ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين روايت مؤيد گفتار قبلى ما است كه گفتيم: مراد از اولى الامر در آيه دومى همان اولى الامر در آيه اول است.

و در تفسير عياشى از عبد اللَّه بن عجلان از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله:" وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‏ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ" فرمود: منظور امامان هستند. «1»

مؤلف: اين معنا از عبد اللَّه بن جندب از حضرت رضا (ع) نيز روايت شده، به اين صورت كه آن جناب در باره واقفى مذهبان نامه‏اى به عبد اللَّه نوشت و در آن اين معنا را تذكر داد «2»، شيخ مفيد نيز در كتاب اختصاص «3» آن را در ضمن حديثى طولانى از اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) روايت كرده است.

و در تفسير عياشى از محمد بن فضيل از ابى الحسن (ع) روايت كرده كه در معناى جمله:" وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ" فرمود: فضل رسول خدا (ص) است و رحمت امير المؤمنين (ع) است. «4»

و در همان كتاب از زراره از امام ابى جعفر (ع) و از حمران از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمودند: در آيه" وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ"، فضل خدا، رسول اللَّه (ص) و رحمتش ولايت ائمه (ع) است. «5»

و در همان كتاب از محمد بن فضل از عبد صالح (موسى بن جعفر) (ع) روايت كرده كه فرمود: رحمت خدا، رسول گرامى او است و فضل، على بن ابى طالب (ع) است. «6»

مؤلف: اين روايات نمى‏خواهند بگويند معناى كلمه" فضل خدا" و" رحمت خدا" چنين است بلكه مى‏خواهند هر يك از اين دو عنوان كلى را بر يكى از مهم‏ترين مصاديق آن تطبيق كنند و مراد از رسول خدا (ص) و امير المؤمنين (ع) نيز شخص آن دو جناب منظور نيستند، بلكه منظور مقام آن دو جناب است يعنى مقام نبوت و مقام ولايت چون اين دو مقام سبب متصلى هستند كه خداى عزيز ما را به وسيله آن دو از پرتگاه ضلالت و از دام شيطان نجات بخشيد، اولى سبب مبلغ و دومى سبب مجرى است و روايت اخير از نظر

(1 و 2) تفسير عياشى، ج 1 ص 260، ح 205 و 206، ط تهران.

(3) اختصاص.

(4) تفسير عياشى، ج 1 ص 261، ح 208.

(5) تفسير عياشى، ج 1 ص 260، ح 207.

(6) تفسير عياشى، ج 1 ص 261، ح 209.

/ 657