گفتارى در معناى حكم و اينكه حكم تنها از آن خدا است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و مراد از مرجع ضميرى كه در جمله" وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ" هست، قرآن است، و از سياق آيه چنين استفاده مى‏شود كه مقصود از تكذيب، تكذيب بينه‏اى باشد كه رسول خدا (ص) داراى آن است، به شهادت اينكه بعدا مى‏فرمايد:" ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ..." زيرا كه با انضمام اين جمله خلاصه معنايى كه از آيه استفاده مى‏شود اين است: آن چيزى كه خداى تعالى رسالت مرا به آن تاييد نموده، همانا قرآن است كه بينه رسالت من است، و شما آن را تكذيب مى‏كنيد و معجزه و بينه ديگرى طلب مى‏نمائيد كه نه من به خودى خود اختيار آن را دارم، و نه پروردگارم امر آن را به من واگذار نموده، بنا بر اين، بين من و شما چيزى كه بر سر آن توافق كنيم وجود ندارد. زيرا آن معجزه‏اى كه به من واگذار شده شما قبولش نداريد، و آن چيزى كه مورد قبول شما است به من واگذار نشده است.

از اين بيان به خوبى ظاهر مى‏شود كه ضمير مجرور در" به" به همان بينه برمى‏گردد، براى اينكه اگر چه مراد از تكذيب، تكذيب قرآن است، الا اينكه مراد از بينه هم همان قرآن است، و نيز روشن مى‏شود كه جمله" ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ"، كنايه از اين است كه: من توانايى انجام خواسته‏هاى شما را ندارم، زيرا چيزهايى كه آدمى تسلط بر آن دارد و مخصوصا چيزهايى كه انفاق مى‏كند، غالبا در نزد او و در دسترسش قرار دارد، به طورى كه هر قدر كه بخواهد از آن انفاق مى‏كند، از همين جهت به طور كنايه فرمود:" ما عندى" در حقيقت ملزوم را كه قدرت و تسلط است به نفى لازمه‏اش نفى كرد، جمله" إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ" جهت نفى مزبور را بيان مى‏كند، و به همين منظور در اين جمله نفى و استثنا كه خود مفيد حصر است به كار برده شده تا به وسيله نفى جنس، دلالت كند بر اينكه از جنس حكم، هيچ چيزى براى غير خداى تعالى نيست، و زمام حكم تنها و تنها به دست خداى سبحان است.

گفتارى در معناى حكم و اينكه حكم تنها از آن خدا است‏

ماده" حكم" دلالت دارد بر اتقان و استحكامى كه اگر در هر چيزى وجود داشته باشد، اجزائش از تلاشى و تفرقه محفوظ است، خلاصه هر موجودى كه از روى حكمت به وجود آمده باشد، اجزايش متلاشى نگشته و در نتيجه، اثرش ضعيف و نيرويش در هم شكسته نمى‏شود، اين است همان معناى جامعى كه برگشت جميع مشتقات اين ماده، از قبيل احكام و تحكيم و حكمت و حكومت و ... به آن است. انسان در وظائف مقرره در ميان موالى و عبيد و حقوق دائره در بين مردم به يك نوع از اين اتقان برمى‏خورد، و مى‏بيند كه موالى و رؤسا، وقتى‏

/ 546