ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و از جمله سؤالاتى كه مى‏كردند اين بود كه تاريخ قطعى بپا شدن قيامت را برايشان تعيين كند، و خداى تعالى در اين باره مى‏فرمايد:" يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها" «1» بنا بر اين، معناى اينكه در آيه مورد بحث مى‏فرمايد:" قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ ..." اين خواهد بود كه:

بگو من در آنچه كه شما را بدان دعوت مى‏كنم و در هر دستورى كه به شما ابلاغ مى‏نمايم براى خود مدعى هيچ امرى نيستم، و خود را بيشتر از يك انسان متعارف نمى‏دانم، با اين حال، اين چه شاخ و شانه‏اى است كه براى من مى‏كشيد و به خيال خودتان مى‏خواهيد مرا نسبت به توقعات خود ملزم كنيد؟ مگر من گفته‏ام كه كليد خزينه‏هاى الوهيت را در دست دارم كه انتظار داريد نهرهايى براى شما جارى ساخته و يا بهشتى و يا خانه‏اى از طلا برايتان بيافرينم؟ يا مگر ادعا كرده‏ام كه غيب ميدانم، تا از هر چيزى كه پشت پرده‏هاى غيب نهان است، مانند روز رستاخيز، شما را خبر دهم. يا مگر ادعا كرده‏ام كه من فرشته‏ام كه اينطور سرزنشم مى‏كنيد و غذا خوردن و رفتن به بازار را- به منظور كار و كسب- دليل بر بطلان شريعت و دينم مى‏گيريد؟.

" إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‏ إِلَيَّ" اين جمله بيان مى‏كند آنچه را كه رسول اللَّه (ص) حقيقتا مدعى آن بود، و خلاصه بيان مى‏كند معناى جمله:" إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ" را و اينكه اگر مى‏گويم: من پيغمبر خدايم معنايش اين نيست كه خزينه‏هاى خدايى در دست من است يا من علم غيب دارم و يا من فرشته‏اى هستم، بلكه تنها ادعايم اين است كه خداى تعالى هر مطلبى را كه بخواهد به من وحى مى‏كند.

در اينجا ادعا نفرمود كه به من وحى مى‏شود، بلكه اصل وحى را مسلم گرفت و گفت:

من پيروى نمى‏كنم مگر همان دستورهايى را كه به من وحى مى‏شود. و اين طرز بيان براى اين بود كه دلالت كند بر اينكه رسول خدا (ص) مامور به تبليغ حقايقى است كه به وى وحى مى‏شود، و جز پيروى از آن دستورات وظيفه ديگرى ندارد، گويا وقتى گفت: نمى‏گويم فلان و بهمانم، كسى مى‏پرسد، اگر چنين است و تو هم مثل ما بشرى عاجز و ناتوانى پس چه مزيتى بر ما دارى كه به خاطر آن ما مجبور به پيروى از تو باشيم؟ و با اين حال حرف حسابيت با ما چيست؟ چون جاى چنين سؤالى بود لذا فرمود: من پيروى نمى‏كنم مگر دستورهايى را كه به من وحى شده، و آن اين است كه شما را بشارت به نعيم بهشت داده، از عذاب دوزخ بترسانم، و به سوى دين توحيد دعوتتان كنم.

دليل بر اينكه اين جمله جواب از سؤالى است مقدر، اين است كه بعدا مى‏فرمايد:

(1) از تو، از قيامت سؤال مى‏كنند كه چه وقت است وقوع آن. سوره اعراف آيه 186

/ 546