براي روشن شدن مطلب، در اين مقاله به دو بحث به صورت خلاصه پرداخته مي شود: 1. معني روح و كاربردهاي آن در قرآن 2. معني «از امر خدا بودن روح» الف) معني روح و كاربرد هاي آن در قرآن: روح از نظر لغت به معني «نفس» و «دويدن» است بعضي تصريح كردهاند، كه روح و ريح (باد) از يك معني گرفته شده است،[1] و اگر روح انساني كه گوهر مستقل مجرّدي است به اين نام ناميده شده بدان جهت است كه از نظر تحرك و حياتآفريني، و ناپيدا بودن همچون نفس و باد است امّا موارد استعمال آن در قرآن متعدد است كه به برخي از آنها اشاره ميشود: 1. روح مقدسي كه پيامبران را در انجام رسالتشان ياري و تقويت ميكرده.[2] 2. نيروي معنوي كه مؤمنان را ياري و تقويت ميكند «اَيَّدَهُمْ بِروحٍ مِنْهُ»[3] 3. فرشته مخصوص وحي.[4] 4. فرشته بزرگي از فرشتگان و يا مخلوقي برتر.[5] 5. وحي آسماني.[6] 6. روح انساني « وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي »[7] همين روح عظيمي است كه ما را از حيوانات جدا ميسازد و برترين شرف، است و تمام قدرت و فعّاليت ما از آن سرچشمه ميگيرد، و به كمك آن اسرار علوم را ميشكافيم، و به اعماق موجودات راه مييابيم.[8] ب: معني از امر خدا بودن روح: خداوند در قرآن در چهار مورد با تعبيرات مختلف فرموده «كه روح از امر خداست»[9] كه متن كامل يكي از آيات چنين است «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً»[10] از تو درباره «روح» سؤال ميكنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندكي از دانش به شما داده نشده است؟ اكنون از دو طريق، به بررسي آيه مذكور و مانند آن ميپردازيم:
الف: ديدگاه روايات: ائمه ـ عليهم السّلام ـ به عنوان مفسّران اصلي وحي، درباره آيه، بياناتي دارند، كه به برخي از آنها اشاره ميشود. 1. در روايات متعددي كه در كتب شيعه و اهلسنّت آمده است كه مشركان قريش اين سؤال را از دانشمندان اهل كتاب گرفتند و ميخواستند پيامبر را با آن بيازمايند به آنها گفته شده بود كه اگر محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ اطلاعات فراواني درباره روح در اختيار شما بگذارد، دليل بر عدم صداقت او است، لذا جمله كوتاه و پر معني پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي آنها اعجابانگيز بود.[11] 2. از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه فرمود: «إنما الروح خلقٌ من خلقه، لهُ بصر و قوه...»[12] روح از مخلوقات خداوند است بينائي و قدرت و قوت دارد، خدا آنرا در دلهاي پيغمبران و مؤمنان قرار ميدهد. 3. در روايت ديگر ميخوانيم «هي من الملكوت» روح از عالم ملكوت و از قدرت خداوند است»[13] در نتيجه از اين روايات استفاده ميشود كه مراد از اينكه «روح از امر خداست» يعني خلق ويژه الهي است كه از عالم ملكوت ميباشد.
ب: اقوال مفسرين: 1. تفسير نمونه: از آنجا كه روح، ساختماني مغاير با ساختمان مادّه دارد و اصول حاكم بر آن غير از اصول حاكم بر مادّه و خواص فيزيكي و شيميائي آن است، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مأمور ميشود در يك جمله كوتاه و پرمعني بگويد: «روح از عالم او است يعني خلقتي اسرار آميز دارد» سپس براي اينكه از اين پاسخ تعجب نكنند، اضافه ميكند، كه بهره شما از علم و دانش بسيار كم و ناچيز است، بنابراين چه جاي شگفتي كه رازهاي روح را نشناسيد، هرچند از همه چيز به شما نزديكتر است؟[14] و مؤيد اين معني آياتي است كه در آنها تعبير « وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ »؛[15] (از روح خود در آن دميد) و يا « وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي »[16] از روحم در او دميدم، با توجه به دو نكته: 1. «مِنْ» در من روحي، نشويه است كه بيان سرچشمه و منشأ پيدايش چيزي ميباشد. 2. اضافه (و نسبت روح) به خدا اضافه تشريفي است و منظور يك روح مقدّس الهي است كه خدا به آدميان بخشيده است. 2. مرحوم علاّمه طباطبائي (ره) ميفرمايد: 1. سؤال از حقيقت مطلق روح است[17] و روح هم در لغت به معناي مبدأ حيات و زندگي است كه حيوان بوسيله آن احساس و حركت را ارادي خود را انجام ميدهد.[18] 2. روح از سنخ امر است و امر خداوند چنان است كه خود معرّفي نموده است «فرمان او چنين است كه هرگاه چيزي را اراده كند، تنها به آن ميگويد «كُنْ؛ آن نيز بيدرنگ موجود ميشود»[19] از آيه فوق استفاده ميشود كه امر خداوند سخن خداوند است نسبت به اشياء به صورت «كُنْ» به معناي ايجاد، وجود يافتن شيء از آن جهت كه استناد به خداوند دارد. 3. خداوند ميفرمايد: «امر و خلق براي اوست».[20] او عبارت است از وجود شيء از آن جهت كه فقط استناد به خداوند دارد، امّا خلق استناد به حقيقت اشياء است به خداوند توسط اسباب تكويني. 4. امر خداوند در هر چيزي ملكوت (و درون) آن شيء است و ملكوت رساتر از مُلك (ظاهر است) در نتيجه هر شيء ملكوتي دارد چنانكه امر دارد.[21] در نتيجه امر خداوند يعني ايجاد ملكوتي و آسماني خداوند بدون واسطهگري اسباب و بدون داشتن زمان و مكان، پس روح از امر خداست يعني مخلوق مستقيم الهي است كه بدون دخالت اسباب طبيعي بوجود آمده است،و زمان و مكان در آن راه ندارد. نتيجه اين شد كه روح از امر خداوند است يعني موجود و مخلوق بيواسطه، و ملكوتي و ويژه الهي است چنانكه در روايت هم داشتيم روح از عالم ملكوت و از قدرت (بيواسطه) خداوند است. اين نكته را هم در پايان اضافه كنيم، كه در بخشي از روايات اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ در تفسير آيه مذكور، به ما رسيده، كه روح به معني مخلوقي برتر از جبرئيل و ميكائيل معرّفي شده كه با پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و امامان همواره بوده است و آنان را در خط سيرشان از هرگونه انحراف بازميداشت.[22] اين روايات با آنچه در تفسير آيه گفته شد نه تنها مخالفتي ندارد، بلكه با آنها هماهنگ است چرا كه روح آدمي مراتب و درجاتي دارد، آن مرتبهاي از روح كه در پيامبران و امامان است مرتبه فوقالعاده والايي است كه از آثارش معصوم بودن از خطا و گناه و نيز آگاهي و علم فوقالعاده است و مسلّماً چنين مرتبهاي از روح از همه فرشتگان برتر خواهد بود حتي از جبرئيل و ميكائيل و روايات گذشته هم اين امر را تأكيد ميكنند.
پي نوشت ها: [1] . حسين بن محمد، معروف به راغب اصفهاني، مفردات راغب، (دفتر نشر الكتاب، چاپ دوّم، 1404) ص 205. [2] . سوره بقره، آيه 253. [3] . سوره مجادله، آيه 22. [4] . سوره شعرا، ايه 193. [5] . سوره قدر، آيه 4. [6] . سوره شوري، آيه 52. [7] . سوره حجر، آيه 29. [8] . ر.ك. آيتالله مكارم شيرازي، تفسير نمونه، (تهران، دارالكتب، الاسلاميّه) ج 12، ص 252. [9] . سوره نساء، آيه 171، سوره اسراء آيه 17، سوره مجادله، آيه 22، سوره شوري،آيه 52. [10] . سوره اسراء، آيه 85. [11] . تفسير نمونه، (پيشين) ج 12، ص 253. [12] . تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 216، به نقل از تفسير نمونه، (پيشين) ج 12، ص 253. [13] . نورالثقلين، ج 3، ص 215، به نقل از همان و ر.ك: فيض كاشاني، تفسير صافي، (مؤسه الاعلمي) ج 3، ص 108. [14] . تفسير نمونه، (پيشين) ج 12، ص 252. [15] . سوره سجده، آيه 9. [16] . سوره حجر، آيه 29. [17] . علامه طباطبائي، الميزان، (تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1362) ج 13، ص 212. [18] . همان، ص 208. [19] . سوره يس، آيه 82. [20] . سوره اعراف، آيه 54. [21] . الميزان، (پيشين) ج 13، ص 211. [22] . ر.ك: تفسير نمونه، (پيشين) ص 253، و تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 215، و ر.ك: تفسير صافي (پيشين) ج 3، ص 107ـ109. مركز مطالعات و پژوهش هاي حوزه علميه