بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مسیحیت صهیونیستی می توان جنوب آمریکا را مرکز اصلی مسیحیان صهیونیست در ایالات متحده دانست. جری فالویل تصریح کرده است که این منطقه، کمربند انجیلی ها است. البته اکنون این منطقه پایگاه انتخاباتی حزب جمهوری خواه و «کمربند امنیت اسرائیل» نیز است. مصاحبه، با پروفسور جیسون برگین، استاد علوم سیاسی دانشگاه فلوریدا کارشناس و متخصص جنبش مسیحیت صهیونیستی.
دکتر جیسون، ممکن است اطلاعاتی در مورد شمار واقعی مسیحیان صهیونیست در ایالات متحده آمریکا بفرمایید و بگویید آن ها چه نوع موضع گیری در قبال خاورمیانه دارند.
بسیار دشوار می توان آماری در مورد شمار مسیحیان صهیونیست در ایالات متحده ارائه داد، امّا چیزی که می توان گفت، این است که آن ها، هدف انتخاباتی فعالان مسیحیت صهیونیستی، و دست اندرکاران حکومت اسرائیل و «از نو متولد شدگان»اند. یعنی پروتستان های ایوانجلیست سفید و شمار این رأی دهندگان 25 درصد کل ساکنان تخمین زده می شود که اکثر آن ها به نفع جمهوری خواهان رأی می دهند.
امّا در مورد خاورمیانه، بنابر یک نظرسنجی که «انستیتوگالوپ» انجام داده است، 30 درصد از آمریکایی ها، آن سرزمین ها (فلسطین) را مقدس می دانند و از نظر دینی آن را مهم به شمار می آورند، زیرا انجیل پیش بینی کرده است، حوادث سرنوشت ساز و مهمی در آن جا روی می دهد. 75 درصد از کسانی که از آن ها نظرسنجی شده بود، از جمله رأی دهندگان و حامیان مسیحیان صهیونیست بودند و بیش از نیمی از آن ها، پیوسته به کلیسا رفت و آمد داشتند. 20 درصد از آمریکایی ها شخصاً و صرف نظر از دیدگاه های دینی و پیش بینی های انجیل بر این باورند که فلسطین بسیار پراهمیت است.
یک سوم از آنان (نو متولدشدگان) از نظر وابستگی حزبی، از جمله حامیان حزب جمهوری خواه (42 درصد) بوده و از دیدگاه دینی به اسرائیل نگاه می کنند. 25 درصد از دموکرات ها 24 درصد از اشخاص مستقل که وابسته به هیچ حزبی نیستند، اسرائیل را مکانی می دانند که پیش بینی های انجیل در آن تحقق می یابد، با این حال، اگر به مسیحیان صهیونیست به عنوان «نو متولد شدگان» و از دیدگاه دینی نگریسته شود، متوجه می شویم که درصد کلّ ساکنان آمریکا مخالف پرپایی یک حکومت فلسطینی هستند، اما این نسبت خود کم نیست، به ویژه این 6 درصد دوبرابر جمعیت یهودیان در امریکا است. (یهودیان 3 درصد جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند). بنابراین منابع «سازمان دفاع از اسرائیل» خاخام ایشیل اکستاین و رالف رید، مدیر سابق اجرایی هم پیمانی مسیحی در سال 2002، دست به تبلغیات گسترده ای در میان مردم زدند، تا مسیحیان و برادران یهودی خود را قانع به حمایت از حکومت اسراییل کرده، برای صلح در قدس دعا کنند و حقیقت اسرائیل را به مردم بنمایانند و امنیّت آن را تضمن کنند. علاوه بر این، این سازمان تلاش کرد تا 100 هزار کلیسا و حدود یک میلیون نفر از مسیحیان ایالات متحده را در یک موضع واحد جمع کند تا آن ها، با اسرائیل اعلام همبستگی کنند. این رقم بسیار بالایی است، زیرا بیشتر آمریکایی ها توجه چندانی به امور سیاسی نشان نمی دهند. در 26 اکتبر 2002 این سازمان اعلام کرد: «هفت میلیون مسیحی در مراسم روز ملی دعا برای اسرائیل و اعلام همبستگی با آن، شرکت کردند»، این در حالی است که سال گذشته، شمار آن ها از پنج میلیون نفر بیشتر نبود. مسیحیان صهیونیست بیشتر در کدام منطقه ایالات متحده سکونت دارند؟
می توان جنوب آمریکا را مرکز اصلی مسیحیان صهیونیست در ایالات متحده دانست. جری فالویل تصریح کرده است که این منطقه، کمربند انجیلی ها است. البته اکنون این منطقه پایگاه انتخاباتی حزب جمهوری خواه و «کمربند امنیت اسرائیل» نیز است، چرا؟ زیرا جنوب، منطقه ای است که مردم آن، در مقایسه با جاهای دیگر امریکا از دیدگاه دینی، مؤمن ترین افراد به انجیل اند و گرایش های دینی بسیار قوی تری دارند؟ این عجیب نیست که بیشتر رهبران مسیحیان محافظه کار، جنوبی هستند یا در آن جا آموزش دیده اند و یا سازمان های آن ها در آن جا متمرکز شده است. در یک نظرسنجی دیگر که «مؤسسه گالوپ» به عمل آورد نتیجه این بود که جنوبی بودن به معنای در جرگه حامیان سخت اسرائیل قرار داشتن است و عجیب نیست که کلیسای پروتستان در ایالات متحده بر کنگره معمدانی های جنوبی که شامل 42 هزار کلیسا و دارای 16 میلیون عضو است، بسیار نفوذ دارد و این امر را می توان نفوذ صهیونیستی در آن منطقه به شمار آورد. در مورد حضور مسیحیان صهیونیست در دولت بوش و کنگرة آمریکا و میزان تأثیر آن ها بر سیاست های آمریکا چه نظری دارید؟
دانیل پایپس که جورج بوش اخیراً او را به عضویت شورای اداره مؤسسه صلح ایالات متحده در آورده، گفته است: «برخی در شگفتند که چرا ایالات متحده سیاست هایی را در پیش می گیرد که اساساً و به طور کامل با سیاست های کشورهای اروپایی متفاوت است، در مورد آن باید بگوییم که بخش اصلی پاسخ این سؤال در این روزها به نفوذ پر قدرت مسیحیان صهیونیست در سایه وجود رئیس جمهوری محافظه کار مانند جورج بوش، باز می گردد. و با این که اطلاعات تأیید شده و مورد اطمینانی در مورد میزان حضور مسیحیان صهیونیست در دولت جورج بوش وجود ندارد اما شواهدی در دست است که ثابت می کند دولت بوش و برخی از اعضای کنگرة آمریکا، روابط تنگاتنگ و نزدیکی با نمایندگان مسیحیان صهیونیست دارند. در کنگرة «راهی به سوی پیروزی» که سازمان «هم پیمانی مسیحی» در سال 2002 آن را برگزار کرد و در طی آن شعار هم بستگی مسیحیان با اسرائیل سر داده شد، بسیاری از اشخاص بزرگ و صاحب نفوذ در زمینه های سیاسی و اجتماعی امریکا و اسرائیل دعوت شده بودند. از جمله «پت رابرتسون»، وزیر تجارت اسرائیل، «یهودا اولمرت» شهردار سابق قدس، «الیور نورث»، افسر سابق نیروی دریائی، «روی مور» وزیر دادگستری در ایالت آلباما، «سناتور دیک آرمی»، «سناتور تام دیلی»، «سناتور روی پلانت» و برخی از اعضای مجلس نمایندگان مانند، «جیمز انهوف» «سام براونباک»، «اورن هاچ» و «آلن کیس» عضو سابق هیئت امریکا در سازمان ملل. «اولمرت در سخنرانی در جمع آن جمعیت که حدود 000/10 نفر تخمین زده شده گفت:
سلام و درود بر مؤمنان به صهیون. خدا در حمایت از دولت اسراییل با ماست، و شما ای مسیحیان ارجمند آمریکا، شما با ما هستید.
رابرتسون در ادامه گفت «ما نباید از اسرائیل بخواهیم از سرزمین های به اصطلاح اشغالی عقب نشینی کند، ما باید در کنار آن بایستیم و به خاطر آن به جنگ بپردازیم».
در یک دیدار عمومی دیگر که کمیته حمایت از اسرائیل در سال 2003 برگزار کرد، آریل شارون، بنیامین نتانیاهو، دانیل ایالون و اشکرافت ـ وزیر دادگستری آمریکا ـ پل ولفوویتز ـ قائم مقام وزیر دفاع امریکا ـ الیوت آبرامز عضو شورای امنیت ملی آمریکا که مهم ترین شخصیت آمریکایی در سیاست گذاری های امریکا در مورد مسئله فلسطین به شمار می آید، «سناتور بیل ورست» که از رهبران جمهوری خواه است، «سناتور تام دیلی» و «گرای بایر» نامزد سابق ریاست جمهوری و مشاور ریگان در امور سیاست داخلی کشور، حضور داشتند.
پیشتر، سناتور سام براونباک و سناتور هوار برمن، آریک کانتور و هنری هاید، جلسات بحث و بررسی عمومی در مورد «سیاست امریکا در قبال اسراییل» برگزار کرده بودند و در این جلسه، جری فالویل، ریچارد لند از کنگره معمدانی های جنوب و سن هانینی از شبکه فاکس نیوز و تونی بلانکی از روزنامه واشنگتن تایمز و فرد بارنیز از مجله ویکلی استاندارد Wikly standard شرکت داشتند و هر کدام گزارش هایی در مورد نقش رسانه ها در مورد مسئله خاورمیانه ارائه دادند.
رامسفلد، وزیر دفاع امریکا، عملاً حامی موضع گیری های مسیحیان محافظه کار در قبال مسئله فلسطین است تا آن جا که او حتی به کار بردن اصطلاح «سرزمین های اشغالی» برای کرانه باختری و نوار غزه را نادرست می داند. ژنرال ویلیام جفری بلوکن، نائب وزیر دفاع در امور اطلاعات مسئول دستگیری بن لادن و صدام حسین تصریح کرده است که «جنگ ضد تروریسم به نوعی، جنگی مقدس است که یهودیت با هم پیمانی مسیحیت آن را علیه شیطان شروع کرده است».
البته باید گفت بخش های قابل توجهی از دولت امریکا وارد صفوف مسیحیان صهیونیست نشده است و این به معنای این نیست که آن ها مخالف دیدگاه های آنان هستند، بلکه بالعکس، آن ها آشکارا و پنهان در آن راستا فعالیت و از آن حمایت می کنند. آینده مسیحیان صهیونیست را در امریکا چگونه می بینید؟
مسیحیان صهیونیست در آینده هم در سیاست های آمریکا، نقش فعالی ایفا خواهند کرد، نقش آن ها تا زمانی که مشغول امور سیاسی اند و با تعصب خاص با حزب سیاسی اصلی در آمریکا (حزب جمهوری خواه) همکاری می کنند فعال اثرگذار خواهد بود. به همین دلیل است که سیاست مداران اهمیت خاصی برای آن ها قائل اند. به بیان دیگر این ماشین زنگ زده، نیاز به روغن کاری دارد. جورج بوش به خوبی می داند چه کسانی او را در سال 2000 و 2004 به این مقام رساندند. و او خوب می داند چه کسانی در انتخابات سال 2002، حزب جمهوری خواه را به پیروزی رساندند و به صورت اکثریت درآورد. صرف نظر از انتخابات، جورج بوش به خوبی می داند، مسیحیان محافظه کار از جمله کسانی بودند که بیشترین تمایل به جنگ با عراق داشتند و کنگره معمدانی های جنوب بیشتر از هر سازمان دیگری، جنگ ضد عراق را عادلانه توصیف کرد. به همین دلیل غیر ممکن است بوش به کسانی که بیشتر از هر کس حامی و پشتیبان سیاست های او بوده و دوباره او را به ریاست جمهوری رساندند، پشت کند. در این جا می خواهم به نکته ای اشاره کنم و آن، این که برخی بر این باورند که توطئه ای از سوی مسیحیان صهیونیست در کار است که سیاست های ایالات متحده در خاورمیانه را پیش می برد، حقیقت این است که هیچ توطئه ای در کار نیست، نکته این است که چیزی که مسیحیان صهیونیست را در امریکا به یک قدرت قابل توجه تبدیل کرده است، سازمان دهی، نقش فعال و پر رنگ ـ ابزارهای فشار، سیل اموال و پول های آن ها و صرف وقت از طرف آنان برای رسیدن به هدفی که به آن ایمان دارند، و همچنین رأی های آن ها و صرف وقت از طرف آنان برای رسیدن به هدفی که به آن ایمان دارند و همچنین رای های آن ها در انتخابات است. من اعتقاد دارم که مسلمانان و عرب ها نیز در ایالات متحده می توانند چنین نقشی ایفا کنند. این زمان می برد اما به هر حال شدنی است و سیاست مداران امریکا مجبور می شوند، در برابر آن ها که سازمان دهی شده اند و از نظر سیاسی بسیار فعالند، سر فرود آورند. «مسیحیان صهیونیست» دوران معاصر بیش از دو دهه تلاش کرده اند تا به این جایگاه دست یافته اند و این بسیار تمسخرآمیز است که مسلمانان در انتخابات سال 2000 به جورج بوش که کاندیداری رؤیایی مسیحیان صهیونیست بود، رأی دادند.