بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خداوند قدرت بر آن را به كسى نبخشيده است. و يكى هم از قبيل زنده كردن مردگان است كه از بعضى از اولياى خدا مانند عيسى (ع) و امثال وى نيز برمىآيد «1».و كوتاه سخن اينكه اين كلمه به هر معنايى هم كه باشد، به معناى به پا داشتن و واداشتن است. و به اين عنايت است كه در توجيه و فرستادن هم استعمال مىشود، براى اينكه روانه كردن به طرف قومى و فرستادن به طرف حاجتى، غالبا بعد از سكون انجام مىشود. و بنا بر اين مىتوان از كلمه" بعث عذاب" استفاده كرد كه عذاب مذكور عذابى است كه مىبايستى متوجه آنان بشود، و اگر تا كنون متوجهشان نشده، مانعى از قبيل ايمان و اطاعت در كار بوده كه اگر آن مانع نمىبود، خداوند آن عذاب را به پا داشته و متوجهشان مىكرد." أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً"- در مجمع البيان در باره كلمه" يلبسكم" مىگويد:" لبست عليهم الامر" يعنى فلان امر را بر آنان مشتبه كردم و" البسه" يعنى آن را براى آنان بيان نكرد و روشن ننمود، و" لبس الثوب"- بدون لفظ" على"- به معناى پوشيدن جامه است، و" لبس" اشتباه امر و اختلاط كلام را گويند، و" لابست الامر" يعنى فلان امر را مشتبه كردم، و در معناى" شيع" مىگويد: شيع به معناى فرق و طوايف است، و هر فرقهاى براى خود، شيعه جداگانهاى است، و" شيعه" به معناى پيرو و" تشيع" به معناى پيروى بر وجه تدين و ولاء است «2».و بنا بر گفته وى، مراد از:" أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً" اين مىشود كه آنان را با اينكه فرقههاى مختلفى هستند، به يكديگر مشتبه مىسازد.
تهديد امت به نزول عذاب از ناحيه خداى تعالى
پس ظاهر اينكه فرمود:" قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ" اين است كه مىخواهد اثبات كند كه خداوند سبحان قادر است بر اينكه از بالا و پائين عذاب بر آنان بفرستد، و لازمه قدرت داشتن اين نيست كه اين قدرت را به كار هم بزند، غرض ترساندن مردم است، و همين اثبات قدرت براى ترساندن آنان كافى است. و ليكن از قرينه مقام استفاده مىشود كه غرض تنها اثبات قدرت نيست، بلكه علاوه بر اثبات قدرت، براى خداوند، استحقاق عذاب را هم مىرساند. بنا بر اين، و بنا بر استفادهاى كه قبلا از كلمه" بعث" كرديم آيه شريفه جدا و صريحا تهديد مىكند بر اينكه اگر امت دست از كفر بر ندارند، و بر ايمان به خدا و آياتش اجتماع نكنند، و بدين وسيله جلوى عذاب را نگيرند، عذاب(1) مفردات راغب ص 52(2) مجمع البيان ج 3 ص 90 ط بيروت.