توضيحاتى در باره" مكتب تذكر" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اختلافهايى كه در بشر آمده و مى‏آيد پس صرف وجود اختلاف دليل بر باطل بودن طريقه مورد اختلاف نيست.

و اما نتيجه‏اى كه از همه سخنان خود گرفته كه پس تمامى طرقى كه در بين دانشمندان معمول است باطل و تنها طريقه حق و صحيح طريقه كتاب و سنت است، كه همان مسلك دين است، راهى براى اثبات آن ندارد، مگر آنكه خواسته باشد سخن پيروان طريقه تذكر را بگويد و طريقه تذكر مسلكى است كه آن را به افلاطون يونانى نسبت داده‏اند و آن اين است كه انسان اگر از هوا و هوسهاى نفسانى مجرد شود و به زيور تقوا و فضائل روحى آراسته گردد آن گاه اگر در هر امرى و مساله‏اى به نفس خود مراجعه كند، جواب حق را از نفس خود دريافت مى‏كند.

البته اين تعريف را ديگران براى مسلك تذكر، كرده‏اند، و بعضى از پيشينيان از يونان و غير يونان و جمعى از فلاسفه غرب و عده‏اى از مسلمانان طرفدار اين مسلك شده‏اند، اما با اين تفاوت كه هر يك از اين طوائف مسلك تذكر را به نحوى توجيه و تعريف كرده‏اند غير آن نحوى كه طائفه ديگر تعريف كرده.

توضيحاتى در باره" مكتب تذكر"

مثلا بعضى از طرفداران اين مكتب، مكتب تذكر را اينطور تقرير كرده‏اند: كه همه علوم بشرى فطرى بشر است، به اين معنا كه بشر از همان آغاز هستى اين علوم را با خود به همراه آورده، و بالفعل با او موجود است، بنا بر اين وجه، معناى اين سخن كه مى‏گوئيم:" فلان علم، جديد و حادث است"، اين است كه تذكر و يادآورى آن جديد است. «1»

بعضى ديگر اينطور توجيهش كرده‏اند كه پرداختن به تهذيب نفس و منصرف شدن از شواغل مادى خود باعث آن مى‏شود كه حقائق براى آدمى كشف شود، نه اينكه علوم و حقائق در آغاز وجود انسان بالفعل با انسان هست، بلكه در آغاز وجودش درك آن حقائق را بالقوه دارا است و فعليت آن در باطن نفس انسانى است، نفسى كه در هنگام غفلت از آدمى جدا است، و در هنگام تذكر با آدمى است و اين همان چيزى است كه عرفا مى‏گويند، چيزى كه هست بعضى از آنان در اين طريقه شرط كرده‏اند كه انسان تقواى دينى و پيروى شرع را هم علما و عملا داشته باشد، مانند عده‏اى از عرفاى هم عصر ما و غير ايشان كه معتقدند تنها فرق ميان اين طريقه با طريقه عرفا و متصوفه همين است، و غفلت كرده‏اند از اينكه قبل از ايشان عرفا نيز اين شرط را كرده‏اند، به شهادت كتابهاى معتبرى كه از آنان به يادگار مانده است، پس اين نظريه عين نظريه صوفيان است، تنها فرقى كه بين اين دو طائفه هست در كيفيت پيروى شرع و

(1) سير حكمت در اروپا ج 1 ص 19.

/ 657