بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صاحب تفسير طبرى به سند خود از قتاده روايت كرده كه گفت: خداى تعالى اين آيه را به اين جهت نازل كرد كه مىدانست به زودى عدهاى از مردم از دين بر مىگردند، همين كه رسول خدا (ص) از دنيا رفت عموم عرب از اسلام برگشتند، مگر سه مسجد، اهل مدينه، اهل مكه و اهل بحرين كه گفتند: نماز مىخوانيم ولى زكات نمىدهيم و به خدا سوگند نمىگذاريم اموال ما غصب شود، ابو بكر در اين باره با اطرافيانش مشورت كرد، بعضىها به ايشان (در نسخهاى ديگر آمده: به وى) گفتند: اگر مسلمانان اين خلافت را فهميده بودند (يعنى آن را مشروع مىدانستند) زكات را هم مىدادند و بلكه بيشتر مىدادند، ابو بكر گفت:نه به خدا سوگند من ميان" نماز و زكات" دو چيز كه خدا بين آن دو جمع كرده، جدايى نمىاندازم، حتى اگر از يك تكه طناب كه پاى شتر را به آن مىبندند از زكات كه خدا واجبش كرده مضايقه كنند با آنها مىجنگم، آن گاه خداى تعالى جمعيتى را مبعوث كرد تا در خدمت ابى بكر قتال كنند بر سر همان چيزى كه رسول خدا (ص) بر سر آن جنگ كرد تا آنجا كه انسانهايى را كه از دين برگشته بودند و زكات نمىدادند اسير گرفت و كشت و با آتش سوزانيد و آن قدر با آنها جنگيد تا در كمال خوارى به ماعون- كه همان زكات باشد- اقرار كردند (تا آخر حديث). «1»مؤلف: اين روايت را الدر المنثور از عبد بن حميد و ابن جرير و ابن منذر و ابى الشيخ و بيهقى و ابن عساكر از قتاده نقل كرده و همچنين از ضحاك و حسن نيز روايت كرده است. «2»و عبارت حديث روشنترين شاهد است بر اينكه حديث صرف تطبيق نظريه شخصى با آيه شريفه است نه اينكه آيه در خصوص اين مورد نازل شده باشد و در چنين وضعى همان اشكالى كه به ساير روايات داشتيم، در اين روايت نيز وارد است، براى اينكه وقايع و جنگها مشتمل بر حوادث و امورى است و در اين جنگها افرادى شركت جستند كه تاريخ براى آنها در همان جنگها و بعد از آن جنگها گناهان و جنايات و مظالمى ضبط كرده، نظير خالد و مغيرة بن شعبه و بسر بن ارطاة و سمرة بن جندب و اين جنايات نمىگذارد آيه:" يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ ..." بر آنان صادق و منطبق شود، حال اين بر عهده خود خواننده است كه نخست شرح حال اينگونه افراد را در تاريخ ببيند و سپس در معنايى كه ما براى آيه كرديم دقت كند.بعضى از مفسرين آن قدر افراط كردهاند كه گفتهاند: اين نظريه بسيار عجيب و غريب(1) جامع البيان ج 6 ص 183.(2) در المنثور ج 2 ص 292.