نقد ديدگاه هاي يك روشنفكر در مورد ماهيت مهدويت از نظر تشيع نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد ديدگاه هاي يك روشنفكر در مورد ماهيت مهدويت از نظر تشيع - نسخه متنی

علی اکبر مؤمنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
علي اکبر مؤمني
نقد ديدگاههاي يك روشنفكر در مورد ماهيت مهدويت از نظر تشيع
مبانى و معارف انسان ساز اسلام، هيچ گونه ضعف و سستى و رها كردن اصلاح را به اميد آينده بر نمى تابد و به تعطيل ماندن احكام سياسى و اجتماعى دين رضايت نمى دهد.
مقدمه
چندى پيش دكتر سروش طى يك سخنرانى كه با عنوان «رابطه مردم سالارى و تشيع‌» در دانشگاه سوربُن پاريس ايراد كرد، مفاهيمى چون امامت و ولايت، و مهدويت و تشيع را مورد حمله قرار داد. گرچه ممكن است برخى طرح اين مباحث را نوظهور بدانند و گمان كنند براى اولين بار مطرح مى شود، اما با بررسى شبهات مطرح شده، روشن مى شود كه آنچه در اين سخنرانى بيان شده، تكرار ادعاهاى اهل سنت، مخالفان شيعه و افرادى مانند كسروى و نويسنده كتاب اسرار هزارساله است كه توسط ايشان بازسازى شده است.
نوشتار حاضر، در نظر دارد با رعايت اختصار به نقد بخشهاى محورى سخنان آقاى سروش بپردازد. متن سخنرانى ايشان در نشريات و پايگاه هاى اطلاع رسانى فراوانى منعكس شده است، ولى مطالبى كه در اين مقاله از وى نقل مى شود، مستند به سايت شخصى ايشان (1) مى باشد.
ماهيت مهدويت از نظر تشيع
در بخشى از سخنان آقاى سروش مهدويت و انتظار مورد تشكيك واقع شده است. وى اعتقاد به مهدويت را از اختصاصات شيعه و عامل تفاوت ميان شيعه و اهل سنت ارزيابى مى كند و مى گويد:
«تفاوت ديگر، مفهوم مهدويت است كه دنباله همان امامت و ولايت است. شيعيان اعتقاد دارند يكى از امامانشان همچنان زنده است و به نحوى در كارها حضور دارد.... در هر حال، نزد شيعه دوران طلايى تمدن اسلامى وقتى خواهد بود كه آن امام غائب ظهور بكند... نزد شيعيان هر حكومتى حتى همين جمهورى اسلامى كه خودش را حق مى داند و آب و جارو كننده آن حكومت جهانى است، مقدمه اى است براى آن ظهور نهايى و جنبه موقت دارد و بيش از آنكه رعايت مصلحت عامه را بكند، زمينه ساز آن وعده نهايى است... حكومتها دو نوع بيشتر نمى توانند باشند، يا حكومتى هستند كه مال مردم هستند و مصالح كنونى مردم را تأمين مى كنند يا حكومتهايى كه نهايتاً براى تحقق يك موعودى در آخرالزمان عمل مى كنند و رسالت اصلى شان را آن مى دانند.»
به رغم روشنى معناى كلمه انتظار، يعنى چشم داشت هميشگى به اينكه وعده الهى روى دهد و روزى فرا رسد كه بشر در سايه عدالت كامل با رهبرى حضرت مهدى عليه السلام زندگى كند، (2) برداشتهاى متفاوتى از انتظار ارائه مى شود.
برخى (3) با تصور نادرست از مفهوم انتظار، چنين نتيجه گرفته اند كه وظيفه شيعيان در عصر غيبت امام زمان عليه السلام ضعف و سستى در امور، رها كردن همه چيز به اميد آينده و واگذارى اصلاح امور به عهده امام زمان عليه السلام است؛ در حالى كه با ژرف نگرى در مفهوم انتظار مى توان به جاى برداشت ويرانگر كه بازدارنده و فلج كننده است و نوعى اباحى گرى محسوب مى شود، به مفهومى سازنده دست يافت و انتظار را سازنده و تحرك بخش، تعهدآور و عبادت دانست. (4)
بنيان گذار جمهورى اسلامى از نظر تئورى و عملى مفهوم صحيح انتظار را به تصوير كشيدند و به برداشت ناصحيح پاسخ گفتند:
«از غيبت صغرى تاكنون هزار و چندسال مى گذرد و ممكن است صدها سال ديگر [بگذرد] و مصلحت اقتضاء نكند كه حضرت تشريف بياورد. در طول اين مدت [آيا] احكام اسلامى بايد زمين بماند و اجرا نشود و هر كس هر كارى خواست بكند؟
آيا قوانينى كه پيامبر اسلام، در راه بيان و تبليغ و نشر و اجراى آن 23 سال زحمت طاقت فرسا كشيد، فقط براى مدت محدودى بود؟ آيا خداوند اجراى احكامش را محدود كرد به دويست سال؟
و آيا پس از غيبت صغرى، اسلام ديگر همه چيزش را رها كرده است؟(5)
مبانى و معارف انسان ساز اسلام، هيچ گونه ضعف و سستى و رها كردن اصلاح را به اميد آينده بر نمى تابد و به تعطيل ماندن احكام سياسى و اجتماعى دين رضايت نمى دهد. بنابراين، برداشت انزوايى از انتظار كه به رهبانيت منجر خواهد شد، در اسلام مردود است و تنها انتظار سازنده، تحرك آفرين و تعهدآور مورد تأييد است.
نتيجه آنكه تقسيم حكومتها به دو حكومت مستند به مردم كه مصالح كنونى مردم را تأمين مى كند و حكومتى كه بيش از آنكه مصلحت عامه را رعايت كند، زمينه ساز وعده نهايى است، امرى كاملاً نادرست است؛ زيرا رعايت مصالح مردم با انتظار به مفهومى كه بيان شد و زمينه سازى براى تحقق وعده الهى منافاتى ندارد و زمينه سازى يك حكومت براى تحقق وعده الهى به معناى مردمى نبودن حكومت نيست.
نظام مردمى و مقدس جمهورى اسلامى افتخار دارد ضمن توجه به مصالح مردم و تلاش براى اصلاح امور جامعه، براى ظهور منجى عالم بشريت زمينه سازى كند.
پي نوشت:
1).www.drsoroush.com
2) تاريخ الغيبة الكبرى، سيدمحمد صدر، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، الكتاب الثانى، ص 236.
3) ابن تيميه در منهاج السنة، ج 1، ص 10 و 20؛ ابن خلدون در مقدمه، ص 199، به نقل از فصلنامه انتظار، ش 11، ص 294.
4) ر. ك: قيام و انقلاب اسلامى، مرتضى مطهرى، تهران، صدرا، ص 62.
5) ولايت فقيه، امام خمينى رحمه الله، قم، مؤسسه نشر آثار حضرت امام، ص 19، به نقل از فصلنامه انتظار، ص 306.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره76.
/ 1