بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مصاحبه گفتگو با آيت الله سيدان اگر درجايي زمينه تبليغ به شيوه سنتي باشد و مبلغ اعزامي نيز بر روش سنتي تبليغ، مسلط باشد هنوز هم بهترين روش، همان روش سنتي امتحان داده شده است که با سيره علمي معصومين عليه السلام نيز بيشتر شباهت دارد. کاوشي در تبليغات ديني (شيوه ها، وظيفه ها، و آفت ها) مبلغان: با تشکر از حضرت عالي به خاطروقتي که در اختيار ما قرار داديد، لطفاً درباره نقش تبليغ در اسلام توضيح دهيد. در اهميت تبليغ همين بس که، تبليغ نوعي از امر به معروف و نهي از منکر است ونقش اين فريضه الهي در ميان تمام اعمال عبادي و ديني بر کسي پوشيده نيست. براي تبيين اهميت تبليغ و امر به معروف و نهي از منکر، اين فرمايش مولي الموحدين عليه السلام کفايت مي کند که فرمود: «و ما اعمال البر کلها و الجهاد في سبيل الله عندالامر بالمعروف و نهي از منکر الا کنفثه في بحر لجي؛ تمام کارهاي نيک و حتي جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منکر چون آب دهان است در برابر درياي پهناور..» مبلغان: با توجه به نقش و جايگاه رفيع تبليغات ديني، وظيفه حوزه هاي علميه را در گسترش تبليغات ديني چگونه ارزيابي مي کنيد؟ حوزه اولاً بايد تلاش کند تا طلاب محترم، سرمايه هاي علمي و اخلاقي لازم را پيدا کنند. تکامل علمي و اخلاقي طلاب حوزه به هيچ روي نبايد مورد غفلت واقع شود. بدون علم و اخلاق، قدم گذاشتن در وادي تبليغ بيهوده است و موجب ايجاد انحراف فکري و اخلاقي در جامعه خواهد بود. در مرحله بعد براي گسترش تبليغات ديني انجام امور زير ضروري است: 1ـ شناسايي و سطح بندي طلاب و فضلاي حوزه بر حسب نياز و صلاحيت افراد. 2ـ آموزش کاربردي افراد بر اساس نيازهاي تبليغي و برحسب موقعيت زماني و مکاني. 3ـ اعزام افراد با توجه به ويژگي ها و صلاحيت هاي آن ها و با در نظر گرفتن موقعيت تبليغي در اين جا تذکر يک نکته لازم است و آن اين که اعزام هاي تبليغي فقط نبايد شامل حال روحانيون و طلاب جوان باشد بلکه با در نظر گرفتن شرايط زماني ومکاني به فراخور حال بايد از فضلا و بزرگان حوزه نيز استفاده گرد. مبلغان: پرداختن به مسائل علمي طلاب را يکي از وظايف حوزه شمرديد. لطفاً بفرمائيد که چه سطي ازمعلومات عمومي را براي روحانيون مبلغ لازم مي دانيد؟ حداقل واجب براي کسي که مي خواهد به تبليغ برود، رسائل و مکاسب است. به اين شرط که کار تفسيري و حديثي نيز، آن هم زيرنظر اساتيد مجرب حوزه انجام داده باشد. اگر سطح معلومات او تا حد درس خارج و بيشتر باشد بهتر است. مبلغ بايد با علم وافر و بيان جذاب و شيوا معارف ديني را به مردم برساند. 40 سال پيش حضرت آيت الله العظمي وحيد خراساني از منبرهاي موفق تهران بود. ايشان با آن که سطح علمي بالايي داشتند، در خطابه و منبر نيز بسيار حساب شده معارف ديني را به مردم ابلاغ مي کردند. از ويژگي هاي ايشان اين بود که از عبارات سنگين فقهي و اصولي در منبر استفاده نمي کردند. مبلغان: با توجه به شرايط فعلي، آيا تبليغ به روش سنتي ثمربخش است يا بايد چاره ديگري انديشيد؟ درهمين زمان فعلي، مناطق مختلف تبليغي داراي ويژگي ها و شرايط مختلفند. در بعضي از مناطق بايد همان روش هاي سنتي اجرا شود. اگر درجايي زمينه تبليغ به شيوه سنتي باشد و مبلغ اعزامي نيز بر روش سنتي تبليغ، مسلط باشد هنوز هم بهترين روش، همان روش سنتي امتحان داده شده است که با سيره علمي معصومين عليه السلام نيز بيشتر شباهت دارد. اگر در منطقه اي زمينه اجراي روش سنتي تبليغ نباشد و يا مبلغ به دليل عدم تسلط بر آن روشها نمي تواند تبليغات معقولي داشته باشد، بايد به شيوه هاي جديدي که جاذبه بيشتري مخصوصاً براي جوانان دارد با رعايت شئون روحاني تمسک جست. در هر حال مبلغ ديني با هريک از دو شيوه که وارد ميدان تبليغ مي شود بايد بر روش و ابزار کار تسلط داشته باشد. مبلغان: عدم تسلط بر ابزار و راه و روش تبليغ يکي از آفت هاي تبليغ است. اگر ممکن است در مورد ديگر آفات تبليغ توضيح بيشتري بدهيد. در مورد آفات تبليغ فقط به چند نکته بسنده مي کنيم: 1ـ يکي از آفات تبليغ عملکرد نادرست شخص مبلغ است. مبلغ بايد رعايت ادب گفتار و ادب حضور در محضر حضار مجلس و شئونات مستمعين رابنمايد،او بايد متانت داشته و کاملاً مراقب باشد. گاهي ممکن است با يک منبر و خطابه افرادي را جذب کند و گروهي را بر انجام يک وظيفه الهي مصمم سازد و آنها را در مسير هدايت قرار دهد اما با يک شوخي بيجا در حال خطابه و يا بعد از منبر، آن عده را از جاده ارشاد و هدايت خارج سازد. بعضي از شوخي ها و قصه ها براي ايجاد تنوعت و جاذبه در منبر مناسب ولازم است ولي در بيان اين شوخي ها بايد کمال دقت را داشت تا به خاطر نابجا بودن، موجب ضربات جبران ناپذير بر روح و ذوق مستمعين و مخصوصا ً تازه هدايت شده ها نشود. حرکات و سکنات گوينده مذهبي بايد حساب شده باشد. خودم شاهد بودم که عده اي از مومنين ضمن تشکراز خطيب توانايي که افراد زيادي را جذب کرده بود، به شدت گلايه مند بودند که ايشان بالاي منبر حرکات و سکنات مناسب شان يک روحاني مخصوصاً در جايي که زنان هم ايشان را مي بينند ندارد. 2ـ اگر گوينده مذهبي بتواند معارف ديني را به صورت رسا وگويا بيان کند اما خودش داراي تقواي لازم نباشد، کلامش بي اثر خواهد بود و مومنين را راضي نخواهد کرد. 3ـ اگر سخنان مبلغ معقول و متناسب با مخاطبين نباشد، زحماتش به هدر خواهد رفت. 4ـ اگر هم زمان با برنامه تبليغي ديني و يا بلافاصله بعد از آن برنامه جذاب تر غيرديني وجود داشته باشد، اثر تبليغ از بين مي رود و يا کم مي شود. مثل اين که بعد از پخش سخنان مقام معظم رهبري از سيماي جمهوري اسلامي، يک آهنگ تند مشکوک گذاشته شود يا بعد از برنامه مذهبي مسجد و حسينيه، برنامه هاي جذاب و شادي که احساسات شهواني جوان ها را تحريک مي کند، برگزار شود. مبلغان: بحث از جوانان پيش آمد به نظر حضرتعالي در مورد چگونگي جذب جوانان به محافل مذهبي چيست؟ براي جذب جوانان اقدامات زيادي را ميتوان انجام داد به عنوان نمونه: 1ـ يکي از عوامل مهم در جذب جوانان، بي آلايش وتميزي مکان تبليغ و شخص مبلغ است. 2ـ دست اندرکاران مجلس بايد برخوردشان با جوانان حکيمانه و مودبانه باشد. 3ـ براي انجام برنامه هاي ديني بايد بين جوانان ايجاد رقابت کرد تا بيشتر به محافل مذهبي و تبليغي جذب شوند. 4ـ برنامه هاي تبليغي طبق شوق و ذوق جوانان باشد به شرط اين که شئونات ديني توسط متوليان تبليغ رعايت شود. مثلاً شرکت روحاني در جمع اردويي آنان بسيار موثر است. مبلغان: تبيين چه مسائلي در زمان هاي تبليغي از اهميت بيشتري برخوردار است؟ تبيين مسائل اعتقادي در اولويت اول است. البته بايد دقت کنيم تا با تبليغات صحيح و درست به مردم رشد اعتقادي بدهيم. مثلاً اگر درميان مردم عادي سخن مي گوئيم، نبايد شبهاتي را مطرح کنيم که با شنيدن آنها در دين خود به شک و ترديد بيفتند و توان فهم پاسخ آن شبهات را نداشته باشند. براي مردم عادي مي توان با تبيين آثار مثبت اعتقاد به اصول اعتقادي اسلام، اعتقاداتشان را تقويت کرد. در ايامي که مناسبت خاص تبليغي وجود دارد، بايد دقت بيشتري در انتخاب موضوع سخن داشت. در اين موارد بايد موضوع سخن مرتبط با مناسبت مورد نظر باشد و از طرفي چون جمعيت خوبي جمع مي شود، بايد از بيان مسائل اخلاقي و اعتقادي مورد نياز غفلت نورزيد. مثلاً در مراسم شب عاشورا اگر سخنگوي ديني از امام حسين چيزي نگويد، خطا کرده است. در عين حال از اين موقعيت بايد استفاده کند و مسائل کلي و زيربنايي اسلام را نيز مطرح کند. تجربه مفيدي که در اين زمينه هست، اين است که خطيب از زبان آن کسي که مناسبت تبليغي به او تعلق دارد، مسائل زيربنايي و مواعظ اخلاقي را بيان کند. مثلاً بگويد شب عاشورا متعلق به امام حسين عليه السلام است، بعد وارد اين بحث شود که امام حسين عليه السلام در فلان مساله اعتقادي يا اخلاقي چنين بياناتي را داشته است. اين روش بحث بسيار مفيد و موثر واقع مي شود. مبلغان: با تشکر از جنابعالي که حوصله کرديد و به پرسش هاي ما پاسخ داديد. در پايان اگر خاطره اي از تبليغ داريد براي خوانندگان مجله بيان بفرماييد. روزي يک دفعه به ذهنم رسيد که به تهران بروم. حرکت کردم. کنارخيابان ايستاده بودم که ماشيني توقف کرد و من سوار شدم. در بين راه بين من و راننده صحبت هايي رد و بدل شد و ايشان مرا تا آخر مقصد، يعني همان جايي که مي خواستم بروم، برد و گفت: آقا چند سالي است که سوالاتي در ذهنم ايجاد شده و واقعاً برايم مشکل روحي ايجاد کرده بود. چند روز پيش به خدا گفتم: خدايا مرا به راه راست هدايت فرما. امروز دعايم مستجاب شد و جواب سوالاتم را يافتم. وقتي از ماشين پياده شدم، با خودم فکر کردم که اصلاً چرا امروز به تهران آمدم. گويا کار من اصلا ارزش آمدن به تهران را نداشت و فقط مقرر شده بود که من خودم با پاي خودم به تهران بروم و عامل هدايت يک انسان تشنه هدايت شوم و اين را از برکات تبليغ براي خدا مي دانم. مبلغان: چنان که نکات خاصي به نظرتان مي رسد که بيان آن را لازم مي دانيد، بيان بفرماييد. سرمايه علمي، پايبند بودن به بيان معارف ديني و نه چيز ديگر و عامل بودن به آنچه انسان مي گويد از شرايطي است که هر مبلغ ديني بايد داشته باشد و اگر کسي اين شرايط را ندارد، تبليغ نرفتنش بهتر است. مبلغان: با تشکر از حضرتعالي به خاطر وقتي که در اختيار ما گذاشتيد. من هم از همه دست اندرکاران مجله مبلغان تشکر مي کنم و براي همه شما آرزوي توفيق دارم. منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 12