بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
از هيأت، امام را ميديد سلالهي زهرا ـ سلام الله عليها ـ خاطرهاي از زمان رياست جمهورياش به يكي از كشورهاي آفريقايي ميفرمايد: «در ايام رياست جمهوري، به يكي از كشورهاي آفريقايي سفر رسمي داشتم. از پلكان هواپيما كه پايين آمدم، ديدم كه رئيس جمهور آن كشور، مرعوب من شده است. اين وضعيت، در چهرهاش كاملاً آشكار بود. در ماشين تشريفاتي نشستيم، تا ما را به محل مهمانسرا ببرند. در ماشين ديدم كه اين شخص، بدون آن كه خودش بخواهد، يك طرف نشسته و جرأت نميكند به صورت من نگاه كند! من با زحمت و خنده و نرمگويي، يواش يواش او را به صحبت آوردم. وقتي به ايران برگشتم، به امام گفتم، من در آنجا ديدم كه اينها در ما رشحهيي از وجود شما را ميبينند. آن رئيس جمهور، در مقابل من كه اين طور خاضع نبود ـ من كه كسي نبودم ـ او در مقابل امام خاضع بود؛ امامي كه مظهر انقلاب بود. آن شخص ـ كه نميخواهم اسمش را بياورم ـ نميتوانست خودش را نگهدارد. او يك رئيس جمهور گردن كلفت و معروفِ حسابي هم است؛ از اين آدمهاي خرده ريز نيست؛ اما از هيأت ايراني، امام را ميديد و بويش را ميشنيد.[1] [1] . حديث ولايت، ج6، ص108، بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با فرماندهان. حكايت نامهي سلالهي زهرا (س)/ حسن صدري مازندراني