ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كه به زودى افراد بشر بسيار مى‏شوند و فهميده بود كه اين افراد بسيار به حسب طبع بشريشان جمعيت‏هاى مختلفى خواهند شد، گروهى متقى و جمعى ظالم و همه اينها با همه عالميان يك رب و مدبر دارند، يك خدا است كه مالك آنها و مدبر امر آنها است، و نيز فهميده بود كه تدبير وقتى متقن است كه مدبر عدل و احسان را دوست و ظلم و عدوان را دشمن بدارد و لازمه آن، وجوب تقواى مردم و ترس از خشم و دشمنى خدا است و اين تقوا و ترس همان چيزى است كه نامش را دين مى‏گذارند، پس بطور مسلم در آينده نزديكى دينى خواهد بود كه اطاعت‏ها و قربها و معصيت‏ها و ظلم‏ها خواهد داشت، و نيز طاعت‏ها و قربانى‏ها وقتى مقبول درگاه خداى تعالى مى‏گردد كه ناشى از تقوا باشد و معاصى و مظالم، گناهانى است كه ظالم به دوش مى‏كشد و از لوازم اين حقائق اين است كه پس بايد عالمى و نشاه‏اى ديگر باشد كه در آن نشاه ستمكاران به سزاى ظلمهاى خود برسند، و نيكوكاران به پاداش نيكى‏هاى خود نائل گردند.

و اين حقائق بطورى كه ملاحظه مى‏كنيد همان اصول دين و ريشه معارف دينى و مجامع علوم مبدأ و معاد است كه اين بنده صالح خدا، با افاضه غيبى الهى همه را درك كرده و به برادر نادان خود كه حتى اينقدر شعور نداشته كه مى‏شود به وسيله دفن چيزى را از انظار پنهان ساخت تا آنكه يك كلاغ او را بدان امر متوجه كرده و به وى افاضه نموده، و تعليم داده و در هنگام تعليم نگفته:" اگر تو بخواهى مرا به قتل برسانى من خود را در اختيارت قرار مى‏دهم، و هيچ دفاعى از خود ننموده از كشته شدن هيچ پروايى نمى‏كنم، بلكه تنها اين را گفت كه من هرگز تو را نمى‏كشم.

و نيز نگفت كه من به هر تقدير مى‏خواهم به دست تو كشته شوم تا تو ظالم شوى و از دوزخيان گردى چون اگر چنين مى‏گفت باعث ضلالت و بدبختى يك فرد در زندگيش مى‏شد، و اين خود ظلمى و ضلالتى است كه شريعت فطرت آن را تجويز نمى‏كند و حكم شريعت فطرت در شريعت‏هاى دينى تفاوت ندارد، چيزى است كه همه شرايع آن را قبول دارند، بلكه به برادرش چنين گفت:" كه اگر به فرض تو براى قتل من دست به سويم بگشايى، در چنين صورت و فرضى من كشته شدن را بر كشتن تو ترجيح داده و آن را انتخاب مى‏كنم.

و از اينجا روشن مى‏شود كه اشكالى كه بعضى‏ها بر اين داستان كرده‏اند وارد نيست، و آن اشكال اين است كه: اين دو برادر هر دو مقصر و گناهكارند، زيرا يكى از آن دو به ظلم و تعدى راه افراط را رفته، و مرتكب قتل شده و ديگرى با قبول ظلم راه تفريط را طى كرده و خود را بكشتن داده، نه اعتراضى كرده و نه به دفاع از خود برخاسته، بلكه خود را تسليم او كرده و در

/ 657