ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دنبال آن مترديه و نطيحه‏اى را كه نمرده باشند و بشود ذبحش كرد استثناء كرده، و اين بديهى است كه هيچ حيوانى را ما دام كه زنده است كسى نمى‏خورد، وقتى آن را مى‏خورند كه جانش در آمده باشد، كه اين در آمدن جان دو جور است، يكى اينكه با سر بريدن جانش در آيد، ديگر اينكه اينطور نباشد، و خدا سر بريده‏ها را استثناء كرده، پس افراد ديگرى جز ميته باقى نمى‏ماند، افرادى كه يا با سقوط و يا با شاخ مرده باشند، و اما اگر گوسفندى- مثلا- در چاه بيفتد و سالم از چاه بيرون آيد، و چند لحظه زنده باشد، حال يا كم و يا زياد، سپس خودش بميرد و يا سرش را ببرند، ديگر مترديه‏اش نمى‏گويند، دليل اين معنا سياق كلام است، براى اينكه همه حيوانات مذكور در اين آيات حيواناتى هستند كه مرگشان مستند به آن وصفى باشد كه در آيه آمده، يعنى صفت" انخناق" و" وقذ" و" تردى" و" نطح".

و اگر از ميان همه مردارها خصوص اين چند نوع مردار را ذكر كرد، براى اين بود كه توهمى را كه ممكن است در مورد اينها بشود و كسانى خيال كنند كه اينها مردار نيستند چون افرادى نادرند از بين ببرد، و كسى خيال نكند مردار تنها افراد شايع از مردار است، يعنى افرادى كه در اثر بيمارى و امثال آن مرده باشند، نه آنهايى كه به مرگ ناگهانى و به علتى خارجى مردار شده باشند، لذا در اين آيات به اسامى آنها تصريح كرد و فرمود همه اينها افراد و مصاديق مردارند، تا ديگر جاى شبهه‏اى نماند.

" وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ" راغب در مفردات مى‏گويد:" نصب" هر چيزى به معناى آن است كه آن را طورى جا و قرار دهند كه بر جسته و در بلندى واقع شود مانند (كاشتن) بر زمين فرو كردن نيزه و ساختن بناى بلند، و كاشتن سنگى بر زمين، بطورى كه از دور ديده شود، و نصيب به معناى سنگى است كه بر بالاى چيزى نصب شود، و جمع آن نصائب و نصب است و رسم عرب چنين بوده كه سنگى را سر پا قرار داده آن را مى‏پرستيدند، و حيوانات خود را روى آن سر مى‏بريدند، اين كلمه در قرآن كريم آمده، آنجا كه مى‏فرمايد:" كَأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ يُوفِضُونَ" گويى آنان بطرف بتان مى‏شتابند".

و نيز مى‏فرمايد:" وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ" و گاهى در جمع آن، كلمه" انصاب" مى‏آيد، و اضافه مى‏كند كه أنصاب و از لام و نصب و نصب همه به معناى تعب است اين بود گفتار راغب. «1»

(1) مفردات راغب، ص 494.

/ 657