بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 497صدا در ثانيه فلان مقدار باشد، نه كمتر و نه بيشتر، همه اين خصوصيات مربوط به مصداق و مورد تكلم بشرى است، نه اينكه همه آنها در تحقق حقيقت كلام دخالت داشته باشند، و تفهيمهاى ديگر كلام نباشد. پس در حقيقت كلام مصاديقى دارد، يكى از آنها، همان بود كه گفتيم، مصداق ديگرش اشاره است، مثل اينكه با دست به كسى اشاره كنى كه بنشين، و يا بيا، و يا اشاره كنى كه نرو، و يا نگو، براى اينكه اين حركت هم وسيلهاى براى تفهيم و مصداقى براى حقيقت كلام است، و همچنين موجودات خارجى كه هر يك معلول علتى است، با هستى خود، هستى علت خود را نشان مىدهد، و با خصوصيات ذاتش بر خصوصيات علت خود دلالت مىكند، پس اگر بگوئيم معلول با خصوصيات وجودش كلامى است براى علت خود، درست گفتهايم، براى اينكه اگر معلول و خصوصيات آن نبود، كسى از ذات و صفت علت آگاه نمىشد، پس هر موجود از موجودات عالم به آن جهت كه وجودش مثالى است براى كمال علت فياضه خود، قهرا هر مجموعى از مجموعههاى موجودات كلمهاى، و آن گاه مجموع تمامى اين مجموعهها يعنى سراپاى عالم امكان، كلامى است براى خداى سبحان، و خداى تعالى با اين كلمات سخن مىگويد، و كمالات اسما و صفات خود را كه نهفته در ذات او است ظاهر مىسازد، پس خداى تعالى همانطور كه او خالق عالم و عالم مخلوق او است، همچنين او متكلم به عالم، و عالم، كلام او است، چون به وسيله همين عالم است كه كمالات نهفته در اسماء و صفات خود را ظاهر مىسازد.بلكه اگر در معناى جمله (دلالت بر معنا) دقت كنيم، ناگزير مىشويم كه بگوئيم:ذات خداى تعالى بر ذات خود دلالت مىكند، براى اينكه دلالت از هر راهى كه باشد بالآخره شانى از شؤون هستى، و اثرى از آثار آن است، و هيچ موجودى اين دلالت را از پيش خود نياورده، بلكه همانطور كه وجودش از خدا است دلالتش هم از خدا و قائم به خدا است، پس هر موجود كه با وجودش بر موجودش دلالت مىكند، اين دلالتش فرع دلالتى است كه به نوعى بر ذات خود دارد، (چون قبل از اينكه بر غير خودش دلالت كند بر هستى خود دلالت مىكند، و سادهتر بگويم به خاطر اينكه موجود هست، بر وجود صانع خود دلالت دارد)، و اين دلالتها در حقيقت از خدا است، پس دال بر اين موجود كه داراى دلالت است، و دال بر دلالتش خداى سبحان است، (زيرا او است كه موجودى آفريده كه با آثارش بر وجود خودش، و با هستى خود بر وجود خدا دلالت مىكند).پس خداى سبحان تنها كسى است كه با ذات خود هم بر ذاتش دلالت مىكند، و هم