بيان سه جهت در باره گناهى كه با علم به گناه بودن آن صادر شود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فهمانيد كه خيانتكاران مورد بحث در هنگام شب براى برائت خود از آن خيانت مذموم، طرح مى‏ريختند و سخنانى مى‏گفتند كه خدا از آن راضى نبوده است. و دوم با جمله:" وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً" و با اين قيد فهمانده كه خداى تعالى در هر حالى كه يكى از آن احوال جرمى است كه مرتكب شدند، عالم و آگاه است و تقييد به اين دو قيد يعنى قيد" وَ هُوَ مَعَهُمْ ..." و قيد" وَ كانَ اللَّهُ ..." در حقيقت تقييد به عام بعد از تقييد به خاص است. و اين در حقيقت تعليل است براى اينكه خيانت‏كاران مورد نظر از خدا شرم نمى‏كنند و اين شرم نكردنشان دو علت دارد: يكى علتى خاص، و يكى علتى عام.

" ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ..."

اين آيه بيان اين معنا است كه دفاع از اين خائنين فائده ندارد، و خائنين از اين دفاع بهره‏اى نمى‏گيرند. چيزى كه هست اين بيان را به صورت استفهام آورده، مى‏فرمايد:" گيرم در زندگى دنيا از آنان دفاع كرديد، در روز قيامت چه كسى از آنها دفاع مى‏كند؟" و منظور آيه شريفه اين است كه بفهماند به فرض كه دفاع از آنها در زندگى دنيايشان كه نزد خدا پشيزى ارزش ندارد، سودى برايشان داشته باشد در زندگى آخرتيشان كه قدر و منزلتى عظيم نزد خدا دارد- و يا به عبارتى روز قيامت كه ظرف دفاع است- هيچ مدافعى نخواهند داشت. و كسى نيست كه از قبل آنها بگو مگو كند و در كار آنان وكالت كند و متكفل امور آنان و اصلاح شؤون آنان باشد.

" وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ..."

در اين آيه خداى تعالى خائنان را ترغيب و تشويق مى‏كند به اينكه به سوى پروردگار خود بر گردند و از آن جناب طلب مغفرت كنند.

و ظاهرا منظور از ترديد در جمله" كسى كه عمل بد مى‏كند- و يا بخود ستم روا مى‏دارد" ترقى دادن مطلب از پائين به بالا است. چون مراد از سوء، تعدى به ديگران و مراد از ظلم، تعدى بر نفس خويش است كه معلوم است بدتر از تعدى اول است و يا مراد از كلمه سوء معصيتى است كه از نظر زشتى پائين‏تر از معصيت ظلم باشد مانند معصيت صغيره نسبت به معصيت كبيره- و خدا داناتر است-.

بيان سه جهت در باره گناهى كه با علم به گناه بودن آن صادر شود

و اين آيه شريفه و دو آيه بعد آن هر سه در اين زمينه سخن دارند كه غرض واحدى را تامين كنند و آن غرض بيان گناهى است كه آدمى با علم به گناه بودنش مرتكب شود، هر يك از سه آيه جهتى از جهات آن گناه را بيان مى‏كند، آيه اولى روشن مى‏سازد كه هر معصيت كه انسان مرتكب آن شود، با تبعاتى كه دارد، در نفس او اثر سوء باقى مى‏گذارد. و در نامه اعمالش‏

/ 657