ترجمه تفسیر المیزان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
صفحه 425تطهير، يا بمعناى اين است كه خانه خدا را براى عبادت طواف كنندگان، و نمازگزاران، و كسانى كه مىخواهند در آن اعتكاف كنند، خالص و بلا مانع سازند، و بنا بر اين عبارت مورد بحث استعاره بكنايه ميشود، و اصل معنى چنين ميشود: (ما به ابراهيم و اسماعيل عهد كرديم: كه خانه مرا خالص براى عبادت بندگانم كنيد). و اين خود نوعى تطهير است.و يا بمعناى تنظيف آن از كثافات و پليديهايى است كه در اثر بى مبالاتى مردم در مسجد پيدا مىشود، و كلمه (ركع) و كلمه (سجود) هر دو جمع راكع و ساجد است، و گويا مراد از اين دو كلمه نمازگزاران باشد.(وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ) الخ، اين جمله حكايت دعائى است كه ابراهيم (ع) كرد، و از پروردگارش درخواست نمود: كه به اهل مكه امنيت و رزق ارزانى بدارد، و خداوند دعايش را مستجاب كرد، چون خدا بزرگتر از آنست كه در كلام حقش دعائى را نقل كند، كه مستجاب نكرده باشد، حاشا بر اينكه كلام او مشتمل بر هجو و لغوهايى باشد كه جاهلان، خود را با آن سر گرم ميكنند، با اينكه خودش فرمود: (وَ الْحَقَّ أَقُولُ. من تنها حق را مىگويم) «1» و نيز فرمود: (إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ، وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ، بدرستى كه قرآن سخنى است كه ميانه حق و باطل را جدايى مىاندازد، و نه سخنى بيهوده) «2».و خداى سبحان در قرآن كريمش از اين پيامبر كريم دعاهايى بسيار نقل كرده، كه در آن ادعيه از پروردگارش حوائجى درخواست نمود، مانند دعايى كه در آغاز امر براى خودش كرد، و دعائى كه هنگام مهاجرتش به سوريا كرد، و دعائى كه در خصوص بقاء ذكر خيرش در عالم كرد، و دعائى كه براى خودش و ذريهاش و پدر و مادرش و براى مؤمنين و مؤمنات كرد، و دعائى كه بعد از بناى كعبه براى اهل مكه كرد، و از خدا خواست تا پيامبران را از ذريه او برگزيند، و از همين دعاهايش و درخواستهايش است كه آمال و آرزوهايش و ارزش مجاهدتها و مساعيش در راه خدا، و نيز فضائل نفس مقدسش، و سخن كوتاه موقعيت و قربش به خداى عز اسمه شناخته مىشود، و همچنين از سراسر داستانهايش، و مدائحى كه خدا از او كرده، مىتوان شرح زندگى آن جناب را استنباط كرد، و انشاء اللَّه بزودى در تفسير سوره انعام تا آنجا كه براى ما ميسور باشد متعرض آن مىشويم.(مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ) الخ، بعد از آنكه از پروردگار خود امنيت را براى شهر مكه درخواست كرد، و سپس براى اهل مكه روزى از ميوهها را خواست، ناگهان متوجه شد كه ممكن است در آينده