اختلاف در اعراب كلمه" ارجلكم" و در نتيجه اختلاف در اينكه مسح پا واجب است يا شستن آن‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاوه بر اينكه بنا به گفته صاحب مجمع البيان امت اجماع دارد بر اينكه وضوى كسى كه از بالا به پائين مى‏شويد- صحيح است «1» و اين نيست مگر بخاطر اينكه جمله مورد بحث با آن سازگار است و اين هم نيست مگر بخاطر اينكه جمله:" إِلَى الْمَرافِقِ" قيد براى موضوع يعنى" ايديكم" است، نه براى حكم يعنى جمله" فاغسلوا".

" وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ" كلمه" مسح" به معناى كشيدن دست و يا هر عضو ديگر از لامس است بر شى‏ء ملموس، بدون اينكه حائلى بين لامس و ملموس باشد، و نيز خود لامس دست و يا عضو ديگر خود را به آن شى‏ء بكشد، وقتى گفته مى‏شود:" مسحت الشي‏ء" و يا گفته شود" مسحت بالشى‏ء" هر دو به يك معنا است، هم چنان كه در آيه مورد بحث نيز حرف" با" آمده و فرموده:

" برءوسكم" ليكن اگر بدون حرف با استعمال شود، و شى‏ء ملموس را مفعول خود بگيرد، استيعاب و شمول را مى‏رساند، و اگر با حرف باء مفعول بگيرد، دلالت مى‏كند بر اينكه بعضى از شى‏ء ملموس را لمس كرده، نه همه آن را.

پس اينكه فرمود:" وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ" دلالت دارد بر اينكه مسح سر، فى الجمله واجب است نه بالجمله، ساده‏تر بگويم مسح مقدارى از آن واجب است نه همه آن، و اما اينكه آن مقدار كجاى سر است؟ از مدلول آيه خارج است و اين سنت است كه عهده‏دار بيان آن است، و سنت صحيح وارد شده به اينكه سمت پيشانى يعنى جلو سر بايد مسح شود.

اختلاف در اعراب كلمه" ارجلكم" و در نتيجه اختلاف در اينكه مسح پا واجب است يا شستن آن‏

و اما جمله:" و ارجلكم"، بعضى كلمه" ارجل" را به صداى پائين لام قرائت كرده‏اند، كه قهرا آن را عطف بر كلمه" على رؤسكم" گرفته‏اند، و چه بسا گفته باشند كه مجرور بودنش از باب تبعيت است نه از باب عطف، نظير آيه:" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ" «2» كه مجرور بودن كلمه" حى" به صرف تبعيت است و گر نه مفعول جعلنا بود، و بايد منصوب خوانده مى‏شد «3» ولى اين حرف اشتباه است، براى اينكه در ادبيات گفته‏اند كه تبعيت لغت طرد شده و بدى است و ما نمى‏توانيم كلام خداى عز و جل را بر چنين لغتى حمل كنيم، و جمله‏اى كه به عنوان شاهد آورده يعنى جمله:" وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ" به معناى" قرار داديم" نيست تا كلمه" حى" مفعول آن باشد و به نصب خوانده شود و اگر به‏

(1) مجمع البيان ج 3 ص 164.

(2) ما از آب هر چيزى را زنده قرار داديم." سوره انبياء، آيه 30"

(3) تفسير روح المعانى ج 6 ص 66.

/ 657