ترجمه تفسیر المیزان جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 5

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و نيز در در المنثور است كه ابن جرير در تفسير اين آيه از ابن زيد روايت كرده كه گفت: وقتى رسول خدا (ص) مبعوث شد، با اين بعثت، ايمانها و نفاقهاى پنهانى نيز ظاهر گرديد، مردانى نزد رسول خدا آمدند و گفتند: يا رسول اللَّه، اگر ترس از اين مشركين نبود كه ما را شكنجه كنند، و چه و چه كنند، ما اسلام را مى‏پذيرفتيم، و ليكن بطورى كه آنها نفهمند شهادت مى‏دهيم به اينكه معبودى بجز خداى تعالى نيست و اينكه تو فرستاده خدايى.

و اين مطلب را همواره به عرض آن جناب مى‏رساندند، تا آنكه جنگ بدر پيش آمد و مشركين قيام كردند، و جار زدند كه هيچ مردى از آمدن با ما تخلف نمى‏كند، مگر آنكه ما خانه‏اش را ويران و مالش را غارت مى‏كنيم. آن عده از مسلمانان كه در نهان اسلام آورده بودند و به رسول خدا (ص) آن سخن‏ها را گفته بودند با مشركين به جنگ بدر آمدند، طايفه‏اى از آنان كشته و طايفه‏اى ديگر اسير شدند.

ابن زيد، راوى حديث مى‏گويد: اما آنهايى كه كشته شدند همانها بودند كه خداى تعالى در باره آنان فرمود:" إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ ...".

و فرشتگان موكل بر قبض ارواح در پاسخشان گفتند:" أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً".

خداى تعالى سپس معذورين از اين مستضعفين را از مردان و زنان و كودكان كه نه چاره‏اى و نه راهى به سوى هجرت داشتند تصديق نموده و اين عذرشان را موجه دانسته كه اگر از مكه بيرون مى‏آمدند هلاك مى‏شدند و در باره آنان فرموده:" فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ" يعنى: اميد است خداى تعالى از اين عمل مستضعفين كه در بين مشركين اقامت گزيدند و از آنجا بيرون نيامدند عفو نمايد.

آن دسته هم كه در جنگ بدر اسير شدند، به رسول خدا (ص) عرضه داشتند كه: يا رسول اللَّه تو خود مى‏دانى كه ما حاضر بوديم نزدت بيائيم، و به كلمه" لا اله الا اللَّه" و اينكه تو فرستاده خدايى، شهادت دهيم. چيزى كه هست، اين مشركين ما را وادار كردند به جنگ شما بيائيم. و ما از مخالفت با آنان مى‏ترسيديم.

خداى تعالى در اين باره فرمود:" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرى‏ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ... وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ ..." «1» و «2».

(1، 2) اى پيامبر به اسيرانى كه در دست دارى بگو، اگر خداى تعالى خيرى در دلهاى شما سراغ داشته باشد، پاداشى بهتر از آنچه از دست داده‏ايد به شما مى‏دهد و شما را مى‏آمرزد- يعنى اين جرم شما را كه با مشركين به جنگ مسلمانان آمده رو در روى رسول خدا (ص) مى‏ايستاديد، مى‏آمرزد ... و اگر در باطن قصد خيانت به شما را داشته باشند معلوم مى‏شود از قماش همان مشركينى هستند كه به جنگ شما آمدند و خداى تعالى شما را بر آنان غلبه و تسلط داد." سوره انفال، آيه 70". در المنثور، ج 2 ص 206.

/ 657