بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين گروهى كه احتمال مىرفته كه از دين خود مرتد شوند و آيه به عنوان پيشگويى از ارتداد آنها خبر مىدهد چه كسانى بودهاند؟ سؤال چهارم اينكه منظور از آن طائفهاى كه خداى تعالى وعده آمدنشان را داده كيانند؟ هر يك از اين سؤالها بر ابهام آيه مىافزايد و رواياتى كه در شان نزول آمده، در اين باره بسيار مختلف است و آن روايات چيزى جز نظريه شخصى مفسرين سلف نبوده، هم چنان كه غالب روايات شان نزول همين وضع را دارند و اين اختلاف شديد نيز خودش باعث ابهام بيشتر آيه و مايه اضطراب ذهن آدمى در فهم آيه شده است. ابهام ديگرى بر همه آن ابهامها اضافه كن و آن اين است كه همه مىدانيم كه تعصبهاى مذهبى تا چه حد در اظهار نظرها دخالت مىكرده و به زودى شواهدى از اين دخالتها در روايات و كلمات مفسرين سلف و خلف از نظر خواننده خواهد گذشت.و آنچه كه بعد از تدبر در اين آيات به دست مىآيد اين است كه همانطور كه گفتيم اجزاى اين آيات به يكديگر متصل است، ولى بريده از ما قبل و ما بعد است و آيه چهارم از متممات غرضى است كه مقصود افاده و بيان آن است، چيزى كه هست بايد در فهم معناى آن بارى به هر جهت كردن و مسامحه روا داشتن پرهيز كرد و مانند بسيارى از مفسرين در اظهار نظر مسامحه روا نداشت، آن هم در آيهاى كه به بيانى كه مىآيد صفات و خصوصيات قومى ذكر شده و نام و نشانهاى آن قوم آمده.آنچه بطور اجمال از اين آيات به دست مىآيد اين است كه خداى سبحان در اين آيات مؤمنين را از اينكه يهود و نصارا را اولياى خود بگيرند، بر حذر داشته و با شديدترين لحن تهديدشان مىكند و در يك پيشگويى به آينده امر امت در اثر اين موالات و دوستى با دشمنان خبر مىدهد و مىفرمايد كه اگر چنين كنيد بنيه روش دينى خود را از دست مىدهيد و آن وقت است كه خداى تعالى مردمى ديگر برمىانگيزد كه قائم به امر دين شوند و بنيه دين را بعد از انهدام به حالت اصلى و اوليش بر گردانند.
معناى" اخذ" و" ولاء و ولايت"
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ" در مجمع البيان مىگويد:" اتخاذ" به معناى اعتماد كردن بر چيزى است، به اين صورت كه شخص به آن دلگرم باشد كه در فلان كار به دردم مىخورد و آن را براى آن كار ذخيره بسازد و اين كلمه باب افتعال از ماده" اخذ" است و در اصل دو همزه داشته، يعنى" اءتخاذ" بوده، همزه دوم آن مبدل به" تاء" شده و به صورت" اتتخاذ" در آمده و سپس دو تاء در يكديگر ادغام شده و به صورت" اتخاذ" در آمده، در كلمه" اتعاد" كه از مصدر ثلاثى