مرگ سرنوشتى محتوم است و با فرار از ميدان جنگ و جهاد نمى‏توان از چنگ آن رهايى يافت‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كرامت جهاد و شرافت كشته شدن در راه آخرت ترجيح داده‏اند) توضيح دهد.

و حاصل اين پاسخ اين است كه اين مسلمانان جا دارد كه در ايمانشان رعايت تقوا (يعنى حفظ خويشتن) را بكنند و اگر با تقوا باشند، چون بين زندگى اندك و پشيز دنيا، و زندگى آخرت مقايسه كنند زندگى آخرت را بهتر از زندگى دنيا مى‏يابند، پس جا دارد آخرت را (كه بهتر است) بر دنيا ترجيح دهند، چون فرض اين جا است كه مؤمن هستند و در راه تقوا قرار گرفته‏اند، و مانند كفار نيستند كه در مقام تامين سعادت خود و حفظ خويش از خطرها نباشند و معلوم است كه افراد مؤمنى كه در راه تقوا قرار دارند راهى به جز ترس از خدا ندارند، اينان ديگر نمى‏توانند و معقول نيست كه از ظلم خدا بترسند و به خاطر همين ترس، دنياى خود را محكم بچسبند چون ايمان دارند كه خدا ظالم نيست، بلكه بايد از كفر و بى‏تقوايى خود بترسند.

با اين بيان روشن مى‏شود كه جمله:" لِمَنِ اتَّقى‏" از باب به كار بردن صفت در جاى موصوف است، تا در عين بيان حكم، بر سبب حكم هم دلالت كند، و ادعا كند كه مورد حكم از مصاديق و موارد آن سبب است، و تقدير آيه:" و خدا داناتر است" چنين است:" آخرت براى شما بهتر است، براى اينكه شما به خاطر ايمانتان بايد با تقوا باشيد و تقوا، سبب رستگارى و رسيدن به خير و آخرت است"، پس اينكه فرمود:" لمن اتقى"، جنبه كنايه‏اى را دارد كه در آن نوعى تعريض باشد.

مرگ سرنوشتى محتوم است و با فرار از ميدان جنگ و جهاد نمى‏توان از چنگ آن رهايى يافت‏

" أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ" كلمه" بروج" جمع كلمه" برج- به ضمه باء" مى‏باشد و" برج" به معناى آن بنائى است كه در چهار كنج قلعه‏ها بنا مى‏كنند و بنيان آن را محكم مى‏كنند تا بتوانند در آن برجها دشمن را دفع كنند و اصل معناى اين كلمه ظهور است و" تبرج به زينت" يعنى (اظهار زينت) و همچنين" بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ": (برجهاى سخت بنيان) (مشيدة) از (تشييد) بمعنى رفع و بلندى است كه اصل آن از (شيد) كه بمعنى (گچ) مى‏باشد چون به وسيله گچ بناها مرتفع و زينت داده مى‏شوند و به اين جهت تبرج و بروج خوانده‏اند كه تبرج اظهار زينت است و برج از راه دور ظاهر و هويدا است، پس" بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ" معنايش بناهاى محكم و بلندى است كه گفتيم در چهار كنج قلعه‏ها مى‏سازند تا افراد از شر دشمنان در آن پناهنده شوند.

و اين گفتار اساسش تمثيل است، ساده‏تر بگويم مى‏خواهد مثالى بياورد براى امورى كه به وسيله آنها آدمى خود را از ناملايمات و خطرها حفظ مى‏كند و حاصل معنا اين است كه مرگ سرنوشتى است كه درك آن از احدى فوت نمى‏شود، هر چند كه شما به منظور فرار از آن به محكم‏ترين پناهگاهها، پناهنده شويد، بنا بر اين ديگر جاى آن نيست كه توهم كنيد اگر در

/ 657