ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مماثل ساير افراد بشر است، در نتيجه هر حكمى و هر حادثه‏اى كه در مورد ساير افراد بشر جائز و ممكن باشد در مورد او نيز ممكن است، براى اينكه به قول فلاسفه" حكم الامثال فيما يجوز و فيما لا يجوز واحد" «1»، و چون غير مسيح جائز است كه در تحت حكم هلاكت قرار گيرد، مسيح نيز جائز است كه هلاك شود، و يا به عبارت ساده‏تر عقل هلاكت مسيح را نيز جائز و امرى ممكن مى‏داند و از نظر عقل هيچ مانعى از قبيل اجتماع نقيضين و امثال آن در كار نيست تا از هلاكت او جلوگيرى كند، و اگر مسيح خدا بود عقل هلاكتش را ممكن و جائز نمى‏دانست پس معلوم مى‏شود او خدا نيست.

" وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما" اين جمله در مقام تعليل جمله قبلى است، مى‏خواهد بفرمايد: علت اينكه گفتيم مسيح و مادرش مانند همه انسانها در تحت قدرت خدايند اين است كه ملك آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است از آن خداى تعالى است، و اگر در اين جمله علاوه بر ذكر آسمانها و زمين تصريح كرده به آنچه در بين آن دو است، با اينكه خداى سبحان همواره از عالم خلقت به آسمانها و زمين تعبير مى‏كند و ديگر نام بين آن دو را نمى‏برد، براى اين بوده كه كلامش به تصريح نزديك‏تر شود و بهتر از ورود توهم‏ها و شبهات جلوگيرى نمايد، و با اين بيان ديگر كسى نمى‏تواند توهم كند كه با اينكه مورد كلام انسانهايند كه جزء موجودات بين زمين و آسمانند، چرا نام آسمانها و زمين را برد، و نام بين آن دو را نبرد؟.

و اگر در جمله مورد بحث، خبر كه كلمه" للَّه" است، مقدم بر مبتدا يعنى كلمه:

" ملك" شده براى اين است كه انحصار را بفهماند (شما وقتى بگوئيد" زيد قائم است"، قيام را منحصر در زيد نكرده‏ايد، ممكن است غير او نيز افرادى قائم باشند، ولى وقتى بگوئيد" قائم زيد است"، قيام را منحصر در او كرده‏ايد و معناى كلامتان اين است كه غير او كسى قائم نيست" مترجم") و با همين حصر، بيان تمام مى‏شود، چون خداى تعالى در مقام آن بود كه بيان كند ملك آسمانها و زمين و بين آن دو منحصرا از آن خدا است، و معناى آيه چنين است كه: چگونه ممكن است مانعى از نفوذ اراده خداى تعالى در هلاك كردن مسيح و غير او جلوگيرى نموده و نگذارد آنچه او اراده كرده واقع شود؟ با اينكه ملك و سلطنت مطلقه در آسمانها و زمين و بين آن دو منحصرا از آن خداى سبحان است، و احدى غير از او مالكيتى ندارد

(1) يعنى چند چيز كه مثل هم باشند حكم در همه آنها يكى است هر چند كه در نظر ابتدايى پنداشته شود كه فلان حكم در بعضى جارى است و در بعضى ديگر جارى نيست.

/ 657