بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين جمله رد بر قدريه از اين امت است، كه خداوند در روز قيامت با صابئين و نصارا و مجوس محشورشان مىكند. مىگويند:" رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ «1»- پروردگارا ما كه از مشركين نبوديم چطور با آنان محشور شديم؟" خداى تعالى مىفرمايد:" انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «2»- ببين چطور بر خود دروغ بسته و به بطلان افتراءاتى كه مىزدند پى مىبرند؟!".آن گاه امام فرمود: رسول خدا فرموده است: بدانيد و آگاه باشيد كه براى هر امتى مجوسى است و مجوس اين امت كسانى هستند كه مىگويند قدرى در كار نيست، و چنين معتقد مىشوند كه مشيت و قدرت خدا همه محول به آنان و براى آنان است. «3»در تفسير برهان پس از آن كه اين حديث را نقل مىكند، مىگويد: در نسخه ديگرى از تفسير قمى ديدم كه در اين حديث داشت: رسول خدا (ص) فرمود: بدانيد كه براى هر امتى مجوسى هست و مجوس اين امت كسانى هستند كه مىگويند قدرى نيست، و مشيت و قدرت نه به نفع كسى و نه به ضرر كسى است.و در نسخه ديگرى داشت: مجوس اين امت كسانى هستند كه مىگويند قدرى در كار نيست و معتقدند كه مشيت و قدرت نه محول به آنان است و نه به نفع آنان. «4»مؤلف: مساله" قدر" از مسائلى است كه در صدر اول اسلام مورد بحث قرار مىگرفته، بعضىها منكر آن شده و مىگفتند: اراده پروردگار هيچ گونه تعلقى به اعمال بندگان ندارد، و معتقد بودند كه اراده و قدرت آدمى در كارهايى كه مىكند مستقل است، و در حقيقت آدمى خالق مستقل افعال خويش است، اين دسته را" قدريه" يعنى متكلمين در بحث قدر مىناميدند.شيعه و سنى روايت كردهاند كه رسول خدا (ص) فرمود: قدريه مجوس اين امت است، و انطباق اين روايت بر دارندگان عقيده مزبور، خيلى واضح است، براى اينكه آنان براى اعمال آدمى خالقى را اثبات مىكردند كه همان خود آدمى است، و خداى تعالى را خالق غير اعمال مىدانستند، و اين همان عقيدهاى است كه مجوسىها دارند. زيرا كه آنان نيز(1) سوره انعام، آيه 23.(2) سوره انعام، آيه 24.(3) تفسير قمى ج 1 ص 198(4) تفسير برهان ج 1 ص 524