بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىشود كه در سرزمينى قرار گرفتهاند كه اكثريت و قدرت در آنجا به دست كفار است و چون عالمى دينى نيست كه معارف دين را از او بياموزند و يا محيط كفر و ترس از شكنجههاى طاقتفرساى كفار اجازه نمىدهد به آن معارف عمل كنند و از سوى ديگر قدرت بيرون آمدن از آنجا و رفتن به محيط اسلام را هم ندارند، يا به خاطر اينكه فكرشان كوتاه است و يا گرفتار بيمارى و يا نقص بدنى و يا فقر مالى و يا موانع ديگرند، همچنين شامل كسى هم مىشود كه اصلا ذهنش منتقل به اين معنا كه دينى هست و معارف دينى ثابتى وجود دارد و بايد آن معارف را آموخته مورد عملش قرار داد نمىشود، هر چند كه اين شخص عنادى با حق ندارد و اگر حق به گوشش بخورد به هيچ وجه از قبول آن استكبار نمىورزد، بلكه اگر حقانيت مطلبى برايش روشن شود آن را پيروى مىكند، ليكن حق برايش روشن نشده و عوامل مختلفى دست به دست هم داده و نگذاشته كه اين شخص به دين حق بگرايد.چنين كسى نيز مستضعف است و مصداق استثناى در آيه است، چيزى كه هست اگر اين شخص نمىتواند حيلهاى بينديشد و نه راه به جايى ببرد، از اين جهت نيست كه راه را تشخيص داده ولى قدرت رفتن ندارد، چون دشمن به او احاطه دارد و شمشير و شلاق دشمنان حق و دين اجازه رفتن به او نمىدهد بلكه از اين جهت است كه عاملى ديگر او را به استضعاف كشانيده و آن عبارت است از غفلت، و معلوم است كه با وجود غفلت ديگر قدرت معنا ندارد و با وجود جهل ديگر راه هدايت تصور نمىشود.و اينكه گفتيم آيه شريفه شامل هر دو نوع مستضعف مىشود، به خاطر اطلاقى است كه در بيان آيه شريفه است و اين اطلاق، عموميت علت را مىرساند و همين عموميت علت از آيات ديگر نيز استفاده مىشود، مانند آيه شريفه:" لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ" «1»، پس مطلب حق، و دين حق و هر حق ديگرى كه انسان از آن غافل است، در وسع انسان نيست و خداى تعالى هم كسى را از آن باز خواست نمىكند، هم چنان كه مطلب حق و دين حق و هر حق ديگر اگر مورد توجه آدمى باشد ولى از ناحيه دشمن قدرت بر انجام آن را نداشته باشد آن نيز در وسع آدمى نيست و خداى تعالى در مورد آن بازخواستى ندارد.و اين آيه شريفه يعنى آيه سوره بقره همانطور كه تكليف را در جايى كه خارج از وسع باشد بر مىدارد، همچنين ضابطهاى كلى در تشخيص مورد دست مىدهد و مىفهماند كجا(1) خداى تعالى هيچ انسانى را جز به مقدار طاقتش تكليف نمىكند، انسان هر كار خير بكند به سود خود كرده و هر كار بدى بكند عليه خود كرده." سوره بقره، آيه 286".