گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین سید احمد رهنمایی (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفتگو با حجه الاسلام والمسلمین سید احمد رهنمایی (2) - نسخه متنی

مصاحبه کننده: مهدی حاجی پور؛ مصاحبه شونده: احمد رهنمایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
مهدي حاجي پور
گفتگو با حجة الاسلام والمسلمين سيد احمد رهنمايي (2)
در فرايند ارتباطات انساني عموماً و در جريان ارتباطات مشاوره اي به طور ويژه، شناخت عناصر ارتباطي از اهميت بسزايي برخوردار مي باشد. يك ارتباط انساني هنگامي به جريان مي افتد كه در مورد آن دست كم شش عنصر به كار گرفته شود.
آشنايى با اصول و فنون مشاوره (2)
اشاره
در شماره پيشين، قسمت نخست مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمين سيد احمد رهنمايي را منتشر نموديم كه در آن، استاد مباحثي را در رابطه با اصول و فنون مشاوره بيان فرمودند. در ادامه بر آن شديم كه يك سري از موضوعات اصول و فنون مشاوره را به صورت مفصل تر از محضر استاد جويا شويم. آنچه در ذيل مي خوانيد، حاصل اين مصاحبه است.
در جريان ارتباطات مشاوره اي، چه عناصري نقش دارند و به كار گرفته مي شوند؟
در فرايند ارتباطات انساني عموماً و در جريان ارتباطات مشاوره اي به طور ويژه، شناخت عناصر ارتباطي از اهميت بسزايي برخوردار مي باشد. يك ارتباط انساني هنگامي به جريان مي افتد كه در مورد آن دست كم شش عنصر به كار گرفته شود. فرستنده و گيرنده پيام دو عنصر انساني هستند و پيام، متن يا زمينه پيام، مجراي ارتباطي پيام و روشهاي انتقال پيام از عناصر غيرانساني ارتباطات به شمار مي روند.
سخن از «فرستنده پيام » در واقع، سخن از يك عامل انساني با در نظر گرفتن كليه ضوابط، لوازم و اوضاع و احوالي است كه شخص فرستنده در مقام ابلاغ پيام به آن روي مي آورد؛ بدين ترتيب، سخن از فرستنده، سخن از پاي بنديها، تعلّقات خاطر، احوال و سليقه هاي شخص فرستنده پيام است؛ اموري كه شخص فرستنده در مقام پيام رساني از آنها بهره مي جويد. در اين ميان، حتّي قيافه، لحن و حركات فرستنده مدخليت مي يابد.
متقابلاً، «گيرنده پيام » در مقام دريافت پيام، تحت تأثير اوضاع و احوال شخصي، شخصيتي، روحي، رواني و سليقه هاي فردي خود واكنش نشان مي دهد. همه اين عوامل و عناصر، اهميت حضور گيرنده پيام را وراي اهميت خود پيام محرز مي گرداند؛ از اينرو، نمي توان بدون توجه به اين دسته از عوامل شخصي و شخصيتي، به صدور و ابلاغ پيام پرداخت؛ بلكه بايد با در نظر گرفتن كليه شرايط، حضور معنادار گيرنده پيام را دست كاري و تنظيم نمود.»روان شناسي ارتباطات انساني، بيانگر اين نكته است كه اين حضور چگونه بايد تأمين گردد تا شرايط لازم و كافي براي انتقال و يا تبادل پيام فراهم شود.»
«محتواي پيام»، نقطه ثقل مركزي است كه به محوريت آن، دو عامل انساني، يعني فرستنده و گيرنده، با يكديگر ارتباط معنادار برقرار مي كنند، بدون در نظر گرفتن اين محتوا، ارتباط مهمل و بي معنا خواهد بود.
پيام علاوه بر محتوايي كه دارد، برخوردار از متن و زمينه اي است كه به آن رنگ و رو مي بخشد. جو و فضايي كه پيام در قالب و چارچوب آن صادر و ابلاغ مي گردد، در برگيرنده متن و زمينه پيام است. فضاي مزبور، به حسب مورد مي تواند فضاي زماني و مكاني ويژه اي باشد كه پيام در آن جريان مي يابد؛ هم چنان كه مي تواند شرايط و اوضاع خاص قابل كنترل و دست كاري باشد كه پيام بر بستر آن انتقال يافته، راه خود را تا رسيدن به مقصد و مقصود طي مي كند؛ بنابراين، زمان، مكان و شرايط جانبي تبادل پيام نيز مهم است، هرچند به اندازه خود پيام و يا فرستنده و گيرنده پيام اهميت نداشته باشد.
از طرفي، «مجراي ارتباطي » در ارتباطات انساني سهم بسزايي را در كميت و كيفيت ارسال و دريافت پيام ايفا مي كند. ارتباط مي تواند ابزار نوشتاري و بياني داشته باشد؛ همچنان كه مي توان از ابزار ديداري - شنيداري هم بهره گرفت، از جمله: رسانه هاي عمومي اعم از روزنامه ها، مجلات، راديو، تلويزيون، ماهواره، اينترنت و انواع سخنرانيها كه هر كدام نقش و تأثير خاصي را در اين زمينه بر عهده دارند.
روش «تبادل پيام » به نوعي كميت و كيفيت پيام رساني را تحت تأثير قرار مي دهد و اينكه ارتباط به سبك رو در رو و مستقيم باشد و يا غير مستقيم، حضوري باشد يا غيرحضوري، كلامي و گفتاري باشد يا حركتي و رفتاري و يا تركيبي از هر دو، توصيفي باشد يا تحليلي، همه بستگي به اوضاع و شرايط جاري تبادل پيام دارد. اين شش عنصر، عناصر ارتباط انساني مي باشند.
در تعريف مشاوره بحث از حرفه اي بودن مشاوره شد. و آن اينكه مشاوره فقط صرف دانش و دانستن نيست؛ بلكه بايد به صورت حرفه اي مشاوره صورت بگيرد. بفرماييد كه منظور از حرفه اي بودن مشاوره چيست؟
دو عنصر، حرفه اي بودن مشاوره را تفسير مي كند.
1. آموزش لازم، كه در مورد مشاوره، به عنوان نمونه آموزش هاي لازم شامل معلومات و اطلاعات ميان رشته اي يا ميان گرايشي مي باشد و غالباً از دو رشته روان شناسي و تعليم و تربيت، با گرايشهاي گوناگون نظري و كاربردي به دست مي آيد؛ گرايشهايي چون رشد، تربيتي، باليني، شخصيت و مباحثي چون تفاوت فردي، تفاوت جنسي و اختلالات رواني در «روان شناسي » و گرايشهايي مانند اخلاق ديني، تطبيقي و فرهنگ و ارزشها در «تعليم و تربيت » بخشي از محتواي مربوط به آموزشهاي لازم را در برمي گيرد. ميزان و چگونگي آموزشهاي لازم براي كسب مهارت كافي در مشاوره، بستگي به گرايشهاي خاص مشاوره اي دارد كه مشاوره كودك و نوجوان، تحصيلي، شغلي، ازدواج، خانوادگي و تربيتي از گرايشهاي برجسته در مشاوره به شمار مي روند.
2. كارورزي هاي كافي: مشاور بايد به حدّي از رشد علمي و مهارتي رسيده باشد كه دست كم در بعضي از موارد بتواند به طور مستقل و بدون وابستگي به مربي، به آساني از عهده ارائه خدمات مشاوره اي برآيد. اينجاست كه مشاور تازه كار، بايد به ميدان عمل گام گذارد؛ در اين صورت، به منظور تقويت اعتماد به نفس و رسيدن به نتيجه قطعي و روشن، بهتر است وي از موارد ساده و ابتدايي آغاز كند و از ورود به موارد و مسائل پيچيده بپرهيزد. از آن گذشته، بهتر است وي كار خود را زير نظر و اشراف يك استاد راهنما شروع كند تا در موارد نخستين، نتيجه تلاشهاي مشاوره اي خود را به نظر وي برساند و از راهنماييها و مشاوره هاي تكميلي، تصحيحي و تعديلي او بهره مند گردد.
چه اقداماتي را در تأمين «ويژگي حرفه اي بودن ارتباطات مشاوره اي » مؤثّر مي دانيد؟
يك رابطه حرفه اي بايد عالمانه، ياورانه، صميمانه و متعهدانه باشد. در رابطه حرفه اي عالمانه، الف. قبل از هر اظهار نظري، كارشناسي لازم صورت پذيرد؛ ب. قبل از هر اقدامي، نسبت به موضوع مورد نظر شناسايي لازم به عمل آيد؛ ج. بعد از هر نوع شناسايي، انديشه لازم به عمل آيد؛ د. بايد تلاش كرد با مُراجع و مشكل او به سبك برخورد پزشك با بيمار و بيماري رفتار شود؛ يعني اينكه به صورت عالمانه و با تدبير تمام در صدد حلّ مشكل برآمد.
در رابطه حرفه اي ياورانه، الف. اطلاعات مفيد و لازم مربوط به نوع مشكل به مراجع ارائه شود؛ ب. توصيه هاي لازم با احترام و آداب تمام به مُراجع تقديم گردد؛ ج. شناختهاي غلط و گرايشهاي نامطلوبي كه منشأ رفتارهاي نابهنجار مي گردند، اصلاح شود؛ د. در راستاي حل مشكل و يا درمان مُراجع، با وي همراهي شود.
در رابطه حرفه اي صميمانه، الف. از ابزار محبّت كافي به مددجو دريغ نشود؛ ب. هيجانات كنترل گردد و با مراجع همدلي صورت گيرد؛ ج. عواطف مراجع سامان دهي گردد؛ د. در برخورد با مراجع و مشكلات او، حلم يا تحلم پيشه شود كه اين مطلب اشاره به كلام امير مؤمنان علي عليه السلام دارد كه فرمودند: «إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلاَّ وَأَوْشَكَ أَنْ يكُونَ مِنْهُمْ؛ 1
اگر بردبار نيستي، پس خود را بردبار نشان بده، زيرا كم پيش مي آيد كسي خود را به گروهي شبيه سازد، مگر اينكه انتظار مي رود از زمره آنان گردد.»
در رابطه حرفه اي متعهدانه، الف. مشاور بايد حسّ مسئوليت پذيري خود را به كار بندد؛ ب. متقابلاً، مُراجع نيز بايد نه تنها حسّ مسئوليت پذيري، بلكه حسّ حمايت پذيري خود را ابراز دارد؛ ج. مشاور بايد در قبال مراجع و حلّ مشكل او تعهد داشته باشد؛ د. متقابلاً، مراجع نيز بايد در قبال مشاور و توصيه هاي او، از احساس تعهد برخوردار باشد.
ارتباطات مشاوره اي از چه ساختاري تشكيل شده است؟
1. ارتباطات كلامي: زبان، مهم ترين عامل ارتباطات انساني و كلام، ساده ترين و در عين حال كاربردي ترين وسيله تبادل و تفاهم ميان انسانها به شمار مي رود. مشاور سعي مي كند كه در گام نخست بتواند از راه گفتگو علاقمندي خويش را به ايجاد ارتباط با مراجع نشان دهد و در اين راستا، مي كوشد تا مُراجع را متقاعد سازد كه براي رفع و حلّ مشكل او تدبيري مقدم تر از رابطه كلامي نيست. هر چاره و تدبيري كه بايد انديشيده شود، از گذرگاه گفتار بايد عبور كند تا به تدابيري رفتاري برسد. خداوند منّان، بشر را به ابزار و امكانات لازم و كافي براي ارتباطات گفتاري مجهز ساخته است تا انسانها به آساني از طريق سخن، مقاصد، تجارب و آرمانهاي خود را به يكديگر انتقال دهند؛ البته با توجه به اين نكته (اوّل انديشه، وانگهي گفتار) مشاور خردمند، بيجا، زبان به تكلم نمي گشايد تا مبادا مُراجع را به آثار زيان بار اظهارات ناصحيح و ناشايست گرفتار سازد. و از طرفي، بي جهت سكوت اختيار نمي كند تا مبادا مراجع را از بهره ها و برخورداريهاي سخن مناسب محروم گرداند.
در ارتباطات كلامي، اين مراحل بايد مورد توجه مشاور قرار گيرد:
الف. پذيرش رواني - عاطفي: نخستين مرحله از رويارويي مشاور با مراجع، بسيار حساس و سرنوشت ساز مي باشد. در اين مرحله، لازم است نسبت به مراعات آداب كلامي تحفظ كامل و كافي صورت پذيرد. در اولين برخورد با مُراجع، چه نوع ارتباط كلامي مؤثرتر است؟ چه بايد گفت؟ چگونه بايد گفت؟ مشاور بايد تلاش كند به حسب مورد، از كلمات و عبارات و جملات دل پذيرتر و آرام بخش تر و سازمان يافته تر استفاده كند تا مراجع را هرچه بهتر و بيشتر به جانب برقراري ارتباط كلامي جلب و جذب نمايد.
نمونه اي از ارتباطات كلامي اي كه مشاوران معمولاً در رويارويي با مراجع به كار مي گيرند، اين طور مي باشد: «سلام، عليكم السلام، بفرماييد، خيلي خوش آمديد، حال شما چطور است، ان شاء اللّه كه حالتان خوبِ خوب باشد، بنده با كمال ميل در خدمت شما هستم، از هر كجا خودتان صلاح مي دانيد شروع كنيد.»
ب. ارائه رهنمود آغازين: مشاور مي كوشد با گفتار آغازين خود، زمينه مناسبي را براي مراجع به منظور كمك به او در راستاي بازگو كردن مسائل و مشكلات خود فراهم آورد و آنچه مهم به نظر مي آيد، اين است كه مشاور در فراخواني مُراجع به حضور مؤثر در جلسه مشاوره موفق باشد. همواره به حسب مورد، راهكارهايي مناسب براي كسب اين موفقيت وجود دارد كه مشاور بايد از ميان آنها، مناسب ترين را برگزيند. بيان يك خاطره ساده، ترسيم يك منظره طبيعي، توصيف يك پديده، خواندن يك قطعه ادبي، سرودن يك شعر، ارائه يك تجربه شخصي و كاربردي، طرح يك مسئله ويژه، نقل يك داستان و يا حتّي استفاده از يك ضرب المثل، مي تواند نظر مُراجع را به خود جلب كند و زمينه لازم را براي شرح مشكل و يا طرح مسئله از زبان مُراجع فراهم آورد.
ج. مصاحبه حرفه اي: اين قسمت، مهم ترين بخش ارتباطات كلامي در مشاوره را تشكيل مي دهد. مصاحبه حرفه اي، متوقّف بر اطلاع و آگاهي مشاور نسبت به اصول فني، علمي و كاربردي است. طرح سؤالات مناسب به منظور ورود به فضاي روحي، رواني و رفتاري مراجع، از عمده عناصر تشكيل دهنده مصاحبه مشاوره اي است كه آشنايي با آن، نياز به بحث جداگانه دارد.
د. تشخيص و اظهار نظر: مشاور معمولاً سعي مي كند به دنبال مصاحبه، تشخيص عالمانه خود را در مورد مشكل مُراجع داشته باشد و مُراجع را در جريان شناسايي نوع، عوامل سبب ساز و برانگيزاننده مشكل، هم چنين تشخيص راه حل آن قرار دهد. اظهار نظر مشاور مي تواند نويدبخش، مشفقانه، برانگيزاننده، اخطار كننده و حتي بيم دهنده باشد. البته بهتر است تا حدّ امكان كوتاه، گويا و رسا باشد. و بايد در اظهار نظر مشاور از جنبه نويدبخشي و بيم دهندگي، جانب اعتدال رعايت گردد.
ه. توصيه و رهنمود: پس از مرحله تشخيص و اظهار نظر، نوبت به تقديم توصيه ها و رهنمودهاي مشاوره اي مي رسد. توصيه ها به جز در موارد استثنايي و ويژه، هرگز جنبه آمرانه و ناهيانه پيدا نمي كند. در عين حال، با صلابت و متانت ارائه مي شود.
و. قرار بعدي: در بسياري از موارد، جلسه اوّل مشاوره و يا حتّي جلسات بعدي پاسخ گوي نياز مشاوره اي مُراجع نمي باشد. در اين صورت، در هر جلسه اي كه روند مشاوره نيمه تمام ماند، لازم است جهت تكميل مشاوره، قرار بعدي بين مشاور و مُراجع تنظيم شود. اين قرار مجدد، بيشتر از طريق ارتباطات كلامي و به وسيله گفتاري تعيين كننده و جهت بخش و تعهدآور، تنظيم و پيشنهاد مي گردد و پس از توافق دو طرف، در پرونده مُراجع درج و ثبت مي شود.
2. ارتباطات غيركلامي: در مشاوره، صرف نظر از اهميت كاربرد كلام و ايجاد ارتباط از راه گفتار، برخي از رفتارها و حركتهاي نشان دار و بي نشان و يا مهمل، با معنا و مهم به نظر مي رسند؛ از اينرو، لازم است مشاور نسبت به رفتارها و حركتها و حتّي اشارات خود در حين مشاوره دقت لازم را به عمل آورد و در انتخاب كليشه هاي مناسب غيركلامي، ظرافت كامل به خرج دهد. همچنين با اين كليشه ها مي توان نظر مُراجع را به خود جلب كرد و نگرش و گرايش او را تحت تأثير قرار داد. در ارتباطات غيركلامي، صورتهايي وجود دارد، مانند:
الف. ارتباطات غيركلامي - وضعي، مثل: طرز نشستن، جهت نشستن، سطح نشستن، مكان نشستن، وضعيت ظاهري جلسه مشاوره و... هر يك از عناصر وضعي به سهم خود ممكن است ترجمان خاصي در ذهن مراجع ايجاد كند.
ب. ارتباطات غيركلامي - حركتي: مشاور به هنگام مشاوره، بايد مراقب و متوجه حركات ريز و درشت گوناگوني باشد كه از خودش و يا از مراجع سر مي زند. اين قبيل حركات شامل حركات سر و گردن، شانه ها، دستها، پاها، بدن و حركات متفرقه مي باشد. هر كدام از اين ارتباطات، مفهوم خاصي را القا مي كند. مشاور در اين موارد نيز بايد تدابير لازم را به كار بندد تا احياناً نكته اي از نگاه او مخفي نماند و يا اسباب سوء تفاهمي را در ذهن مُراجع فراهم نسازد.
ج. ارتباطات كلامي – اشاره اي: اشاره ها - علائم و ابزاري كه براي اشاره كردن به كار مي روند - همه به طرز گويا و جالبي جايگزين سخن مي گردند. برخي از اشارات، در همه مناطق جهان مفهوم يكسان و مشابهي را افاده مي كنند. برخي ديگر، متناسب با عرف و برداشتهاي عرفي، مفهوم خاصي را به ذهن متبادر مي سازد. اشارات بايد به گونه اي صحيح و شايسته كنترل، نظارت و تفسير شوند تا از اين بابت احياناً مطلب مهمي از ديد ذهن مخفي نماند و يا بي جهت و به غلط، بار ارزشي و مفهوم خاصي به ذهن القا نگردد.
د. ارتباطات غيركلامي – چهره اي: چهره هر فرد همواره با مخاطب خود سخن مي گويد. حالات چهره، در واقع انعكاسي از اوضاع و احوال دروني آن فرد مي باشد. در مواردي، واكنشهاي افراد نسبت به يكديگر، در حالات چهره خود را نمايان مي سازد. چهره شاد و خندان، چهره گرفته و غمگين، چهره آراسته و پيراسته، چهره درهم و آشفته - چه از جانب مشاور و چه از جانب مُراجع - ارتباطات خاصي را بين اين دو فرد موجب مي گردد كه به اعتبار آنها خدمات مشاوره اي جهت مي يابد. آنچه مسلّم است، مشاور هنگامي كه بنا به هر دليلي چهره اش غمگين، گرفته و درهم شكسته است، بايد از حضور در جلسه مشاوره و مشاوره دادن بپرهيزد. در غير اين صورت، مُراجع را دچار دردسرهاي بيشتري خواهد ساخت؛ چراكه حالات چهره و رنگ رخساره معمولاً تفسير اوضاع و اسرار دروني انسان است؛ همان گونه كه گفتار انسان تا حدودي بيان كننده وضعيت رواني و شخصيتي او مي باشد.
حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه، حكمت 26 مي فرمايند: «مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيئاً إِلاَّ ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَصَفَحَاتِ وَجْهِهِ؛ هيچ كسي مطلبي را [در دل] پنهان نكرد، مگر اينكه در لغزشهاي زبان و رنگ به رنگ شدن صورتش ظاهر گرديد.»
نوع ديگري از ارتباطات كه كاربرد مؤثري دارد و مشاور مي تواند ارتباط را بهتر و كامل تر ادا و تفهيم كند، تعامل ارتباطات كلامي و غيركلامي است كه معمولاً به طور طبيعي و بدون صرف وقت اضافي و تدبير پيشين صورت مي پذيرد. تنها كافي است انسان از دوران كودكي نمادهاي گفتاري و رفتاري متناسب با يكديگر را از پدر و مادر و ديگر بزرگ ترها فرا بگيرد و آنها را در جاي مناسب با همديگر منطبق گرداند، مثلاً: هنگامي كه استقرار در يك مكان ثابت براي مُراجع و يا مشاور و يا هر دو ملال آور و خسته كننده باشد، در هنگام مشاوره برخاستن و راه رفتن و قدم زدن و تغيير مكان بجا و به طور متناسب، مي تواند نتيجه مطلوبي را در روند مشاوره داشته باشد.
چه عواملي را در جهت بخشي و ايجاد ارتباطات و يا به تعبير ديگر در «روح ارتباطات مشاوره اي » مؤثر مي دانيد؟
1. هم آوايي و همبستگي: كه يكي از مهم ترين عناصر در برگيرنده روح ارتباطات مشاوره اي مي باشد. هم آوايي به منزله هم گام شدن با زبان، لحن، روحيه، و رفتار و يا حتّي باورها و گرايشهاي مُراجع در حدّ امكان مي باشد. و تا آنجا مؤثر خواهد بود كه مُراجع به اشتباه و مغلطه گرفتار نگردد و يا در برابر مشاور به رفتار مقاومت برانگيزي دست نزند. در غير اين صورت، مشاور بايد شيوه برخورد خود را با مُراجع تغيير دهد. هم آوايي مشاور با مُراجع و يا متقابلاً مُراجع با مشاور، حكايتگر اوج صفا و يك رنگي حاكم بر فضاي مشاوره است كه به زيبايي هرچه تمام تر، ارتباطات مشاوره اي را سامان بخشيده، ضمانت لازم را براي تأثيرپذيري مُراجع از جلسه مشاوره و حضور و اظهارات مشاور فراهم مي آورد. راهكارهاي مفيد و مناسبي براي ايجاد روح هم آوايي و همبستگي وجود دارد كه برخي از آنها عبارت اند از: پذيراي خوب بودن، شنواي خوب بودن، پاسخ گوي خوب بودن.
2. ايجاد اعتماد متقابل: حسن اعتماد مشاور و مُراجع نسبت به حضور فعال يكديگر، در فضاسازي مناسب رواني و روحي تأثير بسزايي دارد. اصولاً، ارتباط مؤثر بدون اعتماد متقابل ثبات نمي يابد و به جايي نمي رسد. ايجاد اعتماد متقابل، به راهكارهايي نياز دارد:
الف. با صلابت و متانت سخن گفتن: سستي در كلام، اظهار شك و ترديد، به كار بردن واژگاني نظير امّا و چه بسا و شايد، از اين شاخه به آن شاخه پريدن، بي حاصل و بي مورد سخن گفتن، پرگويي بيش از حدّ نياز، سكوت بي مورد، كم گويي بي مورد، مكثهاي طولاني و بي فايده، از جمله عواملي است كه اعتماد متقابل مشاور - مُراجع را به مخاطره مي اندازد؛ پس با صلابت و متانت بايد سخن گفت.
ب. توجيه مشاور - مُراجع: اين امر يكي از شرايط لازم براي رابطه راهله متقابل ميان مشاور و مُراجع است. مُراجع اين طور مشاور را توجيه مي كند: «دلم شور مي زند؛ دلتنگي دارم؛ كسي را بهتر از شما نديدم تا احوال خودم را برايش باز گويم؛ آيا حدس من درست است؟ شما را به خدا اگر كاري از دستتان برمي آيد، مرا به ديگري حواله ندهيد؛ شما را امين و مورد اعتماد خود مي شناسم.»
مشاور هم اين طور توجيه مي كند: «من اينجا حضور پيدا كردم تا در خدمت شما باشم؛ اگر كاري از دست من برآيد، با كمال ميل انجام خواهم داد؛ اساساً وقت و توان من وقف شماست؛ دعا كنيد كه بتوانم انجام وظيفه كنم؛ خداوند توفيق خدمت به امثال شما را از من دريغ ندارد؛ خواهش مي كنم راحت باشيد و هرچه فكر مي كنيد بايد بگوييد، بيان داريد.»
ج. برخورد صادقانه: مبناي مشاور و مُراجع در جلسه مشاوره، بايد بر اين اساس باشد كه از طفره رفتن، ندانم كاري و ندانسته سخن گفتن بپرهيزند. آنان بايد در مواردي كه نسبت به مطلبي آگاهي ندارند، به راحتي اظهار كنند كه نمي دانند.
د. پرهيز از وعده هاي بي مورد و نامطمئن: عدم عمل به وعده، باعث فراهم شدن سلب اعتماد مُراجع مي شود؛ لذا لازم است مشاور نخست تمام جوانب امر را در نظر بگيرد؛ چنانچه از شرايط و لوازم جانبي يك مطلب مطمئن گرديد، آنگاه به مراجع وعده انجام كاري را بدهد.
ه. همراهي و هم نوايي با مُراجع.
و. رعايت شأن مُراجع: در مقام ايجاد ارتباط مؤثر و پويا مبادا شأن و حرمت شخصي و شخصيتي، شغلي، خانوادگي و اجتماعي مُراجع مورد غفلت قرار گيرد.
ز. پرهيز از واگرايي صريح و مستقيم: واگرايي صريح و مستقيم نسبت به گفتار و يا رفتار و حركات مُراجع، در بسياري از موارد نه تنها موجب شكستگي رواني مُراجع مي شود، بلكه اعتماد او را نسبت به مشاور و مشاوره از بين مي برد.
3. ايجاد آرامش: براي ايجاد آرامش نسبي، راهكارهايي همچون: گفتار و رفتار نويدبخش از طرف مشاور و تقويت باور و اعتماد مُراجع، جهت بالا بردن اعتماد به نفس او در نظر گرفته شده است، مثلاً: «خوشبختانه به موقع اقدام كرده ايد؛ اميد مي رود به خواست خداوند در كوتاه ترين فاصله زماني بتوانيد بر مشكل خود فائق آييد؛ افرادي در شرايط بدتري بوده اند و با حوصله و پي گيريهاي مجدّانه خودشان سامان گرفته اند؛ با ياري خداوند شما هم به نتيجه دلخواهتان خواهيد رسيد ان شاء اللّه.»
منظور از توصيه در مشاوره چيست؟ مشاور براي آمادگي ارائه توصيه هاي مشاوره اي، چه اسلوبي را بايد مراعات كند؟
منظور از توصيه، «آن دسته از راهكارهاي اصلاحي و يا درماني است كه توسط مشاور، متناسب با ساختار و ماهيت مسئله، مشكل و يا نابهنجاري، به منظور كمك به مُراجع و در جهت حلّ مشكل، رفع نابهنجاري و يا درمان اختلال، ارائه گردد.»
هميشه فرض بر اين است كه مشاور از جهت علمي و تجربي آمادگي لازم را براي ارائه توصيه ها دارد. با اين وجود، گاهي ممكن است شرايط جسماني، همچون: بيماري و خواب آلودگي و يا رواني، مثل: از دست دادن عزيزي، مانع از بهره برداري وي از علوم و تجارب كاربردي خود در راستاي ارائه توصيه هاي مشاوره اي باشد. در اين صورت، به درستي نمي تواند توصيه اي ارائه دهد.
امّا اصولي را كه در آمادگي مشاور لازم است رعايت شود، عبارت اند از:
1. آراستگي ظاهري: سر و وضع، لباس و امكاناتي كه در اختيار مشاور قرار دارد، بايد از آراستگي چشم نوازي برخوردار باشد تا در منظر مُراجع ناخوشايند نيايد؛
2. آرامش رواني: گفتار و رفتار مطلوب و پسنديده مشاور، حكايت از روان آرام او دارد. آرامش رواني مشاور، نقش بسزايي در اعتماد مُراجع نسبت به مشاور ايفا مي كند؛
3. رعايت تشريفات: مراعات آداب و تشريفات مربوط به توصيه ها، نظير: ورود و خروج مناسب، گزينش كلمات و عبارات موزون و متناسب، از جمله اصولي است كه مشاور بايد به هنگام ارائه توصيه به آنها توجه داشته باشد؛
4. سرزندگي: شادابي و سرزندگي، از اموري است كه بايد در رفتار مشاور مشهود باشد؛
5. حلم ورزي مشاور: (البته در بحث آمادگي براي ارائه توصيه ها، آمادگي مُراجع و همچنين مساعدت شرايط جانبي هم مطرح است كه نياز به يك بحث جداگانه اي دارد.)
مشاور در هنگام توصيه كردن و براي اينكه بتواند توصيه ها را از جنبه كيفي و كمي سازمان دهي و برنامه ريزي كند تا ميزان تأثيرگذاري خود و اثرپذيري مراجع را بالا ببرد، چه آداب و نكاتي را بايد رعايت كند؟
1. مشاور قبل از ورود به جلسه مشاوره و نيز به هنگام ارائه هر نوع راهكار و يا توصيه مشاوره اي، به ياد خداوند باشد و بر او توكل كند و آمادگي روحي و معنوي لازم را كسب نمايد و در راه كمك به مُراجع، از خداوند مدد بجويد. اين كار، صرف نظر از اينكه شخص مشاور را از جهت روحي و معنوي تقويت مي كند، تأثير تربيتي ويژه اي را در روان و رفتار مُراجع بر جاي مي گذارد.
2. مشاور تا آنجا كه برايش ميسّر است، توصيه ها را با لحن دلنشين و جذّاب ارائه دهد. اين كار مي تواند در [تقويت] روحيه مُراجع مؤثر باشد.
3. مشاور تا آنجا كه ممكن است بر لحن و ساختار علمي و تجربي موجّه تأكيد ورزد. در صحنه مشاوره، مُراجع انتظار دارد هر دستور العمل مشاوره اي كه ارائه مي شود، قبل از هر چيزي داراي شأن و وجهه علمي باشد.
4. در ارائه توصيه ها مواظب باشد حقوق ديگران تضييع نگردد. پاره اي از مشكلات مُراجع، به نوعي با حقوق انساني ديگران گره خورده است. در اين صورت، مبادا مشاور در تقديم توصيه هايش به مُراجع احياناً و بدون توجه، خواسته يا ناخواسته، به حقوق افرادي كه درگير اين ماجرا هستند لطمه وارد سازد! در هر صورت، احتياط را نبايد از دست داد.
5. مشاور در موارد غير ضروري، از تعرّض به اصول ارزشها و باورهاي مُراجع اجتناب ورزد. چنانچه مُراجعي از جهت ارزشها و باورهاي ديني و اعتقادي، با مشاور خود هم فكري و هم رأيي نداشته باشد و مشكل او نيز ارتباطي با اصول اعتقادات و ارزشهاي او پيدا نكند، در اين صورت، ضرورتي ندارد كه مشاور در مقام بررسي و حلّ مشكل او، به اعتقادات و ارزشهاي وي تعرض نمايد و احياناً آنها را زير سؤال ببرد.
6. از ارائه توصيه ها بر اساس خوشايند و بدآيند مُراجع پرهيز كند. گاه مي شود كه مشاور، ناخواسته و ناخودآگاه به دلايلي تحت تأثير شأن و شخصيت و يا منزلت اجتماعي و فرهنگي و يا حتّي شغلي و اقتصادي مُراجع قرار مي گيرد. در اين صورت، مراقبت لازم مشاور شرط اساسي موفقيت او مي باشد. مشاور هرگز نمي بايست تحت تأثير شأن و شخصيت مُراجع به او پاسخ دهد. در غير اين صورت، توصيه اي ارائه مي كند كه خوشايند مُراجع است؛ امّا به مصلحت او تمام نمي شود. و يا برعكس، از توصيه اي سرباز مي زند كه بدآيند مُراجع است؛ امّا به خير و مصلحت او مي باشد. مشاور به جاي اينكه او را از ضرر و زيان برحذر دارد، با توصيه هاي خود اسباب ضرر و زيان مُراجع را فراهم مي آورد.
7. مشاور هنگام احساس نياز به مشورت با ديگران، از مشورت با همكاران و استادان مشاور دريغ نورزد. مشاور بودن، مشاور را از مشاوره با ديگران بي نياز نمي كند.
8. مشاور در جلسه مشاوره و در حضور مُراجع، كار خود را با دعا به درگاه الهي و درخواست درمان و رفع مشكل و بهبودي مراجع به پايان ببرد. چه خوب است مشاوري كه به تأثير دعا و معنويت معتقد است، به همراه ارائه توصيه ها به مُراجع اظهار دارد: «من براي صحّت و عافيت شما دعا مي كنم.» اظهار اين مطلب، مُراجع را نسبت به الطاف خداوند اميدوارتر مي سازد و او را براي پناه آوردن به درگاه الهي و درخواست كمك از او تشويق و مهيا مي كند. امروزه، توجه به دعا به عنوان يك شيوه كارآمد درماني در ميان انسانها به ويژه جوامع غربي، نظر بسياري از كارشناسان را به خود جلب كرده است.
در پايان اگر توصيه يا سفارشي براي خوانندگان مجله داريد، بيان فرماييد؟
تا امكان دست مي دهد و فرصت باقي است، براي فراگيري اصول و فنون مشاوره به صورت نظري و كاربردي برنامه ريزي و سرمايه گذاري كنيد. آشنا شدن با اصول و فنون مشاوره، سرمايه علمي - كاربردي است كه مي تواند به نحو شايسته در اختيار مبلغان قرار گيرد تا از آن براي ارائه خدمات مشاوره اي به مراجعان بهره برداري كنند و بسياري از مشكلات ساده و اوليه را كه در صورت بي توجهي مي رود تا به بحران تبديل شود، به كمك مشاوره برطرف گردانند.
از حضرت عالي به خاطر فرصتي كه در اختيار مجله گذاشتيد، تشكر مي كنيم و اميدواريم در آينده نيز بتوانيم از محضرتان بهره مند شويم.
موفق و پيروز باشيد.
پي نوشت:
1)بحار الانوار، ج 71، باب 93، روايت 16، ص 404.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 100
/ 1