كوشش‏هايى كه براى آشتى دادن و جمع بين ظواهر دينى، فلسفه و عرفان به عمل آمده است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بستن است نه به هر طورى كه دلمان بخواهد و حاشا بر حكمت پروردگار كه حقايقى باطنى و مصالحى واقعى باشد، و ظواهرى را تشريع كند كه آن ظواهر بندگانش را به آن حقائق و مصالح نرساند، آرى هميشه گفته‏اند كه ظاهر عنوان باطن، و طريق رسيدن به آن است، و باز حاشا بر خداى عز و جل كه براى رساندن بندگانش به آن حقائق طريق ديگرى نزديك‏تر از ظواهر شرعش داشته باشد، و آن طريق را تعليم ندهد و به جاى آن يا از در غفلت و يا سهل‏انگارى به وجهى از وجوه ظواهر شرع را كه طريق دورترى است تشريع كند، با اينكه خود او تبارك و تعالى فرموده:" وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ" «1»، پس اين كتاب و اين شريعت هيچ چيزى را فروگذار نكرده.

حاصل سخنان ما اين شد كه طريق بحث پيرامون حقائق و كشف آن منحصر در سه طريق است، يا از راه ظواهر دينى كشف مى‏شود، و يا از طريق بحث عقلى، و يا از مسير تصفيه نفس، و مسلمانان هر طائفه يكى از اين سه طريق را سلوك كرده‏اند، در حالى كه بطور قطع يكى از اين سه راه حق و درست است، و آن دوى ديگر باطل است، براى اينكه اين سه طريق خودشان يكديگر را باطل مى‏دانند، و بينشان تنازع و تدافع هست، و در مثل مانند سه زاويه يك مثلث‏اند، كه هر قدر يك زاويه از آن سه را گشادتر كنى دو زاويه ديگر تنگ‏تر مى‏شوند، و به عكس هر قدر آن دو زاويه را گشادتر كنى اين يك زاويه را تنگ‏تر كرده‏اى، و اختلاف اين سه طريق بطور مسلم در كيفيت تفسير قرآن نيز اثر دارد، و تفسيرى كه يك متدين و متعبد به ظواهر دين براى قرآن مى‏كند، با تفسيرى كه يك فيلسوف و يك صوفى مى‏نويسد اختلاف فاحشى دارد، هم چنان كه اين اختلاف را به عيان در تفاسير مشاهده مى‏كنيم و احساس مى‏كنيم كه هر مفسرى مشرب علمى خود را بر قرآن تحميل كرده و نخواسته است بفهمد كه قرآن چه مى‏گويد، بلكه خواسته است بگويد قرآن نيز همان را مى‏گويد كه من مى‏فهمم، البته اينكه گفتيم هر مفسر كليت ندارد، مفسرينى انگشت شمار نيز هستند كه از اين خطا مبرا بوده‏اند.

در سابق توجه فرموديد كه كتاب آسمانى- قرآن عزيز- از اين سه طريق آنچه كه حق است تصديق كرده، و باطلش را باطل دانسته و حاشا كه در اين سه طريق باطن حقى باشد و قرآن آن را نپذيرد و ظواهر قرآن با آن موافقت نداشته باشد، و حاشا بر اينكه در ظاهر و باطن قرآن حقى باشد كه برهان عقلى آن را رد كند، و نقيض آن را اثبات نمايد.

كوشش‏هايى كه براى آشتى دادن و جمع بين ظواهر دينى، فلسفه و عرفان به عمل آمده است‏

و به همين جهت است كه جمعى از علما در صدد بر آمده‏اند به مقدار بضاعت علمى كه‏

(1) ما كتاب را بدين جهت بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز باشد." سوره نحل، آيه 89".

/ 657