بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سيد جواد حسينى نكته ها و سرگذشتهاى خواندنى (31) 1. اثر شير خوردن عوج بن عناق شير زنا خورده بود كه به جنگ موسى آمد. بخت النصر شير سگ خورد كه در شب اوّل خروجش مادرش را شقّه كرد و بيت المقدس را ويران نمود. ابن ملجم مرادى شير يك زن يهودى را خورده بود كه سرانجام على عليه السلام را به شهادت رساند. پسر شيخ فضل اللّه شير زن ناصبى را خورده بود كه پاى چوبه دار پدر كف مى زد. كيانورى، رهبر حزب توده نيز از همان پسر متولد شد. 1
2. دست و زبان آلوده روزبهان بقلى شيرازى در صحراى عرفات ايستاده بود. وقت دعا خلق دست برداشته بودند و دعا، مى كردند و حاجت مى طلبيدند. جوانى را ديد كه خاموش بود. شخصى نزد او رفت و گفت: «اى جوان! زمان اجابت است، مكان مكرّم است و زمان معظم؛ چرا دعا نمى كنى و حاجتى نمى طلبى و دستى برنمى دارى؟» گفت: «اى عزيز! چه كنم؟ اگر زبان است كه آلوده است از غيبت، و اگر دست كه در معصيت است. دست و زبان ندارم كه شايسته آن باشد كه حاجتى بطلبم يا به دعا بردارم. مرا روى خواستن و طلب كردن و گفتن نيست؛ اگر تو را هست، بگو و بخوان.» 2
3. نام گذارى توسط خداوند خداوند نام گذارى برخى افراد را خود به عهده گرفته و قبل از تولد آنان، نامشان را مشخص نموده است. در قرآن به چهار مورد اشاره شده است: 1. حضرت يحيى: «إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَمٍ اسْمُهُ يحْيى »؛ 3 «ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است، مژده مى دهيم.» 2. حضرت عيسى: «إِنَّ اللَّهَ يبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى»؛ 4 «خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح (عيسى) است، بشارت مى دهد.» 3 و 4. حضرت إسحاق و يعقوب: «فَبَشَّرْنَهَا بِإِسْحَقَ وَ مِن وَرَآءِ إِسْحَقَ يعْقُوبَ»؛ 5 «پس وى را به إسحاق و از پى إسحاق به يعقوب مژده داديم.» البته در روايات آمده است كه نام بزرگوارانى چون على عليه السلام، فاطمه زهراعليهاالسلام، حسن عليه السلام، حسين عليه السلام و زينب عليهاالسلام نيز توسط خداوند بعد از تولدشان تعيين شده است.
4. به ياد خدا باش! آيت اللّه جوادى آملى مى گويد: «زمانى عازم زيارت بيت اللّه الحرام بودم. مى خواستم به مكّه مشرف شوم. آن زمان مصادف با زمستان بود. براى عرض سلام و خداحافظى محضر علّامه طباطبايى رفتم. عرض كردم: عازم بيت اللّه الحرام هستم، نصيحتى بفرماييد كه به كار من بيايد و در اين سفر توشه راه من باشد. ايشان اين آيه مباركه را به عنوان نصيحت و زاد راه قرائت كردند: «فَاذْكُرُونِى اَذْكُرْكُمْ»؛ «به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم.» اگر خدا به ياد انسان بود، انسان از جهل نجات پيدا مى كند. هرگز عاجز نمى شود و در نمى ماند. و اگر به مشكل اخلاقى گير كرد، خدايى كه داراى اسماء حسنى است، گره اخلاقى او را هم مى گشايد.» 6
5. برخى از اوّلينها در ابتكار اوّلين كسانى كه كاغذ را از پنبه، كتان و كنف ساختند، مسلمانان بودند. اوّلين كسى كه «اسطرلاب» ساخت، ابو إسحاق إبراهيم فزارى مسلمان (قرن دوم ق) بود. نخستين كسى كه حالات ششگانه را در مثلث كروى قائم الزاويه استعمال كرد، خواجه نصير الدين طوسى بود. اوّلين كسى كه طبقات هفتگانه چشم را مطرح كرد، خواجه نصير الدين طوسى بود. جابر بن حيان همو كه الكل را كشف كرد، شاگرد امام صادق عليه السلام بود. اوّلين كسى كه از پنبه در طب استفاده كرد، احمد بن حسين بن عبد اللّه غضائرى بود. نخستين كسى كه از راه اندازه گيرى طول و عرض جغرافيايى نقشه هاى جغرافيايى را ترسيم كرد، زكرياى رازى بود. نخستين مهندس ايرانى كه نقشه «ايران» را ترسيم كرد، سرتيپ بغايرى بود. اوّلين كسى كه خط ثلث نوشت، ابن مقلد شيرازى بود. نخستين كسى كه خط نستعليق نوشت، ميرعلى تبريزى بود. اوّلين نويسنده خط تعليق خواجه تاج اصفهانى بود. نخستين كسى كه با قلم نوشت، ادريس پيامبر بود. نخستين جغرافى دان مسلمان، هشام بن محمّد كلبى (قرن سوم ق) بود. اوّلين كسى كه سكّه ضرب كرد و اين كار را با پيشنهاد امام سجادعليه السلام انجام داد، عبد الملك بن مروان بود. و در نهايت، نخستين كسى كه در خصوص «سرطان زايى» سخن گفت، علي بن عباس اهوازى (طبيب عضد الدوله ديلمى) بود. 7
6. دعوت، نشانه دوستى علي بن موفق گويد: «شبى خانه خدا را طواف كرده و دو ركعت نماز در كنار حجر الاسود به جاى آوردم، سپس گريان و نالان سرم را به حجر الاسود چسباندم و گفتم: چقدر در اين خانه شريف و مبارك حاضر شوم، ولى هيچ خير و فضيلتى بر من اضافه نشود، سپس در حالت خواب و بيدارى بودم كه هاتفى ندا داد: اى على! سخنانت را شنيدم. آيا تو كسى را به خانه ات دعوت مى كنى كه او را دوست نداشته باشى؟» 8 پي نوشت: 1) داستانهاى شگفت از تربيت فرزند، حيدر قنبرى، انتشارات فاتح خيبر، قم، چاپ اوّل، 1384، ص 28 و 38. 2) مجلّه زائر، مؤسسه قدس، شماره 141، 1385 ش، ص 33. 3) مريم/7. 4) آل عمران/45. 5) هود/71. 6) مجلّه زائر، شماره 141، ص 33. 7) كليد معارف، ص 27، 28، 65 و 66. 8) مجلّه زائر، شماره 141، ص 33. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره103.