بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مىكردند مردم مىپذيرفتند، و ليكن در عين اينكه مىدانستند دعوت به توحيد صحيح و دعوت به شرك باطل است، با اينحال به خاطر عناد و گردنكشى از گفتن حق و اعتراف به آن و همچنين از شهادت دادن بر آن لال شدند، و اين دو طايفه- چنان كه گفتيم- هر دو مشتركند در اينكه در ظلمتى قرار دارند كه حق در آن ديده نمىشود، و اشخاص بينا و شنواى ديگر هم نمىتوانند با اشارتهاى خود آنان را هوشيار و بينا سازند. اين معنايى است كه از فصل و وصل در آيه استفاده مىشود، و مؤيد آن اين است كه جملات مرتبى هم كه در اين آيات است از قبيل جمله" وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْأَوْنَ عَنْهُ" «1» و همچنين جمله" وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ" «2» همه شامل هر دو طايفه مىشوند.و اما وجه فصل در آيه مربوط به منافقين:" صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ" اين است كه آنان همه اين صفات را يك جا و در زمان واحد داشتند، زيرا به كلى از رحمت خدا منقطع و بى بهره بودند، هم چنان كه وجه وصل در آيه مربوط به كفار:" خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ" اين است كه بفهماند: مهر شدن گوش غير از مهر شدن دلها است، چنان كه اين تفاوت را در آيه" وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ" «3» صريحا بيان فرموده است.البته آيه مورد بحث به وجوه ديگرى هم توجيه شده است." قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ ..."لفظ" أ رأيتكم" لفظى است مركب از: 1- همزه استفهام 2- صيغه مفرد مذكر ماضى از ماده رؤيت 3- ضمير جمع مخاطب.اهل ادب اين كلمه را به معناى:" خبر ده مرا" گرفتهاند، راغب در مفردات مىگويد:" أ رأيت" به منزله" خبر ده مرا" است، و" كاف" هم بر آن داخل مىشود تا در تثنيه و جمع تغييرات بر كاف واقع شده و صيغه بحال خود باقى بماند، خداى تعالى در كلام مجيد خود اين لفظ را استعمال كرده مىفرمايد:" أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذِي" و" قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ" «4».در اين آيه احتجاج عليه مشركين تجديد شده، مجددا به وجه ديگرى بر بطلان شركشان(1) سوره انعام آيه 26(2) سوره انعام آيه 37(3) و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به آن دعوت مىكنى در پوشش است و در گوشهاى ما سنگينى است و ميان ما و تو پردهاى است. سوره فصلت آيه 5(4) مفردات راغب ص 209