وجه و جهت اثبات ملك و سلطنت براى خداى تعالى در روز قيامت
جهت اينكه فرمود:" براى او است سلطنت در روزى كه در صور دميده مىشود" و حال آنكه ملك و سلطنت او منحصر در آن روز نيست، اجمالا اين است كه آن روز: روز از كار افتادن اسباب و از بين رفتن روابط و انساب است. در مباحث گذشته كم و بيش راجع به اين معنا بحث كردهايم و به زودى نيز در جاى مناسب در باره اين معنا و هم در باره معناى" صور"- ان شاء اللَّه تعالى- بحث خواهيم كرد." عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ" در سابق معناى اين جمله گذشت، و اين اسمى است از اسماى خدا كه قوام مساله حساب و جزا به آن است، همچنين دو اسم" الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ". آرى، خداى تعالى به علمى كه به غيب و شهادت دارد، ظاهر هر چيز و باطن آن را مىداند، و هيچ ظاهرى به خاطر ظهورش و هيچ باطنى از جهت اينكه باطن است بر او پوشيده نيست، و همچنين به حكمتى كه دارد با كمال دقت و محكم كارى به كار و حساب مخلوقاتش رسيدگى مىكند و آن طور كه بايد و شايد موارد كيفر و پاداش را از يكديگر تميز مىدهد، پس در كار او و حساب او ظلم و گزاف نيست. و نيز با آگاهى و بينشى كه به كنه حقيقت دارد هيچ كوچكى را به خاطر كوچكى و خرديش و هيچ بزرگى را به خاطر بزرگى و عظمتش از قلم نمىاندازد.(1) فصل اصطلاحى است در علم معانى كه جملهاى را از جمله قبل جدا كنند و در برابر آن" وصل" است كه جمله را با يكى از حروف عطف به جمله پيش عطف دهند.(2) سوره ص آيه 84(3) روزى كه ايشان بيرون آمده، آشكار مىشوند، در چنين روزى چيزى از آنان بر خداى تعالى پوشيده نيست. (در چنين روزى) گفته مىشود: امروز ملك جهان از كيست؟ از خداى واحد قهار است.سوره مؤمن آيه 16