معناى" كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" در جمله" ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشد:" فافرق بينى و بين الذين فسقوا" خدايا بين من و مردمى كه مرتكب فسق شدند جدايى بينداز.

خداى سبحان در اين آيه سرزمين مورد نظر خود را به قداست توصيف كرده و مفسرين مقدس بودن آن سرزمين را تفسير كرده‏اند به سرزمينى كه به خاطر سكونت انبياء و مؤمنين در آن مطهر از شرك است «1»، و در قرآن كريم چيزى كه اين كلمه را تفسير كند و به ما بفهماند چرا آن سرزمين مقدس است وجود ندارد، و آنچه كه ممكن است در اين باب مورد استفاده قرار گيرد آيه شريفه:" إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ" «2»، و آيه شريفه:" وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِي بارَكْنا فِيها" «3» است، كه در هر دو آيه پيرامون مسجد اقصى سرزمين مبارك معرفى شده، و معلوم است كه مبارك بودن آن جز براى اين نبوده كه خداى عز و جل خير كثير در آن سرزمين قرار داده بود، و منظور از خير كثير جز اقامه دين و از بين بردن قذارت شرك نمى‏تواند باشد.

معناى" كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" در جمله" ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ"

" كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ" از ظاهر آيات بر مى‏آيد كه مراد از اين جمله اين است كه خداى تعالى سكنى گزيدن شما بنى اسرائيل در سرزمين مقدس را مقدر فرموده، و اين با جمله آخر آيه كه مى‏فرمايد:" فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً"، منافات ندارد، براى اينكه جمله مورد بحث كلامى است مجمل، و در آن" وقت" و" اشخاص" معين نشده، آنهايى كه بطور يقين مشمول اين قضاى الهى بوده‏اند همان يهوديان عصر موسى (ع) هستند كه همه آنان (بطورى كه گفته شده) تا آخرين نفرشان در همان مدت چهل سال از دنيا رفتند، و داخل در سرزمين مقدس نشدند، تنها فرزندان و نوه‏هايشان بودند كه همراه با وصى موسى يوشع بن نون (ع) داخل در سرزمين فلسطين شدند، و سخن كوتاه اينكه جمله:" فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً"، خالى از اشعار به اين معنا نيست كه قضاى مذكور براى بعد از چهل سال بوده، و اين قضاء همان قضايى است كه آيه شريفه زير متعرض آن است:" وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ، وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ، وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ" «4»، موسى (ع) هم اميد چنين روزى را براى امت خود داشت، البته به شرط

(1) تفسير المنار ج 6 ص 324.

(2)" سوره اسراء آيه 1".

(3)" سوره اعراف، آيه 137".

(4) ما اراده كرده‏ايم كه بر مستضعفين در زمين منت نهاده و آنان را پيشوايان و وارثان زمين نمائيم و در زمين همه‏كاره‏شان كنيم." سوره قصص، آيه 6".

/ 657