تهديد سخت به خلود در آتش در باره كسى كه مؤمنى را عمدا بكشد
" وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ ..."كلمه:" تعمد" به معناى آن است كه قصد كنى عملى را به همان عنوانى كه دارد انجام دهى، و چون فعل اختيارى خالى از قصد عنوان نيست، تصور دارد كه يك عمل داراى چند عنوان باشد، و در نتيجه ممكن است كه يك فعل از جهتى عمدى باشد و از جهتى ديگر خطايى، مثلا كسى كه از دور شبحى مىبيند و مىپندارد آهو و يا گورخر است، در حالى كه در واقع انسانى است (كه دارد چيزى از زمين جمع مىكند) بيننده به خيال شكار آن را هدف قرار مىدهد و مىكشد، تيراندازى او به سوى شكار عمدى است، ولى انسان كشتنش خطايى است. و همچنين وقتى معلم كودكى را به عنوان تاديب مىزند و اتفاقا چوب و يا مشت و يا لگدش به قتلگاه او بر مىخورد و او را مىكشد، عمل واحدى را انجام داده، اما عنوان تاديبش عمدى است و كشتنش خطايى، و بنا بر اين كسى مؤمنى را عمدا به قتل رسانده كه مقصودش از عملى كه كرده- زدن- يا- تير انداختن- همان قتل بوده باشد، يعنى هم بداند كه اين مشت و لگد و يا تير او را مىكشد و هم بداند شخصى كه به دستش كشته مىشود مؤمن است.خداى عز و جل در اين آيه شريفه چنين قاتلى را به سختى تهديد كرده و به او وعده خلود در آتش داده، چيزى كه هست در سابق، آنجا كه پيرامون آيه:" إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ" «1» و آيه:" إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً" «2»، بحث مىكرديم گفتيم اين دو آيه مىتواند حكم خلود قاتل را مقيد كند و در نتيجه مىتوان گفت: هر چند آيه مورد بحث وعده آتش خالد و دائم را(1)" سوره نساء، آيه 48".(2)" سوره زمر، آيه 53".