ترجمه تفسیر المیزان جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 7

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هم به معناى منع است، و از همين جهت كه متضمن معناى ضميمه كردن است به طور استعاره در ترش كردن و درهم كشيدن صورت و وجه استعمال شده و گفته مى‏شود:" هو باسل و متبسل الوجه- او كج خلق و ترش رو است"، از جهت اينكه متضمن معناى منع است، هر مال حرام و مرتهن را" بسل" مى‏گويند، در قرآن هم كه فرمود:" وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ" به همين معنا است و مقصود محروم بودن از ثواب است. فرقى كه بين كلمه" حرام" و" بسل" وجود دارد اين است كه حرام هم ممنوع به حكم را شامل مى‏شود و هم ممنوع قهرى را، و اما" بسل" تنها به معناى ممنوع قهرى است، و از همين جهت خداى تعالى مى‏فرمايد:" أُولئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا" يعنى آنان كسانى هستند كه به جرم گناهانشان، از ثواب عمل نيك‏شان هم محروم شده‏اند. «1»

در مجمع البيان مى‏گويد:" ابسلته بجريرته" معنايش اين است كه من فلانى را به گناه خودش حواله دادم، و كلمه" مستبسل" به معناى كسى است كه تن به قضا داده و از نظر اينكه مى‏داند راه خلاصى ندارد تسليم شده است.- تا آنجا كه مى‏گويد- اخفش گفته: كلمه" تبسل" در آيه شريفه به معناى مجازات است، و بعضى گفته‏اند: به معناى گروگان بودن است، و به هر تقدير معناى آيه روشن است، چون معانيى كه براى اين كلمه كرده‏اند همه شبيه و نزديك به هم مى‏باشند. «2»

در اين آيه مى‏فرمايد:" با كسانى كه دين خود را بازيچه گرفته‏اند، متاركه كن" تدين و گرويدن به خواسته‏هاى نفسشان را لهو و لعب به دين شمرده، و اين خود اشاره به اين است كه آنان دين حق و صحيحى دارند، و آن همان دينى است كه فطرتشان آنان را به آن دين دعوت مى‏كند، پس جا دارد كه همان نداى و جدان خود را لبيك گفته و آن را به طور جد پذيرفته و بدين وسيله دين خداى را از خلط و تحريف دور بدارند، و ليكن بدبختانه دين را بازيچه پنداشتند، و آن را مانند اسباب‏بازى به هر طرف كه بخواهند، و به هر صورتى كه هواى نفسشان بگويد مى‏چرخانند.

سپس عطف به اين معنا مى‏فرمايد:" وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا" چون بين فريب خوردن از دنيا و بازيچه گرفتن دين خدا، ملازمه است، وقتى انسان نسبت به كام گرفتن از لذتهاى مادى، افسار گسيخته شد و همه كوشش خود را، صرف آن نمود، قهرا از كوشش در دين حق‏

(1) مفردات راغب ص 46

(2) مجمع البيان ج 3 ص 96 ط بيروت.

/ 546