مبلغان و آفات فرهنگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبلغان و آفات فرهنگی - نسخه متنی

محمود مهدی پور

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
محمود مهدي پور
مبلغان وآفات فرهنگي
آنچه ايمان و آگاهي، دانش و بينش، و عواطف و احساسات اصيل انساني را تهديد مي كند، در شمار آفات فرهنگي به حساب مي آيد. واژه هاي غفلت، جهل، لغو، نسيان، غرور، حيرت، ظلمت و ضلال در قرآن و سنت، بخشي از آفات فرهنگي را تداعي مي كند. در برابر، واژه هاي علم، ذكر، موعظه، عبرت، يقظه، معرفت، محاسبه، يقين، نور و هدايت، پادزهر هر يك از آفات و آسيبهاي فرهنگي است.
شناخت و شمارش همه آفات و ابعاد و آثار و موانع هدايت و آگاهي و بيداري چيزي نيست كه در يك كتاب و مقاله بگنجد.
انواع غفلت
هر كدام از آفات فرهنگي خود انواع، عوامل، علائم و راهكارهاي خاصي براي درمان و پيش گيري دارد. در اين نوشتار، از هجوم فرهنگي و خيانت فرهنگي وابستگان بيگانه مي گذريم و تنها و تنها به «غفلت فرهنگي » و ابعاد گوناگون مسئله اشاره مي كنيم كه عبارت اند از:
- غلفت از خدا؛
- غفلت از معاد؛
- غفلت از هدف؛
- غفلت از وظيفه؛
- غفلت از دشمن؛
- غفلت از دوستان و مشكلات آنان؛
- غفلت از نعمتهاي مادي و معنوي خداوند؛
- غفلت از جايگاه خويش در نظام آفرينش؛
- غفلت از زندگي اوليا و انبياي الهي؛
- و سرانجام، غفلت از آيات الهي. هر يك از غفلتهاي فوق، نوعي بيماري فرهنگي است. آيات قرآن و احاديث معصومين عليهم السلام مكرر نسبت به ابعاد گوناگون مسئله غفلت هشدار داده و راهكارهاي هوشياري، بيداري، آگاهي، دانايي، نورآفريني و روشنگري را تبيين كرده اند. مرزبانان فرهنگ اسلامي بايد به شناسايي عوامل و علائم و راههاي درمان هر يك از اين بيماريها بپردازند و زنگ بيداري امت را، هر روز به صدا در آورند.
در تفكر قرآني، آفات فرهنگي، در كفر، شرك، نفاق و عصيان خلاصه نمي شود. گرچه بزرگ ترين خطرهاي فرهنگي همين كج انديشيها و كجرويهاست، ولي تفصيل اين آفات فرصتي بيشتر مي خواهد و آثار و نمادهاي آن گسترده تر از آن است كه در يك مقاله يا يك كتاب امكان تفسير و تبيين داشته باشد.
غفلت گاهي انسان را تا مرزهاي كفر و شرك پيش مي برد و برخي درجات غفلت، انسان را از حيثيت انساني ساقط مي كند و انسان را در حد حيوانات يا پائين تر از حيوانات مسخ مي سازد؛ در سوره اعراف، آيه 179 مي خوانيم:
«اولئك كالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون »
در روايات اسلامي، برخي درجات پايين غفلت هم خطرناك شناخته شده است؛ چنانكه اميرالمؤمنين، علي عليه السلام فرمود:
«كفي بالرجل غفلة ان يضيع عمره فيما لاينجيه؛ (1) در غفلت انسان همين بس كه عمرش را در آنچه به نجات او ارتباط ندارد، تباه سازد.»
همان بزرگوار در حديث ديگري مي فرمايد:
«كفي بالمرء غفلة ان يصرف همته فيمالا يعنيه؛ (2) در غفلت انسان همين بس كه همت خويش را در آنچه بي فايده است صرف كند.»
حوزه علوم ديني، نهادي براي مرزباني از فرهنگ انبياي الهي است و غفلت حوزويان خطر مهاجمان را چند برابر، مي سازد. حوزه ها و مبلغان، تنها رسالت پاسداري از خويش و خانواده خويش را بر عهده ندارند، بلكه بايد جامعه را از نفوذ فرهنگ بيگانه و بيماري غفلت و غرور و هر گونه آسيب فرهنگي مصون دارند.
آنها هاديان امت اند، و امت از ديدگاههاي گوناگون به نور آفريني و روشنگري و بيداري نيازمند است.
ابعاد هدايتگري
مبلغان به طور خاص و عالمان دين به طور عام مسئوليت بزرگ ارشاد و «هدايت امت » را در ابعاد گوناگون بردوش مي كشند.
- هدايت جامعه در بعد تفكر و جهان بيني؛
- هدايت مردم در ابعاد سياسي و مديريت اجتماعي و معرفي حقوق و وظائف اساسي و روابط متقابل دولتها و ملتها؛
- هدايت توده ها از ديدگاه كنشهاي اخلاقي، انساني و آداب معاشرت اجتماعي؛
- راهنمايي مردم در بعد عبادي و خود سازي و تكامل عرفاني؛
- هدايت مردم در زمينه شناخت حلال و حرام شرعي؛
- هدايت ملت و دولت در فعاليتهاي آموزشي و تربيتي؛
- راهنمايي مردم در قلمرو نيازهاي بهداشتي و درماني؛
- هدايت جامعه در زمينه دشمن شناسي و چگونگي رفتار با دشمنان داخلي و خارجي؛
- هدايت امت در روشهاي تامين نيازهاي اقتصادي و شيوه هاي توليد و توزيع و مصرف؛
- هدايت كشور و امت در زمينه راهكارهاي پاسداري از حقوق اجتماعي، با حفظ استقلال و آزادي.
رهبري امت در تامين تمام نيازهاي اجتماعي و فردي، همه و همه زير مجموعه وظيفه بزرگ هدايت و رهبري امت است.
مرزبانان فرهنگ انبياء بايد به تمام نقاط مرزي توجه داشته باشند و نقطه هاي كور و مناطق خطرناك و ضربه پذير را به خوبي بشناسند و از نزديك شدن عوامل شيطان و نفوذ آنان به مغز و قلب فرزندان اسلام و مرزهاي كشور و ميهن اسلامي جلوگيري كنند.
شناخت خلاهاي فرهنگي، نيازهاي فكري، سموم فرهنگي، جاذبه هاي فرهنگي، هجوم و مهاجمان فرهنگي، ابزارها و لوازم و كالاهاي فرهنگي روز، از شرائط موفقيت مبلغان در رسالت مرزباني از فرهنگ اسلامي است.
شناخت رسانه ها، نرم افزارها، پايگاههاي فرهنگي دوست و دشمن و آگاهي از جهت گيري نهادهاي فرهنگي داخل و خارج، پيش نياز لازم براي ايفاي نقش تبليغ دين در دنياي كنوني است.
ضرورت محاسبه و برنامه ريزي
فرصت اربعين حسيني عليه السلام، سال نو شمسي (1383) و اوقات فراغت نوروزي هر كدام زمينه اي براي تغذيه فرهنگي امت اسلامي است. از يك سو، بايد به كارنامه خويش نگاهي دوباره داشته باشيم و نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسيم و از سوي ديگر، بايد آفاق آينده را ملاحظه كرده، چشم انداز فراروي را مورد توجه قرار دهيم و به نياز سنجي و برنامه ريزي بپردازيم. در نيازهاي امروز، نياز سنجي و برنامه ريزيهاي فردي گرچه محترم و ارزشمند است و در نزد پروردگار هيچ اقدام و نيت مثبتي گم نمي شود، ولي مرزباني از فرهنگ اسلامي در طوفان رسانه ها و هجوم امواج انديشه هاي الحادي و انحرافي، كاري فردي و سليقه اي نيست كه رزمنده اي را بدون تجهيزات و تداركات و ارتباطات لازم به خط مقدم بفرستيم و با خيال راحت در خانه امن بنشينيم.
مبلغان براي موفقيت در وظيفه مقدس و انبيايي خويش به هماهنگي و برنامه ريزي در سه سطح نياز دارند:
1. برنامه ريزي كلان مسئولان نظام اسلامي؛
2. برنامه ريزي نهادهاي فرهنگي و تبليغي؛
3. برنامه ريزي هر كدام از عالمان دين و مبلغان گرامي در قلمرو فعاليتهاي شخصي.
رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي با ترسيم چشم انداز بيست ساله كشور سياستهاي كلي را ترسيم و ابلاغ فرمودند و اگر مجلس شوراي اسلامي و دولت محترم و سازمان مديريت و برنامه ريزي هم در ترسيم و تصويب برنامه پنج ساله سوم با هماهنگي حوزه هاي علميه و نهادهاي تبليغي و در چارچوب سياستهاي كلان رهبري اقدام كنند، آينده بهتري را براي استقلال فرهنگي و سلامت عقيدتي و اخلاقي و گسترش و تداوم فكر و فرهنگ اسلامي، مي توان اميد داشت.
برنامه ريزي بر اساس رهنمودهاي رهبري ايجاب مي كند، هر كدام از نهادهاي كشور، گامهايي را كه قرار است هر سال به سوي هدف بردارند، مشخص كنند و متناسب با آن بودجه بگيرند. ديوان محاسبات، كارهاي انجام شده را بايد بررسي كند. محاسبه ارقام و اسناد كاغذ پاره ها مشكلي را حل نمي كند. سازمان مديريت و برنامه ريزي در تخصيص اعتبارات به گونه اي عمل كند كه در نيمه اول هر سال امكان برنامه ريزي باشد و در نيمه دوم بودجه ها عودت داده نشود و سرمايه بيت المال با سند سازي و فاكتورنويسي حيف و ميل نگردد.
اگر برنامه ريزي و همكاري نزديك دولت و ملت سامان پذيرد، حوزه مي تواند يك سال را سال اتحاد و هماهنگي مساجد سراسر كشور معرفي كند و گامهاي لازم براي شناسايي، تقويت، رسيدگي، آموزش دست اندركاران و سازماندهي مساجد كشور بردارد. كدام تشكل غير دولتي سالم تر، مخلص تر، آماده تر و فداكارتر از مساجد سراسر كشور است؟ وقتي براي راه اندازي احزاب و گروههاي سياسي و تشكلهاي مردمي و سرگرميهاي ورزشي مبالغ ميلياردي و بي دريغ بيت المال صرف مي شود، چرا از ترميم، تاسيس، مديريت، و تجهيز و استفاده بهينه از فضاي معنوي و فرهنگي مساجد غفلت كرده ايم و فقط در هنگام سيل و زلزله و انتخابات رو به مساجد مي آوريم؟
آيا سلامت فكري و فرهنگي نسل جوان به اندازه سلامت جسمي آنان اهميت ندارد؟ چرا يك دهم آنچه براي ورزشگاهها و تيمهاي ورزشي و ورزشكاران محترم هزينه مي شود، براي مساجد و مسجديان هزينه نمي گردد؟ سياست پر كردن ورزشگاهها و خالي كردن مساجد سياستي نيست كه به مصلحت كشور و با سيره و سخن معصومين عليهم السلام هماهنگ باشد.
شايسته است در پايان سال جاري و آغاز سالي نو، ما مبلغان و نهادهاي فرهنگي و تبليغي هم صرف نظر از گزارش كاري كه براي انجام وظيفه اداري و جذب بودجه جديد ارائه مي دهيم، بين خود و خدا به نقد و بررسي عملكرد خويش بپردازيم و در سال «نهضت خدمت رساني » دستاوردها و هزينه هاي خود و نيروهاي تحت مديريت خويش را مقايسه كنيم. و با خود بينديشيم كه اين امكانات و تجهيزات، چنانچه در اختيار ديگران بود، باز همين اندازه استفاده مي كردند؟
اگر براي اسلام و مسلمين هزينه اي اندك و كارآيي فراوان داشته ايم، خداي را سپاس گذار باشيم و اگر عمر و نيرو و اعتبار و امكانات مسلمين را اتلاف و اسراف كرده ايم، به سوي او باز گرديم و توبه كنيم.
اگر مسئولان نظام و مسئولين نهادهاي تبليغي و مبلغان دين هماهنگ و يك دل در ابعاد مختلف تبليغ دين به برنامه ريزي روي آورده و همت خويش را براي تحقق آن مصروف دارند، قطعا نتايج فعاليتهاي تبليغي بيش از پيش خواهد بود.
«يا مقلب القلوب و الابصار، يا مدبر الليل و النهار، يا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الي احسن الحال »
1)ميزان الحكمه، ج 3، ص 2287، ح 15212.
2) همان، ح 15213.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره52
/ 1