توضيحى در باره روش تطبيق، در تفسير آيات قرآن و روايات شان نزول، و اشاره به اينكه اين روايات، قابل اعتماد نيستند
مؤلف: اين روايت را صاحب مجمع البيان از سلمان و خباب نقل نموده، و نظير اين سه روايتى كه گذشت روايات ديگرى است، و با مراجعه به آنچه كه در اول سوره گذشت كه گفتيم روايات دال بر اينكه اين سوره يك دفعه نازل شده، بسيار زياد و مستفيض است، و همچنين با تامل و دقت در سياق آيات ترديدى در اين باقى نخواهد ماند كه در اين روايات آن معنايى كه ما اسمش را تطبيق مىگذاريم به كار رفته. «2»توضيح اينكه اصحاب رسول خدا (ص) چون بعضى از آيات را قابل انطباق با بعضى از داستانها و وقايع دوران زندگى آن جناب مىديدند، همان حادثه را سبب نزول آيه مىشمردهاند. البته منظورشان اين نبوده است كه بگويند فلان آيه تنها به خاطر فلان حادثه نازل شده و با ذكر آن داستان شبهاتى را كه عارض بر آيه شده است، رفع نمايند، بلكه منظورشان اين بوده است كه اگر شبههاى در حدوث فلان حادثه و يا اشباه و نظائر آن هست، با ذكر آيه، آن شبهه بر طرف شود.شاهد اين معنا همين سه روايتى است كه در شان نزول آيه" وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ ..." وارد شده، زيرا به طورى كه ملاحظه مىكنيد اين سه روايت، در عين اينكه هر كدام داستان مخصوصى را نقل مىكنند در عين حال هر سه يك غرض را ايفا مىنمايند،(1) الدر المنثور ج 3 ص 13(2) مجمع البيان ج 3 ص 72 ط بيروت.