معناى كلمه" ملت" و نسبت آن با" شريعت" و" دين" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شريعت‏ها دين خدا است، با اينكه دين يكى است ولى شريعت‏ها يكديگر را نسخ مى‏كنند، نظير نسبت دادن احكام جزئى در اسلام، به اصل دين است، با اينكه اين احكام بعضى ناسخ و بعضى منسوخند با اين حال مى‏گوئيم فلان حكم از احكام دين اسلام بوده و نسخ شده و يا فلان حكم از احكام دين اسلام است، بنا بر اين بايد گفت: خداى سبحان بندگان خود را جز به يك دين متعبد نكرده، و آن يك دين عبارت است از تسليم او شدن چيزى كه هست براى رسيدن بندگان به اين هدف راههاى مختلفى قرار داده، و سنت‏هاى متنوعى باب كرده، چون هر امتى مقدار معينى استعداد داشته و آن سنت‏ها و شريعت‏ها عبارت است از شريعت نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد (ص)، هم چنان كه مى‏بينيم چه بسا شده كه در شريعت واحده‏اى بعضى از احكام به وسيله بعضى ديگر نسخ شده، براى اينكه مصلحت حكم منسوخ مدتش سر آمده، و زمان براى مصلحت حكم ناسخ فرا رسيده، مانند نسخ شدن حكم حبس ابد در زناى زنان كه نسخ شد، و حكم تازيانه و سنگسار به جاى آن آمد، و مانند مثالهايى ديگر، دليل بر اين معنا آيه شريفه:" وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي ما آتاكُمْ ..." است كه به زودى تفسيرش مى‏آيد.

معناى كلمه" ملت" و نسبت آن با" شريعت" و" دين"

تا اينجا معناى شريعت و دين و فرق بين آن دو روشن شد، حال ببينيم كلمه" ملت" به چه معنا است؟ و معناى آن چه نسبتى با شريعت و دين دارد؟ ملت عبارت است از" سنت زندگى يك قوم"، و گويا در اين ماده بويى از معناى مهلت دادن وجود دارد، در اين صورت ملت عبارت مى‏شود از" طريقه‏اى كه از غير گرفته شده" باشد، البته اصل در معناى اين كلمه آن طور كه بايد روشن نيست، آنچه به ذهن نزديك‏تر است اين است كه ممكن است مرادف با كلمه شريعت باشد، به اين معنا كه ملت هم مثل شريعت عبارت است از طريقه‏اى خاص، به خلاف كلمه" دين"، بله اين فرق بين دو كلمه" ملت" و" شريعت" هست، كه شريعت از اين جهت در آن طريقه خاص استعمال مى‏شود، و به اين عنايت آن طريقه را شريعت مى‏گويند كه:" طريقه‏اى است كه از ناحيه خداى تعالى و به منظور سلوك مردم به سوى او تهيه و تنظيم شده"، و كلمه" ملت" به اين عنايت در آن طريقه استعمال مى‏شود كه مردمى آن طريقه را از غير گرفته‏اند و خود را ملزم مى‏دانند كه عملا از آن پيروى كنند، و چه بسا همين فرق باعث شده كه كلمه ملت را به خداى تعالى نسبت نمى‏دهند و نمى‏گويند ملت خدا، ولى" دين خدا" و" شريعت خدا" مى‏گويند، و ملت را تنها به پيغمبران نسبت مى‏دهند و مى‏گويند: ملت ابراهيم، چون اين ملت بيانگر سيره و سنت ابراهيم (ع) است و همچنين به مردم و امت‏ها نسبت مى‏دهند و مى‏گويند ملت مردمى با ايمان و يا ملت مردمى بى‏ايمان، چون‏

/ 657