بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و در تفسير در المنثور آمده كه ابن منذر از على (ع) روايت كرده كه فرمود: هيچ عملى (هر قدر هم كه كوچك باشد) با تقوا كوچك نيست و چگونه ممكن است چيزى كه مورد قبول درگاه الهى است كوچك بوده باشد و خداى عز و جل وعده داده كه" إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ" خداى تعالى عمل را تنها از مردم با تقوا قبول مىكند.«1»مؤلف: اين معنا نيز معناى لطيفى است كه بعد از تجزيه و تحليل بالآخره به معناى روايت سابق بر مىگردد.و در همان كتاب است كه مسلم و ابو داود و بيهقى در كتاب سنن خود از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: منظور از اين آيه (يعنى آيه:" وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ ..." منافقين است كه مدتى مىنشينند و چشم به آفتاب مىدوزند تا كى غروب مىكند همين كه خورشيد بين دو شاخ شيطان قرار گيرد آن گاه برخاسته، به سرعت سر خود را چون كلاغ، چهار مرتبه به زمين مىزنند بدون اينكه ذكر خدا بگويند مگر اندكى.»مؤلف: اين نيز معناى ديگرى است براى كمى ذكر خدا، چون ذكر كردن مثل چنين نمازگزارى صرف رو به خدا ايستادن براى نماز است با اينكه او مىتواند غرق در ياد خدا باشد، حضور قلب را رعايت نموده، با طمانينه و آرامش نماز بگزارد.و مراد از اينكه فرمود:" تا آنكه خورشيد بين دو شاخ شيطان قرار گيرد"، نزديك شدن خورشيد به كرانه غروب است و وجه اين تشبيه اين است كه كانه آخر روز و اول شب را دو شاخ شيطان دانسته، چون شيطان با اين دو شاخ خود انسانها را مىزند و يا در اين دو هنگام براى جنس بشر خودنمايى مىكند.و در همان كتاب آمده كه عبد بن حميد و بخارى در تاريخ خود و مسلم و ابن جرير و ابن منذر از ابن عمر روايت كردهاند كه گفته است: رسول خدا (ص) فرمود: مثل منافق مثل گوسفند لوچى است كه در بين دو گوسفند قرار گرفته باشد، يك بار چشم لوچش اين را مىبيند و به دنبالش مىرود، بار ديگر چشمش به آن ديگرى مىافتد و دنبال آن را مىگيرد و هيچ وقت نمىفهمد كه دنبال كداميك مىرود.«3»و در همان كتاب است كه عبد الرزاق و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن مردويه، از ابن عباس نقل كردهاند كه گفت: هر جا در قرآن كريم كلمه:" سلطان" آمده باشد به معناى حجت و دليل است.«4»(1 و 2 و 3 و 4) در المنثور، ج 2 ص 236.