نکاتستان احکام (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نکاتستان احکام (2) - نسخه متنی

عبدالرحیم موگهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
نکاتستان احکام (2)
براي نمازگزار مستحب است هنگام گفتن تكبيرة الاحرام دستهاي خويش را تا مقابل صورت و يا تا مقابل گوشها بالا ببرد به طوري كه با آغاز بالا بردن دستها، گفتنِ «اَللّهُ اَكْبَرْ» را نيز آغاز كند و با پايان بالا بردن دستها كه دستهايش مقابل صورت يا گوشها مي‌رسد، گفتن «اَللَّهُ اَكْبَرْ» را نيز به پايان رساند
عبد الرحيم موگهي
قسمت پيشين
نكته اول
«مَهر السُّنَة» طبق نرخ امروز چه مقدار است؟
برخي از مراجع معظم تقليد مانند حضرت آيت اللّه مكارم شيرازي در اين باره فرموده اند:
«مقدار مهر السنة 500 درهم نقره است و هر درهم در حدود 5/2 گرم است. بنابراين، پانصد درهم نقره در حدود 1250 گرم نقره مي‌شود. در اين تاريخ و با پرسش از نقره فروشان هر گرم نقره با توجه به جنسهاي متفاوت آن، بين 400 تومان تا 1500 تومان متفاوت است.‌»
شايان گفتن است اين مراجع نكته ديگري را نيز در اين باره بيان فرموده اند و آن عبارت از اين است كه اگر زن و شوهر مي‌دانسته اند كه مهر السنة برابر با 500 درهم نقره است، بايد معادل آن را با پول رايج حساب كرد و در صورت مطالبه، آن را پرداخت؛ ولي چنانچه هر دو يا يكي از آنان از مقدار مهر السنة آگاهي نداشته اند، احتياط اين است كه در مورد مقدار مهر با يكديگر مصالحه كنند. (1)

نكته دوم
گاهي برخي از افراد به ويژه جوانان و نوجوانان با تير و كمان گنجشكي را مي‌زنند و پس از افتادن روي زمين، با دست، سر آن را مي‌كنند و سپس گوشت آن را مي‌خورند. اين گونه افراد بايد توجه داشته باشند كه طبق فتواي مراجع تقليد خوردن گوشت چنين گنجشكهايي حرام است؛ زيرا در ذبح و سربريدن گنجشك بايد از فلز تيزي مانند چاقو استفاده كنند تا خوردن گوشت آنها با رعايت شرايط ديگر حلال شود. (2)

نكته سوم
همان گونه كه ديده ايد بسياري از نمازگزاران، پس از پايان نماز خود، با يكديگر دست مي‌دهند و مُصافحه مي‌كنند. آيا اين كار، از نظر شرعي، مستحب و داراي ثواب است؟
حضرت آيت اللّه تبريزي در اين باره فتوا داده است:
«روايت خاصي براي انجام دادن اين كار از سوي شارع مقدس وارد نشده است؛ ولي رواياتي به طور مطلق از سوي شارع مقدس وارد شده كه دست دادن و مصافحه كردن با شخص مؤمن، پس از قطع ارتباط با او، مستحب است. و چون ارتباط ميان دو يا چند نمازگزار مؤمن با خواندن نماز قطع مي‌گردد، (3) استحبابِ آن روايات مطلق، موردِ خاصِ مصافحه پس از پايان نماز را نيز شامل مي‌شود.‌» (4)

نكته چهارم
يكي از شرايط صحت وضو در رساله‌هاي توضيح المسائل بدين مضمون آمده است:
«در وضو بايد شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر شخص ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به وي كمك كند، وضويش باطل است.‌» (5)
برخي با خواندن اين مسئله گمان كرده اند كه اگر در حال اختيار، شخص ديگري به وسيله ظرف، پارچ، و مانند آن، داخل مشت وضو گيرنده آب بريزد، وضوي او باطل مي‌شود! در صورتي كه چنين كمكهايي وضو را باطل نمي‌كند، بلكه اين كار براي وضو گيرنده فقط مكروه است؛ زيرا عمل شُستن يا مسح را خودِ وضو گيرنده انجام مي‌دهد، نه آن شخص.
البته اگر شخصِ كمك كننده به تنهايي و در حال غير اضطرار و مثلاً به وسيله دستهاي خودش عمل شستن يا مسح را براي وضو گيرنده انجام و در حقيقت او را وضو دهد، و يا مثلاً دست وضو گيرنده را در دست خودش بگيرد و با همكاري و مشاركت او عمل شستن يا مسح را براي وضو گيرنده انجام دهد، و در حقيقت در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به وي كمك كند، در اين حالت است كه وضو باطل مي‌شود. (6)

نكته پنجم
گاهي گفته مي‌شود:
«چنان چه دختران و زنان در برابر پسران و مردان نامحرم و در مكانهايي مانند ايستگاه‌هاي قطار و يا بين راه وضو بگيرند، وضوي آنان باطل مي‌شود!»
حال آنكه در چنين مواردي وضوي بانوان باطل نيست و صحيح است؛ زيرا اگر بانوان در برابر مردان نامحرم به طوري وضو بگيرند كه حجاب شرعي خود را رعايت نكنند، و مثلاً قسمتهاي مچ دست به بالا يا موها و يا روي پاي آنان هنگام شستن و مسح كردن در برابر ديد نامحرم باشد، در اين صورت فقط به جهت رعايت نكردن حجاب شرعي مرتكب كار حرامي شده اند، ولي وضويشان صحيح است. (7)

نكته ششم
بعضي از مراجع بزرگوار تقليد مانند حضرت امام خميني رحمه الله چگونگي مسح سر را، حتي در حال اختيار و نه اضطرار، به 10 صورت جايز مي‌دانند: 1. با دست راست؛ 2. با دست چپ؛ 3. از بالا به پايين؛ 4. از پايين به بالا؛ 5. با داخل و كف دست؛ 6. با بيرون و پشت دست؛ 7. با ساعد و فاصله ميان مچ دست تا آرنج؛ 8. به صورت طولي و عمودي؛ 9. به صورت عرضي و افقي؛ 10. به صورت زيگزاگي. (8)

نكته هفتم
برخي گمان كرده اند كه اگر هنگام مسح سر، دست وضو گيرنده با رطوبت و تري پيشاني او تماس پيدا كند، وضوي وي باطل مي‌شود، در حالي كه اين مسئله دو صورت دارد:
1. اگر مسح پا نيز با همان قسمت از دست كه با آب پيشاني تماس پيدا كرده انجام شود، در اين صورت وضو باطل مي‌گردد.
2. چنانچه مسح پا با قسمت ديگري از دست كه با آب پيشاني تماس پيدا نكرده انجام شود، در اين صورت وضو صحيح است. مثلاً انگشتان دست هنگام مسح سر، با رطوبت پيشاني تماس پيدا نكرده باشد و مسح پا نيز با رطوبت باقي مانده در انگشتان دست نه كف دست انجام گيرد. (9)

براي نمازگزار مستحب است هنگام گفتن تكبيرة الاحرام دستهاي خويش را تا مقابل صورت و يا تا مقابل گوشها بالا ببرد به طوري كه با آغاز بالا بردن دستها، گفتنِ «اَللّهُ اَكْبَرْ» را نيز آغاز كند و با پايان بالا بردن دستها كه دستهايش مقابل صورت يا گوشها مي‌رسد، گفتن «اَللَّهُ اَكْبَرْ» را نيز به پايان رساند

نكته هشتم
بسياري از مراجع معظّم تقليد مانند حضرت امام خميني رحمه الله خواندن دعا به زبان غير عربي را مانند فارسي، تركي و انگليسي و خواندن اشعاري را كه داراي مضمون دعا و مناجات است، در نماز جايز مي‌دانند.
بنابراين، هر نمازگزاري طبق فتوا و نظر چنين مراجعي و نه همه آنان مي‌تواند مثلاً در قنوت نماز چنين دعاهايي را بخواند: (10)
اِلهي عَبْدُكَ العاصي أتاكا // مُقِرّا بِالذُّنُوبِ وَ قَد دَعاكا (11)
الهي سينه‌اي ده آتش افروز // در آن سينه دلي وان دل همه سوز

نكته نهم
مي دانيم كه اگر بخواهيم به ثواب كامل كارهاي مستحب دست يابيم، بايد آنها را به همان گونه‌اي كه شارع مقدس از طريق مرجع تقليدمان دستور داده است، انجام دهيم. يكي از اين كارهاي مستحب، بالا بردن دستها هنگام گفتن تكبيرة الاحرام و تكبيرهاي بين نماز است. برخي از مراجع بزرگوار تقليد مانند حضرت امام خميني رحمه الله چگونگي اين كار را بدين صورت بيان فرموده اند:
«براي نمازگزار مستحب است هنگام گفتن تكبيرة الاحرام دستهاي خويش را تا مقابل صورت و يا تا مقابل گوشها بالا ببرد به طوري كه با آغاز بالا بردن دستها، گفتنِ «اَللّهُ اَكْبَرْ» را نيز آغاز كند و با پايان بالا بردن دستها كه دستهايش مقابل صورت يا گوشها مي‌رسد، گفتن «اَللَّهُ اَكْبَرْ» را نيز به پايان رساند؛ (12) و بهتر است كه دستها از برابر گوشها عقب‌تر نرود و انگشتان دستها به هم چسبيده و كف دستها رو به قبله باشد.‌» (13)

نكته دهم
در رساله‌هاي توضيح المسائل آمده است:
«نمازگزار در سجده بايد سر دو انگشت بزرگ پاهايش را به زمين بگذارد، و اگر انگشتهاي ديگر پاهايش را به زمين بگذارد، نمازش باطل است.‌» (14)
برخي با خواندن اين مسئله گمان كرده اند كه اگر نمازگزار به همراه سرِ دو انگشت بزرگ پاهايش، انگشتهاي ديگر پاهايش را نيز به زمين بگذارد، نمازش باطل است.
در حالي كه منظور از اين مسئله آن است كه اگر نمازگزار در سجده، سر دو انگشت بزرگ پاهايش را اصلاً به زمين نگذارد و به جاي آنها انگشتهاي ديگر پاهايش را بگذارد، در اين صورت است كه نمازش باطل مي‌شود، و روشن است كه معمولاً چنين حالتي براي نمازگزاران كمتر پيش مي‌آيد. (15)

نكته يازدهم
برخي از نمازگزاران و به ويژه بانوان، براي بهره مندي از ثواب بيشتر و پس از پايان قنوت نماز، دستهاي خود را به سر و صورت و سينه مي‌كِشند.
برخي از مراجع معظّم تقليد، اين كار را در همه نمازها چه واجب و چه مستحب و برخي ديگر فقط در نمازهاي واجب، نه تنها مستحب نمي‌دانند، بلكه مكروه و ترك آن را داراي ثواب و پاداش مي‌دانند. (16)
هم چنين بر گرداندن انگشتر و نگاه كردن به نگين آن در قنوت نماز، كه بيشتر به وسيله مردان نمازگزار انجام مي‌شود، طبق نظر برخي از مراجع بزرگوار تقليد مانند حضرت امام خميني رحمه الله مستحب نيست. (17)

نكته دوازدهم
برخي از مراجع معظّم تقليد چنين فتوا داده اند:
«بدن نمازگزار حتي هنگام گفتن ذكرهاي مستحب نماز غير از «بِحَولِ اللَّهِ...‌» بايد آرام و بي حركت باشد، به گونه‌اي كه اگر نمازگزار در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلاً هنگام رفتن به ركوع يا سجده، تكبيرهاي مستحب را به قصد ذكر مخصوصي كه در نماز وارد شده است و دستور آن را داده اند بگويد، بايد نمازش را دوباره بخواند. اما چنانچه به اين قصد كه ذكر و ياد خدا در هر جاي نماز خوب و پسنديده است، بخواهد ذكري مستحب مانند تكبير را بگويد، نمازش صحيح است، هر چند بدنش در حال حركت باشد.‌» (18)

نكته سيزدهم
هنگامي كه از مردم پرسيده مي‌شود: اگر بچه‌اي مُهر نماز را از جلوي نمازگزار بردارد و برود، يا كسي مُهر نماز را با پايش از جلوي نمازگزار به فاصله دوري پرت كند، وظيفه نمازگزار چيست؟ گاه پاسخ مي‌دهند: بايد بر پشت دست يا بر ناخنهايش ـ به ويژه ناخن شَست سجده كند و نماز بخواند. در حالي كه بسياري از مراجع بزرگوار تقليد مانند حضرت امام خميني رحمه الله مي‌فرمايند كه نمازگزار بايد به ترتيب ذيل عمل كند:
اول. اگر چيزي كه سجده بر آن صحيح است داشته باشد، مثلاً تكه كاغذي در جيب خود دارد، بايد بر آن سجده كند.
دوم. چنانچه چيزي كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد و وقت نماز نيز تنگ نباشد، بايد نماز را بشكند و آن چيز را فراهم كند و دوباره نماز خود را بخواند.
سوم. اگر وقت نماز تنگ است به طوري كه فراهم كردن آن چيز موجب قضاي نمازش مي‌شود، بايد نمازگزار بر لباسش، چنانچه از «پنبه» يا «كتان» است، سجده كند.
چهارم. اگر لباسش از جنس ديگري غير از پنبه و كتان است، بايد بر همان چيز سجده كند.
پنجم. چنانچه آن هم ممكن نباشد، بايد بر پشت دستش سجده كند.
ششم. اگر آن هم امكان ندارد، بايد بر چيز معدني مانند عقيق انگشتر سجده كند.
قابل توجه است در صورتي كه وقت نماز وسعت دارد و نمازگزار چيزي را كه سجده بر آن صحيح است ندارد، ولي مُهر نماز در فاصله نزديكي مثلاً حدود يك يا دو قدمي نمازگزار پرت شده باشد، بايد با رعايت جهت قبله در صورت امكان و نگفتن ذكرهاي نماز، به طرف مُهر نماز حركت كند و سپس به نزديك آن كه رسيد، ادامه نمازش را شروع كند و هنگام سجده بر آن سجده كند. (19)
ادامه دارد...
1) استفتائات جديد، ج1، ص212 و 213.
2) همان، ص 275 ـ 276.
3) زيرا در حال نماز، انسان نمازگزار با خدا مرتبط مي‌شود.
4) استفتائات جديد، ص87، س 413.
5) توضيح المسائل مراجع، به كوشش محمدحسن بني هاشمي خميني، 2 جلد، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1375، ج 1، ص 170، شرط يازدهم.
6) با اقتباس از: العروة الوثقي، آيت الله سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي، 2 جلد، [بي تا [تهران، المكتبة العلمية الاسلامية، 1399 ق / 1358 ش (تاريخ مقدمه) ، ج 1، ص 234، التاسع.
7) همان، ص 241، مسئله 30.
8) همان، ص 209، مسئله 24 و پيش از آن.
9) دفتر امام خميني رحمه الله بخش استفتا.
10) با اقتباس از: العروة الوثقي، ج 1، ص 699، مسئله 2 و 3.
11) «خداي من! بنده نافرمان تو به سويت آمده است، در حالي كه به گناهان خويش اقرار مي‌كند و تو را مي‌خواند.‌»
12) برخي از مراجع بزرگوار تقليد، عكس اين كيفيت را حتّي جايز نيز نمي‌دانند. (توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 520، مسئله 955.)
13) تحرير الوسيلة، حضرت آيت الله سيد روح الله موسوي خميني، 2 جلد، چاپ دوم، قم، مؤسسة مطبوعاتي اسماعيليان، ج 1، ص 162، مسئله 4.
14) توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 559، مسئله 1062.
15) همان.
16) العروة الوثقي، ج 1، ص 701، مسئله 11.
17) دفتر امام خميني قدس سره بخش استفتا.
18) توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 523، مسئله 965 و 966.
19) همان، ص 571، مسئله 1087 و ص 523، مسئله 965؛ العروة الوثقي، ج 1، ص 723.
منبع : ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره74
/ 1