بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 493پس به حكم اين آيه، امت پيامبر اسلام هم بعد از آن جناب دو دسته شدند، كافر و مؤمن، و دسته مؤمن، ما، و كفار اينها هستند آن مرد عرضه داشت: آرى، به خداى كعبه سوگند كه اينها كافر شدند، آن گاه به لشگر دشمن حمله كرد تا كشته شد، (خدايش رحمت كند).مؤلف: اين قصه را شيخ مفيد و شيخ طوسى هر دو در امالى «1» خود و مرحوم قمى در تفسير «2» خود آوردهاند، و اين روايت دلالت دارد بر اينكه امير المؤمنين سلام اللَّه عليه كفر در آيه را به معنايى اعم از كفر خاص و اصطلاحى گرفته، كه در اسلام احكام خاصى دارد، چون اين را مىدانيم و روايات بسيار زياد و همچنين تاريخ هم مسلم كرده كه آن جناب با مخالفين خود معامله كفار مشرك و حتى معامله اهل كتاب، و نيز معامله اهل رده «3» نمىكرده، و خلاصه مخالفين خود را مسلمان مىدانسته است.پس معلوم مىشود، اين كه در روايت، مخالفين خود را كافر خوانده توسعهاى در معناى كافر داده است، و آن معناى اعم و وسيع جز اين نمىتواند باشد كه دشمنان او نسبت به باطن و معناى دين كافر هستند، نه نسبت به ظاهر آن، و به همين جهت كه مىبينيم بارها مىفرمود:من با اين مخالفين بر سر تاويل مىجنگم، نه بر سر تنزيل.مترجم: (در مسند احمد بن حنبل جلد سوم صفحه 33 آمده كه رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: يكى از شما كسى است كه با مردم بر سر تاويل قرآن مىجنگد، همانطور كه من بر سر تنزيل آن جنگيدم.ابو بكر و عمر از جا برخاستند، رسول خدا (ص) فرمود: نه شما نيستيد، پينهدوز است، و در همان حال على(ع) داشت كفش او را پينه مىزد) و ظاهر آيه شريفه هم مساعد با اين روايت است، و براى اينكه آيه نيز دلالت دارد بر اينكه آن بيناتى كه رسولان خدا آوردند، در رفع اختلاف امتها مؤثر واقع نشده و بعد از رفتن هر پيامبرى امتش اختلاف و جنگ كردند، و اين به خاطر اين است كه اختلافشان مستند به خودشان بوده، و اين چيزى نيست كه آيات بينات رسولان جلوگيرش شود، بلكه خاصيت اجتماع انسانها كه هيچگاه خالى از بغى و ظلم نيست، همين است._______________(1) امالى شيخ مفيد، ص 60 مجلس 12(2) تفسير قمى، ج 1، ص 84(3)" رده" يعنى ارتداد و از دين برگشتن،" اهل ردة"- جمعيتى كه پس از رحلت پيغمبر اكرم (ص) و زمان خلافت ابو بكر از دين اسلام برگشتند.