كرم ابريشم وقتي كه در پيله خودش است كم كم پيله را ميخورد و تبديل به يك پروانه خيلي زيبا ميشود و پرواز ميكند، همين پروانههاي قشنگي را كه ميبينيد روي درختها و گلها و سبزهزارها مينشينند، اينها يك دوره كرمي داشتهاند كه در آن دوره روي برگهاي درختها ميلوليدهاند. اگر گاهي به درخت نگاه بكنيد كرمهاي سبز درشتي را ميبينيد كه اينها بعداً به پروانه تبديل ميشوند. كدام يك از اين حالات حيات اصلي اين موجودات است؟ مسلماً دوره پروانهاي. پس دوره كرمي براي او يك پوست و يك دوره گذراست و اين مقدمهاي براي تكامل او به پروانه شدن است و حيات بعد از تحول و انقلاب انسان هم مثل حيات پروانه اي و حيات قبل از تحول و انقلاب مانند حيات كرمي است.
اين كرمي كه روي درخت است، همينطور روي شاخهها ميخزد و گوشه برگهاي نازك را ميخورد و چاق ميشود بعد كه حسابي درشت شد، زير برگ آويزان ميشود و بعد مرتب دور خودش تاب ميخورد و با اين حالت آب دهان او هم دور او پيچيده و تبديل به يك پيله ميشود. اين موجود مدتي كه در پيله ماند بال پيدا ميكند، چشم پيدا ميكند. قدرت پرواز پيدا ميكند. بعد اين پوسته و پيله را سوراخ كرده و از درون آن بيرون ميآيد و پرواز ميكند.
در انسان هم بدنيا آمدن و برزگ شدن و زن گرفتن و بچه داشتن و شغل داشتن و نان در آوردن و بعد هم صاحب اولاد(نوه)شدن و باز داماد آوردن و عروس آوردن و همه اينها دوره كرمي اوست، دوره پروانهاي او همين است كه «يا حسين» مي گويد، چون چشم پروانهاي انسان مي فهمد حسين يعني چه و چشم كرمي ما نمي فهمد حسين كيست. يك دسته از انسان ها كه دوره كرمي آنها تمام مي شود مي بينند كه براي دوره پروانهاي شان هيچ كاري نكرده اند و فضايي براي پرواز ندارند و فكر مي كنند كه چگونه پرواز كنند؟ كجا پرواز كنند؟ با كدام و يا چه عشقي پرواز كنند؟