ترجمه تفسیر المیزان جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 1

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صفحه 492

با او حرف مى‏زند، و ديگران مى‏شنوند، تا برسند بمطلبى كه مربوط به شخص آن يك نفر است، وقتى به اينجا مى‏رسد، روى خود از او گردانده، متوجه جماعت حاضر در مجلس مى‏كند، و چون آن مطلب بسر رسيد، دوباره رو بان شخص نموده سخنان خود را ادامه مى‏دهد، اين مثال را بدان جهت زديم، تا متوجه شوى التفات در آيه بخاطر چه بوده است.

(الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ) اين جمله بيان سابق را تاكيد مى‏كند، و نهى از شك را تشديد مى‏نمايد، چون امتراء همان شك و ارتياب است، و ظاهر خطاب متوجه به رسول خدا (ص)، و باطن و معناى آن به امت است.

(وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ) كلمه (وجهة) بمعناى چيزيست كه آدمى رو به آن مى‏كند، مانند قبله، كه آن نيز بمعناى چيزى است كه انسان متوجه آن ميشود، در اين آيه بيان سابق را خلاصه نموده عبارت اخرايى مى‏آورد، تا مردم را هدايت كند، به اينكه مسئله قبله را تعقيب نكنند، و بيش از اين در باره آن بگو مگو راه نيندازند، و معنايش اين است كه هر قوم براى خود قبله‏اى دارند، كه بر حسب اقتضاى مصالحشان برايشان تشريع شده است.

خلاصه، قبله يك امر قراردادى و اعتبارى است، نه يك امر تكوينى ذاتى، تا تغيير و تحول نپذيرد، با اين حال، ديگر بحث كردن و مشاجره براه انداختن در باره آن فائده‏اى براى شما ندارد، اين حرف‏ها را بگذاريد، و بدنبال خيرات شتاب بگيريد، و از يكديگر سبقت جوييد كه خداى تعالى همگى شما را در روزى كه شكى در آن نيست جمع مى‏كند، و لو هر جا كه بوده باشيد. كه خدا بر هر چيزى توانا است.

اين را هم بايد دانست كه آيه مورد بحث همانطور كه با مسئله قبله انطباق دارد، چون در وسط آيات قبله قرار گرفته، همچنين ميتواند با يك مسئله تكوينى منطبق باشد، و بخواهد از قضاء و قدرى كه براى هر كسى از ازل تقدير شده خبر دهد، و جمله (فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ) بخواهد بفهماند: كه احكام و آداب براى رسيدن به همان مقدرات تشريع شده، كه انشاء اللَّه در بحثى كه پيرامون خصوص قضاء و قدر خواهيم داشت، بيان مفصل آن مى‏آيد.

(وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ، فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) الخ، بعضى از مفسرين گفته‏اند: معناى اين آيه اين است كه از هر جا كه بيرون شده و به هر جا كه وارد شدى، روى خود بسوى مسجد الحرام كن، بعضى ديگر گفته‏اند: معنايش اين است كه از هر شهرى در آمدى، ممكن هم هست مراد به جمله (وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ) الخ مكه باشد كه رسول خدا (ص) از آنجا بيرون آمد، و آيه (مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ) «1» از آن خبر ميدهد، و معنايش اينست كه رو به كعبه ايستادن حكمى‏

1- سوره محمد آيه 13

/ 693