كرامت و عزت، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى‏باشد و تفاوت‏هاى مادى، امتحان است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جهت براى برقرار ساختن ربط و اتصال، لفظ" طرد" تكرار و سپس جمله" فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ" را متفرع بر آن نموده، و از اشتباه جلوگيرى به عمل آورده، و ديگر اشكالى متوجه آيه نمى‏شود كه چرا در اين آيه جمله" فتكون ..." بر خودش تفريع شده است؟ زيرا گفتيم اعاده لفظ" طرد" به منظور اتصال دادن فرع" فتكون ..." است به اصل" و لا تطرد ...".

" وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا ..."

" فتنه" به معناى امتحان است. سياق اين آيه، دلالت دارد بر اينكه استفهامى كه در جمله" أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا" است استفهام استهزاء است، و معلوم است كه گويندگان اين سخن، كسانى را كه مسخره كرده‏اند، اشخاصى بوده‏اند كه در نظر آنان حقير و فاقد ارزش اجتماعى به حساب مى‏آمده‏اند، زيرا اين را مى‏دانيم كه اين سخن گفتار اقويا و زورمندان آن روز بوده كه براى فقرا و زير دستان ارزش و قيمتى قائل نبوده‏اند، و خداى سبحان پيغمبر خود را چنين خبر مى‏دهد كه اين تفاوت و فاصله‏اى كه بين طبقات مردم وجود دارد امتحانى است الهى، كه اشخاص با آن محك و آزمايش شده، افراد ناسپاس از شكرگزاران، متمايز مى‏شوند، آنان كه اهل كفران نعمت و اهل استكبارند در باره فقراى با ايمان مى‏گويند:

" آيا خداوند از ميان همه ما مردم بر اين تهيدستان بى‏نوا نعمت داد؟".

آرى سنن اجتماعى كه در بين مردم معمول و مجرى مى‏شود ارزشش به قدر ارزش صاحبان آن سنت است، و بر حسب اختلافى كه صاحبان اين سنن از جهت شرافت و پستى با هم دارند، مختلف مى‏شود، هم چنان كه ميزان ارزش يك عمل در نظر مردم مادى به مقدار وزن اجتماعى صاحب عمل است، بنا بر اين طريقه و سنتى كه در بين مردم فقير و ذليل و بردگان اجرا مى‏شود چنين طريقه‏اى به نظر اعيان و اشراف و صاحبان عزت خوار و بى مقدار مى‏رسد، و همچنين عملى را كه يك نفر بيچاره انجام دهد و يا سخنى را كه يك برده و خدمتكار و يا اسير بگويد، هر چه هم صحيح باشد خوار و بى ارزش خواهد بود. و از همين جهت بود كه وقتى اغنيا و گردنكشان ديدند كه اطراف رسول اللَّه (ص) را يك مشت مردم فقير و كارگر و برده گرفته و به دينش گرويده و رسول اللَّه (ص) هم چنين كسانى را مورد عنايات خود قرار داده و به خود نزديك ساخته است همين معنا را دليل قطعى بر بى مقدارى دين وى دانستند، و به همين معنا استدلال كردند بر اينكه اين دين آن اندازه قابل اعتنا نيست كه اشراف و اعيان به آن اعتنا و التفاتى كنند.

كرامت و عزت، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى‏باشد و تفاوت‏هاى مادى، امتحان است‏

" أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ" اين جمله جواب از استهزايى است كه كرده و از در استبعاد گفته بودند:" آيا در بين همه ما، خداوند نعمت به اين فقرا داد؟" و خلاصه جواب اين‏

/ 546