدرن، ساخته دست بشرند كه پس از انقلاب رنسانس پديدار شده و به تدريج به تكامل رسيده اند. سرمنشأ اين ابزارهاي نوين، فرهنگ غرب است و ريشه در تفكرات سكولاريستي و امانيستي دارد كه با انگيزه قرار دادن تكنولوژي به جاي خدا، اختراع شده و توسعه پيدا كرده اند. 1
از آنجا كه تكنولوژي ارتباطي به عنوان مهم‌ترين دستاورد بشري، همه ابعاد زندگي ما را تحت الشعاع خود قرار داده، بايد آن را «سلطان تكنولوژي» ها ناميد؛ زيرا تأثير آن بر فرهنگ جوامع، از همه اختراعات بيشتر، عميق‌تر و گسترده‌تر است.
شناخت ابعاد مختلف فرهنگ اين تكنولوژي، به هر عنوان، يكي از موضوعات مهم است و ضرورت دارد فلسفه، ماهيت، ظرفيتها، نظريه‌هاي مختلف ارتباطي 2 ، آثار فرهنگي، لوازم و شيوه‌هاي به كارگيري، عناصر ارتباطي، و... آن را براي پيام رساني ديني، به خوبي بشناسيم تا بتوانيم نسبت خود را با اين پديده نوين روشن نماييم و با آگاهي كامل و كمترين آسيب، از ظرفيتهاي آن در مسير تبليغ ارزشهاي اسلامي و مجاهدت در مقابل توطئه‌هاي دشمنان به بهترين وجه ممكن استفاده كنيم.
فلسفه وجودي هر رسانه‌اي، ارتباط و جذب مخاطب است. تعدد و تكثر تصاعدي وسايل ارتباط جمعي، محدوديت زمان و توان مخاطبان از طرفي و آثار مخرب انفجار اطلاعات و ترويج افكار سكولاري در سطوح مختلف، از طرف ديگر، ما را در عرصه رقابتي جدي قرار داده است كه ضمن جديت در تبليغ و گسترش ارزشهاي الهي، بايد به مجاهدت در اين جهاد فرهنگي بپردازيم و شگردهاي تبليغي دشمن را شناسايي و با آنها مقابله كنيم.
با توجه به موقعيت رسانه ملي در ايران، شناسايي جايگاه ويژه آن در سپهر رسانه‌اي جهان براي تبيين اهداف انقلاب و ترويج ارزشهاي اسلامي در داخل و خارج از كشور از اهميت ويژه برخوردار است؛ زيرا وضعيت صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در دنيا از جهات مختلف كاملاً ويژه و منحصر به فرد است.
ما بايد به عنوان متوليان نهاد ديني در كشور، تكليف خود را با اين ظرفيت ويژه كه اكنون كاملاً مي‌تواند و بايد در خدمت ترويج معارف اسلامي و مقابله با پيامهاي گمراه كننده دشمنان قرار گيرد روشن كنيم.

اسلام و تبليغ ديني
دين مبين اسلام، آييني «جهاني‌» 3و «جاودانه‌» 4است و آمده تا رابطه بين «خدا»، «انسان‌» و «جهان‌» را تبيين و تنظيم كند. چنين ديني براي تحقق ويژگيهايي كه از «خاتميت‌» آن برخاسته، ماهيتاً بايد تبليغي نيز باشد و از همه ظرفيتها براي گسترش خود بهره ببرد تا مفاهيم و پيامهاي آسماني آن به همه انسانها براي هميشه و در همه جا برسد و اتمام حجت محقق گردد. 5
رابطه تبليغ با امر به معروف و نهي از منكر مي‌تواند همگاني، همه جايي و هميشگي بودن اين فرضيه الهي را از بُعد فردي و حكومتي ثابت كند. 6
تناسب تبليغ با پيام و موقعيت زماني و مكاني آن، از مهم‌ترين موضوعاتي است كه بايد همواره مورد توجه مبلغان ديني قرار گيرد. از اين جهت است كه معجزات انبياي الهي عليهم السلام نيز با هم تفاوت داشته و مناسب موقعيت زماني و مكاني و مخاطب ايشان بوده است. 7
قرآن كريم نيز ما را مأمور مي‌كند كه در مقابل دشمنان، خود را از هر جهت توانمند كنيم. در سايه اين دستور ما بايد به آن درجه از توانمندي نايل شويم كه موجب ارهاب دشمنان شود. 8 اكنون بايد ببينيم مظهر توانمندي هر ملت و فرهنگ چيست و جبهه دشمن چه تغييراتي پيدا كرده است و در جهاد فرهنگي، ابزارها و شيوه مبارزه چيست و چگونه بايد خود را به درجه‌اي از توانمندي تبليغي برسانيم كه موجب ارهاب دشمنان فرهنگ اسلام ناب محمدي شويم؟ آيا قدرت رسانه‌ها يكي از مهم‌ترين مصاديق توانمندي دشمن در جبهه فرهنگي نيست؟ 9
سيره پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام گوياي اين حقيقت است كه آنان نيز براي ترويج اسلام و تعميم ارزشهاي الهي از تمام ابزارها، قالبها و شيوه‌هاي تبليغي در چار چوپ دستورات شرع مقدس بهره گرفته و از ارتباطات «گفتاري»، «نوشتاري‌» و حتي «ديداري‌» به خوبي استفاده كرده اند. 10)
اسلام براي توانمند كردن جامعه اسلامي در مقابل توطئه‌هاي دشمن، دستوراتي مبني بر شناخت دشمن و يادگيري شگردهاي آنان جهت خنثي سازي آثار مخرب فرهنگي داده است و تعليم و تعلم برخي از فنون را لازم مي‌داند.
اين دستور با رويكردهايي چون: كاهش آثار سوء، توليدات همانند، مقابله به مثل، خنثي سازي و مقابله با نقشه‌هاي شوم آنان صادر شده است كه آثار سوء و عملكرد سحرگونه رسانه‌هاي صوتي و تصويري، ما را ملزم به فراگيري و مجاهده علمي و فرهنگي در اين جبهه مي‌كند. 11)
تحقق حكومت ديني در ايران اسلامي نيز وظيفه ما را در تبليغ معارف قرآن و عترت عليهم السلام و ترويج داخلي و خارجي آنها دو چندان مي‌كند و حكومت اسلامي نيز كه خود برآيند نهاد ديني است، بايد اين رسالت بزرگ حكومتي را به نحو احسن انجام دهد.
جايگاه قم و حوزه علميه و رسالت آن در عصر غيبت نيز براي فراگير كردن معارف اسلامي از موضوعاتي است كه در روايات متعددي آمده و وظيفه تبليغ رسانه‌اي ما را دو چندان مي‌كند. در اين روايات، قم و اهل آن، قائم مقام حجت خدا هستند و عهده دار اتمام حجت اند و وظيفه دارند علوم و معارف الهي را به سراسر عالم برسانند تا كسي باقي نماند، مگر آنكه سخن حق به او رسيده باشد. 12)

رسانه ديني و دين رسانه‌اي
از مهم‌ترين مسائلي كه در نظريه پردازي «تبليغ دين در رسانه‌هاي نوين‌» بايد به آن توجه شود، شناخت محدوده و ظرفيتهاي دين و قلمرو دين براي تبليغ مفاهيم خود و آشنايي با ظرفيتهاي رسانه‌هاي نوين است.
بدون شك، رسانه‌هاي «مكتوب»، «صوتي‌» و «تصويري‌» كاملاً در مزيتها و معايب با هم متفاوت اند و هر كدام از آنها، ماهيت و جنس ويژه‌اي دارند و در حمل مفاهيم يكسان نيستند. همچنين، دين نسبت به چگونگي تبليغ خود نظر دارد و اجازه استفاده از هر نوع ابزار، قالب و شيوه‌اي را براي گسترش خود نمي‌دهد؛ علاوه بر آنكه درباره قلمرو تبليغ مفاهيم خود، نظر خاص دارد. 13)

تعامل نهاد دين و نهاد رسانه
قدمت بحث تعامل «دين‌» و «رسانه‌» و استفاده از راديو در دنياي مسيحيت، به سال 1920 م بر مي‌گردد كه اونجلستها به منظور رساندن پيام كليسا به درون خانه‌ها، از اين رسانه صوتي استفاده كردند. 14 از آن زمان، همواره بين كليسا و اصحاب رسانه مباحثي وجود داشته است؛ اما با ورود رسانه‌هاي تصويري و قدرت فزاينده و تأثيرات تخريبي آنها بر فرهنگ ديني، دغدغه‌ها نسبت به تعامل دين و رسانه افزايش يافت تا جايي كه كتابهاي مستقلي درباره عواقب خطرناك تأثيرات رسانه‌ها به ويژه تلويزيون نگاشته شد. 15)
در سايه اين تعامل، سه نظريه مهم ذيل مطرح شد:
گروه اول، ديدگاهي افراطي در مقابل اين تكنولوژي داشتند و آن را برايند فرهنگ الحادي و ضد ديني مي‌دانستند و معتقد بودند هر تكنولوژي فرهنگ خود را نيز به همراه دارد از اين رو، با دغدغه‌هاي ديني، برخوردي سلبي با رسانه داشتند و با استدلال كالايي شدن دين در رسانه‌ها طرح موضوعات ديني در رسانه را باعث تقدس زدايي از آن مي‌دانستند. (محتوا گرايان)
گروه دوم، بر اين اعتقاد بودند كه رسانه‌ها صرفاً ابزارند و مي‌توان بدون هيچ دغدغه‌اي هر نوع محتوايي اعم از ديني و دنيايي را در آنها مطرح كرد. (ابزار گرايان)
و گروه سوم، معتقدند اگرچه رسانه‌هاي مدرن فرهنگ خود را به همراه دارند؛ اما از چنان قدرتي برخوردار نيستند كه نتوان از آنها براي تبليغ مفاهيم آسماني بهره گرفت. بنابراين، بايد با شناخت ظرفيت رسانه‌ها براي تبليغ دين و آگاهي از قلمرو دين براي تبليغ مفاهيم مقدس، آگاهانه از توانمندي اين ابزار قدرتمند و تأثيرگذار استفاده كرد. (ظرفيت گرايان)
در كشور ايران تعامل دين و رسانه تقريباً با پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده؛ اما دغدغه‌هاي جدي درباره اين موضوع و فعاليتهاي علمي و توليد محتوا، حدود يك دهه بيشتر سابقه ندارد و چندان كاري به ويژه در حوزه علميه درباره آن صورت نگرفته است.
وقتي مفاهيم ديني در رسانه‌هاي نوين مطرح مي‌شود، ما با دو اصطلاح جديد روبه رو هستيم: «رسانه ديني‌» و «دين رسانه اي‌» و بايد بررسي شود كه اين آموزه‌ها وقتي از اين رسانه‌ها پخش مي‌شوند، چه ويژگيها و شرايطي پيدا مي‌كنند؟ بنابراين، با اصطلاحات ديگري چون: «مذهب مدرن»، «دين حقيقي و مجازي»، «شبه دين»، «دين كالايي»، «دين انتزاعي»، «دين انعطافي‌» و مباحث مربوط به هر يك از آنها، مواجه مي‌شويم كه بررسي آنها در اين مختصر نمي‌گنجد.
شاخصه‌هاي رسانه ديني از موضوعات بسيار مهمي است كه در صورت تعيين مؤلفه‌هاي مورد نظر، بسياري از مشكلات دين در تعامل با رسانه‌ها روشن خواهد شد.
اگر رسانه ديني را به يك معنا همان «مبلغ نوين ديني‌» بدانيم، راحت‌تر مي‌توانيم شاخصه‌هاي آن را متناسب با اقتضائاتي كه رسانه‌هاي ارتباط جمعي دارند، به دست آوريم و اگر هدف از دين را «هدايت‌» انسان به سوي خدا بدانيم، آنگاه مي‌توانيم بگوييم كه:
رسانه ديني، رسانه‌اي است كه: «محتوا، پيامها، ابزارها، قالبها، شيوه‌ها و... به كار گرفته شده در برنامه‌هاي آن مقبول و مشروع بوده و بايد به گونه‌اي تنظيم و به كار گرفته شوند كه تأمين كننده آن هدف غايي باشند و هرچه سبب غفلت و دوري از آن هدف نهايي باشد، به عنوان «پارازيت‌» و مانع «پيام‌» به شمار رود.»
در رسانه ديني، نقش كارگزاران و كساني كه در مراحل مختلف توليد پيام فعاليت مي‌كنند، در خروجي و تأثيرگذاري موضوعيت دارد و نبايد از نظر دور بماند.

رسالت حوزه علميه براي تبليغ دين از رسانه ملي
ما در حكومت اسلامي براي نهاد دين (حوزه علميه) سه نقش اساسي، يعني: «تحقيق»، «تبليغ‌» و «تحقق‌» دين قائل هستيم؛ علاوه بر آنكه ايجاد فضاي سالم براي پرداختن به اين نقشهاي اساسي، همچنين مجاهدات در مقابل توطئه‌هاي دشمن و مقابله با پيامهاي گمراه كننده رسانه‌هاي رقيب و استنباط و بيان احكام آنها را نيز از وظايف مهم حوزه علميه مي‌دانيم.
نسبت به ايجاد رسانه ديني و حركت به سوي آن و تعامل حوزه علميه و رسانه ملي، فرضيه‌هاي متفاوتي وجود دارد كه مي‌توان آنها را به سه فرضيه كلي تقسيم كرد:
فرضيه اول
به دليل شرايط حاكم بر رسانه ملي و لغزندگي مقوله هنر و رسانه‌هاي نوين، ما خود را از آنها كنار بكشيم و از باب احتياط به همان تبليغ سنتي و قدر متيقّنها اكتفا كنيم.
فرضيه دوم
با توجه به وضعيت فعلي رسانه ملي، به اين سطح از تعامل قانع باشيم و در حدي كه ضرورت دارد، همكاري كنيم و صرفاً به صورت دستوري و طرح دغدغه‌ها، رسانه ملي را در جهت رعايت موازين شرعي راهنمايي و در نهايت، ملزم كنيم.
فرضيه سوم
با توجه به مباني نظري رسانه‌اي و ديني مورد نظر، به سوي ايجاد رسانه‌هاي ديني متعدد و متكثر حركت كنيم و از ظرفيت ويژه اين ابزارها در جهت گسترش ارزشهاي الهي و زمينه سازي ظهور بهره برداري نماييم و بر كليه مراحل توليد و پخش آن نظارت و كليه فرايندهاي آن را هدايت كنيم.
به نظر مي‌رسد فرضيه سوم با ادله عقلي و نقلي قابل اثبات است كه البته اثبات آن پژوهشي جداگانه و مفصل را مي‌طلبد.
پي نوشت:
1) تكنوپولي (تسليم فرهنگ به تكنولوژي) ، نيل پستمن، ترجمه دكتر صادق طباطبايي، ص 121.
2) كتابهاي متعددي در اين زمينه نگاشته شده است، از جمله: نظريه‌هاي ارتباطات، ورنر سورين و جيمز تانكار، ترجمه دكتر علي رضا دهقان.
3) انعام / 19؛ نساء / 1.
4) احزاب / 40.
5) نساء 165؛ اسرا / 15.
6) حج / 41.
7) ر. ك: روايتي كه ابن سكيت از امام هادي عليه السلام درباره علت تفاوت معجزات انبياعليهم السلام مي‌پرسد. (اصول كافي، ج 1، ص 18.)
8) انفعال / 60.
9) امروز جنگ جنگ رسانه هاست.‌» (مقام معظم رهبري)
10) ر. ك: خطبه‌هاي پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السلام و نامه‌هاي حضرت كه تحت عنوان مكاتيب الرسول جمع آوري شده است.
11) بقره / 102.
12) منتخب الاثر، ص 443؛ بحار الانوار، ج 57، ص 213، ح 23؛ سفينة البحار، ج 2، ص 445.
13)13) مثلاً مفاهيم غيبي، آيا قابليت تصويري دارند و اگر دارند، با توجه به اينكه ايمان اصولاً به امور غيبي تعلق مي‌گيرد، آيا ما مجاز به نماياندن آنها به وسيله تصوير هستيم و آيا به تصوير كشيدن اين مفاهيم باعث تنزل و قداست زدايي از آنها نمي‌شود؟
14) فصل نامه سنجش و پژوهش، ش 35، ص 185.
15) كتابهايي همچون: تكنوپولي، نيل پستمن؛ جوانان مسلمان و دنياي متجدد، سيد حسين نصر؛ اتوپي و عصر تجدد، رضا داوري اردكاني؛ پرسش از تكنولوژي، هايدگر؛ آينه جيبي، مك لوهان؛ آينه جادو، شهيد آويني.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره92.
/ 1