بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 495از صحابه امت اسلام را از كليت آيه شريفه، استثنا نكرد، و نگفت آخر ما معصوم هستيم، و يا رسول خدا (ص) بشارت داده و پيشگويى كرده كه امت اسلام با هم جنگ نمىكنند، و يا اجتهاد من اين است كه امت اسلام نبايد اختلاف كنند، و يا خدا و رسول امت اسلام را استثنا كردهاند، پس مساله اختلاف امتها امرى است اجتناب ناپذير آزمايشى است كه بايد پيش بيايد، تا سيهروى شود آنكه در او غش باشد.مترجم: در اين مساله، بيش از اين طول دادن با وضع اين كتاب مناسب نيست.و در اصول كافى از ابى بصير روايت آورده كه گفت: از امام صادق(ع) شنيدم كه مىفرمود: خداى عز و جل همواره، عالم به ذات خود بود، در حالى كه هيچ معلومى نبود، و همواره قادر به ذات خود بود، در حالى كه مقدورى نبود، عرضه داشتم: فدايت شوم پس بايد همواره متكلم هم باشد؟ فرمود: نه، كلام امرى حادث است، خداى عز و جل بود در حالى كه متكلم نبود (چون كسى نبود تا با او تكلم كند)، و سپس كلام را ايجاد كرد «1».و در احتجاج از صفوان بن يحيى روايت آورده كه گفت: ابو قره محدث در ضمن سؤالاتش از حضرت رضا (ع)، عرضه داشت: فدايت شوم، پس بفرمائيد كه سخن گفتن خدا با موسى چگونه بود؟ فرمود: خدا بهتر مىداند كه با چه زبانى با او سخن گفت، با سريانى يا عبرانى؟ ابو قره دست برد و زبان خود را گرفته، عرضه داشت: منظورم اين زبان است، (يعنى سؤالم از اين است كه مگر خدا هم زبانى گوشتى دارد) حضرت رضا فرمود:سبحان اللَّه، خدا از آنچه كه تو مىگويى منزه است، و معاذ اللَّه از اين كه خدا شبيه به خلق خود شود، و يا مثل خلقش تكلم كند، ولى خداى سبحان همانطور كه" لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ" هيچ چيز شبيه او نيست، همچنين هيچ متكلمى هم شبيه او نيست، عرض كرد، توضيح دهيد، فرمود:سخن گفتن خالق با مخلوق خود مانند سخن گفتن مخلوقى با مخلوق ديگر نيست، يعنى از راه قطعه قطعه كردن صدا به وسيله دهان و زبان نيست، بلكه تنها به اين است كه سخن را ايجاد كند، همانطور كه هر موجودى را با فرمان" كن" ايجاد مىكند و فرمان او همان مشيت او است، گفتگويى كه با موسى كرد يعنى اوامر و نواهى او به موسى، از همين باب بود، نه اينكه چون ما به وسيله تردد نفس و قطعه قطعه كردن آن باشد (تا آخر حديث). «2»و در نهج البلاغه خطبهاى از امير المؤمنين(ع) آورده كه در آن فرموده: خداى_______________(1) اصول كافى، ج 1، ص 107 كتاب التوحيد باب صفات الذات(2) احتجاج، ج 2، ص 184