بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اکبر اسد عليزاده كسب توانائيهاى روحي از راه رياضت مطمئنترين راه براي به فعليت رساندن قواي روحي، همان رياضتهاي شرعي است كه از طريق تعاليم اولياي الهي و معصومين عليهم السلام ترسيم شده و از هر گونه افراط، تفريط، گوشه نشيني و انزوا منزه است. پرسش: آيا ميتوان تواناييهاي روحي خاصي را از غير طريق ديني مثل «يوگا» به دست آورد؟ پاسخ: چنانكه ميدانيد، انسان مركب از دو بعد است: 1. بُعد جسماني. 2. بُعد روحاني. «بُعد جسماني» مربوط به همين جسم خاكي ميباشد و در مقابلِ بعد روحاني ارزش و قدرت قابل توجهي ندارد. اما «بُعد روحاني» ـ كه همه تواناييهاي معنوي به واسطه آن امكان پذير است و ارزش والاي انساني به آن بستگي دارد ـ قدرت عجيبي دارد و انسان ميتواند به واسطه تربيت روح، كارهاي شگفت انگيزي را به نمايش بگذارد. منتها مهم آن است كه انسان، روح خود را چگونه پرورش دهد و آن استعداد عجيب را در چه راهي مصرف كند. البته از راههاي غيرديني، مثل روش: يوگا، هيپنوتيزم، مرتاضي و غير اينها نيز ميتوان به تواناييهاي خاص روحي دست يافت و مانند مرتاضان، در اثر رياضتهاي خاص، قدرتهايي را پيدا كرده و چيزهاي عجيبي كه نمونه هايش را شنيده ايم انجام داد. ولي اين نوع كارها موجب كمال و ترقي انسان نميتواند باشد، مثلاً بعضي از مرتاضان، بر اثر تمرينهاي فراوان و رياضتهاي عجيب، مانند: خوابيدن چند ساعت يا چند روز، روي ميخهاي آنچناني، اذيتهاي طاقت فرسا به بدن و... ، حبس كردن نفس را ياد گرفته و با اين گونه رياضتهاي بي ارزش، خود را در معرض نمايش مردم قرار ميدهند، مدتها نفس خود را در سينه حبس ميكنند؛ حتي گاهي، مردم برخي از آنان را در تابوت گذاشته دفن ميكنند و بعد از يك هفته يا ده روز، قبر را شكافته و آنان را زنده مييابند! به اين نوع اشخاص نميتوان گفت كه به كمال معنوي رسيده اند؛ زيرا همه انسانها بدون استثنا؛ حتي بدترين و شقيترين افراد و كافر مطلق هم ميتوانند بر اثر تمرين و رياضت نَفْس به چنين كارهايي دست يابند. اين نوع كارها فقط براي سرگرم كردن مردم ساده لوح است و الاّ هيچ گونه جنبه كمالِ معنوي و قرب الهي ندارد. بنابراين، بايد توجه داشت كه صحيحترين شيوه كسب تواناييها و پرورشِ استعدادهاي روحي و ارزش آن، در صورتي است كه اين امور، در راستاي اطاعت از امر پروردگار و كسب رضايت خداوند و تقرب به او بوده و در نهايت، موجب كمال و سعادت معنوي انسان گردد. به عبارت ديگر، مطمئنترين راه براي به فعليت رساندن قواي روحي، همان رياضتهاي شرعي است كه از طريق تعاليم اولياي الهي و معصومين عليهم السلام ترسيم شده و از هر گونه افراط، تفريط، گوشه نشيني و انزوا منزه است. در واقع، همه انبيا و ائمه عليهم السلام، براي شكوفا ساختن و از قوه به فعل رساندن همين استعداد شگفت انگيز انساني و هدايت صحيح آن مبعوث شده اند. اساسا برنامهها و تعاليم دين مقدس اسلام، براي تربيت و توانمند ساختن بعد روحاني بشريت ميباشد و هدف نهايي از توانمند ساختن روح انساني، تقرب معنوي به خداوند است و اين تقرب، فقط با رياضتهاي شرعي امكان پذير است. رياضت شرعي رياضت شرعي، همان انجام واجبات و ترك محرمات و مكروهات ميباشد؛ نظير نماز، جهاد با نفس، تقوا، زهد، ترك دنيا؛ كه در آيات و روايات فراواني به اين رياضتها تأكيد شده است. در اينجا لازم است قبل از بيان نمونهاي از روايات، به مفهوم رياضت و اهداف آن اشارهاي داشته باشيم. مفهوم رياضت «رياضت» در لغت به معناي جلوگيري و بازداشتن حيوانات از حركات آزاد و دلخواه است و در اصطلاح ديني عبارت است از: بازداشتن انسان از هواهاي نفساني خويش و فرمان دادن و وادار كردن آن براي اطاعت امر پروردگار. (1) رياضت شرعي همان ورزيدگي روحي، جهاد اكبر و خودسازي است. امام علي عليه السلام در نامه معروف به عثمان بن حنيف مينويسد: «وَ إنَّما هِي نَفسي أَرُوضُها بِالتَّقوي؛ (2) و جز آن نيست كه نفس خويش را با پرهيزكاري رياضت ميدهم.» اهداف رياضت «رياضت» براي به دست آوردن سه هدف است: 1. دوركردن غير حق از سر راه: هدف اول از رياضت، اين است كه عارف، براي رسيدن به حق، هر گونه مانعي را از بين ببرد كه در اصطلاح «تزكيه» يا «تخليه نفس» ناميده ميشود؛ يعني بايد تلاش كرد تا هر آنچه كه غير از خدا در دل وجود دارد، از آن بيرون و دل را تخليه كرد. 2. مطيع ساختن نفس اماره: از آنجا كه انسان تركيبي از عقل و شهوت است، براي اينكه بتواند بدون مزاحم و مانع، به سوي خدا سير كند، بايد كاري كند كه نفس اماره را مطيع و تسليم نفس مطمئنه سازد. در نتيجه، نفس شيطاني را تحت امر و اختيار نفس رحماني قرار دهد. 3. لطيف و رقيق كردن روح: يعني انسان به كمك اين دو مورد ياد شده، با زهد در عمل و حضور قلب در عبادت، روح خود را براي قبول انوار الهي آماده سازد. (3) حال با عنايت به مطالب گذشته، توجه خوانندگان عزيز را به نمونههايي از روايات وارده از معصومين عليهم السلام در زمينه رياضت شرعي جلب ميكنيم: 1. امام اميرالمؤمنين عليه السلام درباره مبارزه با نفس (كه در واقع همان رياضت شرعي است) ميفرمايد: «رَحِمَ اللّه ُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ، وَقَمَعَ هَوَي نفسهِ، فَانَّ هذِهِ النَّفْسَ اَبْعَدُ شَي ءٍ مَنْزعا، وَاِنَّهَا لاتَنْزَعُ اِلَي مَعصيةٍ فِي هَوي. وَاعْلَمُوا ـ عِبادَاللّه ِ ـ انّ الْمُؤمِنَ لايصْبحُ وَلاَيمْسِي الاَّ وَنَفْسُهُ ظَنُونُ عِنْدَهُ، فَلاَ يزالُ زَارِيا عَلَيها وَمُستَزِيدا لَهَا؛ (4) خداوند رحمت كند بر كسي كه شهوت خود را مغلوب و هواي نفس را سركوب كند؛ زيرا اين نفس دورترين چيز از نظر مغلوب شدن بوده كه پيوسته خواهان نافرماني و معصيت است. بندگان خدا! بدانيد كه انسان با ايمان، شب را به روز و روز را به شب نميرساند، جز آنكه نفس خويش را متهم ميداند، همواره نفس را سرزنش ميكند و گنهكارش ميشمارد.» 2. در كتاب مصباح الشريعه آمده است: «طُوبي لِعَبْدٍ جاهد للّه نَفْسَهُ وَهَواهُ وَمَنْ هَزَمَ جُنْدَ نَفْسِهِ وَهَواهُ ظَفِرَ بِرِضَا اللّه ِ وَمَنْ جَاوَزَ عَقْلُهُ نَفْسَهُ الامّارَةَ بِالسُّوْءِ بِالْجُهدِ وَالاِسْتِكانَةِ وَالْخُضُوع عَلي بِساطِ خِدْمَةِ اللّه تَعالي فَقَدْ فازَ فَوْزا عَظيما وَكانَ رَسُول اللّه صلي الله عليه و آله يصَلّي حَتّي يتَوَرَّمَ قَدَماهُ وَيقُولُ: اَفَلا اَكُونُ عَبْدا شَكُورا!؟ اَرادَ بِهِ أَنْ تَعْتَبِرَ بِها أُمَّتُه وَلا يغْفَلُوا عَنِ الاِْجْتِهادِ وَالتَّعَبُّدِ وَالرياضَةِ بِحالٍ؛ (5) خوشا به حال هر چند از راههاي غيرديني، مثل روش: «يوگا» يا «مرتاضي» انسان ميتواند به بعضي از تواناييهاي روحي دست يابد، ولي اين نوع تواناييها موجب معرفت، كمال و تقرب به خداوند نميگردد كسي كه براي تقرب به خداوند با نفس خود جهاد كند و هر كس سپاه نفس و هواي خويش را شكست دهد، به رضايت الهي دست يافته است و هر كس عقلش بر نفس امّاره او ـ با تلاش و سكونت گرفتن و خضوع در پيشگاه خداوند متعال ـ غالب شود، به رستگاري بزرگي رسيده است. رسول خدا صلي الله عليه و آله از كثرت نماز، پاهاي مباركش متورم ميشد و با اين حال ميفرمود: آيا بنده شكرگزار نباشم؟! مقصود پيامبر صلي الله عليه و آله از آن عمل اين بود كه امت او در عبادت به او اقتدا و تأسي كنند و از تلاش و كوشش، تعبد و رياضت نفس در هيچ حالي غافل نشوند.» خلاصه سخن هر چند از راههاي غيرديني، مثل روش: «يوگا» يا «مرتاضي» انسان ميتواند به بعضي از تواناييهاي روحي دست يابد، ولي اين نوع تواناييها موجب معرفت، كمال و تقرب به خداوند نميگردد؛ زيرا مقصود از رياضت شرعي و ديني آن است كه انسان، برخلاف هواها و خواستههاي نفساني خويش عمل كند و نفس خود را به اطاعت خداوند وادار سازد. مقصود از اين نوع رياضتها (يوگا و مرتاضي) معمولاً براي تشخص، جلب توجه مردم به سوي خود و يا ارتزاق ميباشد، لذا اين نوع رياضتها، نوعي پيروي از هواي نفس و دوري از خداوند است، ولي در مقابل، از راه رياضتهاي شرعي ميتوان به بالاترين درجه كمال و معرفت و در نتيجه، تقرب به خداوند نايل گشت. 1) ر. ك: سيد يحيي يثربي، فلسفه عرفان، (قم: دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1374 ه. ش) ، ص268 ـ 269. 2) نهج البلاغه، نامه 45. 3) ر،ك: شيخ ابو علي سينا، الاشارات والتنبيهات، نمط نهم، مرحله اول و دوم سير و سلوك. ـ استاد شهيد مرتضي مطهري، مجموعه آثار، (قم: انتشارات صدرا، چاپ دوم، 1373 ه. ش) ج7، ص 126 ـ 133. ـ سيد يحيي يثربي، فلسفه عرفان، (پيشين) ص272 ـ 277. 4) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 176. 5) عبدالرزاق گيلاني، شرح مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقة، مقدمه، تعليقات و تصحيح، سيد جلال الدين محدث، (تهران: نشر صدوق، چاپ سوم، 1366 ه. ش) ص441، باب هشتاد و دوم.